بهترین راه اقتدار روانشناسی، توجه جدی به خود اصلاحی است؛ هنوز هم دیر نشده است.
هرگز فراموش نکرده و نخواهیم کرد زمانی را که افرادی همچون زنده یاد دکتر شاملو، پدر روانشناسی بالینی ایران، با وجود نقش محوری در آموزش رواندرمانی، مجاز نبودند خود به صورت مستقل به ارایه خدمات روانشناسی بپردازند و اینچنین بود که با تلاش بزرگوارانی همچون ایشان و دیگر افراد حقیقی و حقوقی، سازمان نظام روانشناسی راه اندازی شد.
سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، که مشابه آن در برخی از کشورهای منطقه موجود نیست، فرصتی بی بدیل برای هویت بخشیدن به روانشناسان و مشاوران بوده و است.
در طول حیات سیزده ساله سازمان نظام، افراد زیادی که ای بسا نام برخی از آنها هرگز در رسانه های سازمان مطرح نشده است، شب و روز زحمت کشیدند و در سایه چنین تلاشهایی، وجود این سازمان منشاء آثار ارزنده ای در مسیر اهداف سه گانه آن، یعنی دفاع از حقوق روانشناسان، دفاع از حقوق مراجعان و ارتقای رشته روانشناسی و مشاوره بوده است و جامعه روانشناسی و مشاوره همیشه قدردان این تلاش ها خواهند بود.
اگرچه در دهه اول سازمان نظام، انتظارات از این سازمان نوپا کم بود ولی با ورود سازمان به دهه دوم حیات آن، انتظارات بحقی پدید آمده است که عدم توجه به آن سازمان را در معرض خطر جدی قرار خواهد داد.
در مسائل اخیر مرتبط با بحث های جابجایی روانشناسی بالینی و سلامت به وزارت بهداشت، نگرانی هایی مطرح شد که می تواند جدی هم باشد و آن این بود که نکنه جابجایی رشته منجر به جابجایی حرفه شود.
اگر این نگرانی را جدی بگیریم، شاید راه مقابله با آن تحصن، نامه نگاری و یا اقداماتی نظیر آن نباشد یا شاید بهتر است اینطور بگوییم که ممکن است با اقداماتی نظیر مصاحبه ها، مکاتبه ها و جلسات با مسئولین کشوری، بتوان جلوی این احتمال ها را در کوتاه مدت گرفت اما با اطمینان می توان گفت تا زمانی که ما آسیب ها را در درون حرفه و به ویژه سازمان نظام کم نکنیم، آسیب پذیر خواهیم بود و شاید متاسفانه زمانی برسد که نیازی به هیچ تهدید بیرونی برای آسیب به سازمان نباشد و برخی از آنهایی که خود در ایجاد و یا دوام سازمان نقش داشته اند آن را ناقض هدف مهم دفاع از حقوق مراجعان بدانند که امیدوارم هرگز چنین زمانی فرا نرسد.
دیگر قابل قبول نیست که مرزهای صلاحیت حرفه ای روانشناسی توسط سازمان نظام جدی گرفته نشود که آثار مسقیم آن نقض جدی یکی از اهداف سه گانه تاسیس سازمان، یعنی دفاع از حقوق مراجعان است.
دیگر پذیرفته شده نیست که حوزه عمل دارندگان پروانه از کمیسیون های مختلف سازمان تفکیک نشود و افرادی که از کمیسیون های مختلف سازمان نظام پروانه می گیرد بدون توجه به آموزش ها و تحصیلاتی که داشته اند در ارایه خدمات روانشناسی هیچ تفاوتی با همدیگر نداشته باشند.
دیگر پذیرفته شده نیست که برخی از اعضای کمیسیون های تخصصی مختلف سازمان، خود فاقد تخصص مرتبط با کمیسیون تخصصی باشند.
دیگر پذیرفته شده نیست که ...
ممکن است برخی از اعضای حرفه، صحبت های تبلیغاتی نظیر رفع مشکل بیمه خدمات روانشناسی را که توسط مسئولی مطرح شده است باور کنند ولی واقعیت این است که بدون تصریح مرزهای صلاحیت حرفه ای، خدمات روانشناسی تحت پوشش بیمه قرار نخواهد گرفت و اگر تاکنون بیمه شامل خدمات روانشناسی نشده است، ممکن است بخشی از آن معطوف به تهدیدهای بیرونی بوده و بخشی از آن به خود حرفه برمی گردد که معمولا از آن غافل بوده ایم.
افرادی از حرفه، صرفا توجه را به تهدیدهای بیرونی معطوف کرده اند و می کنند؛ امری که به جز قهرمان شدن و مطرح شدن کاذب برخی از افراد در برهه هایی از زمان، ثمره ای برای حرفه نداشته است.
اگر یک دهم، یا حتی بهتر است بگوییم یک صدم انرژی که این روزها صرفا تحصن، مصاحبه، و جلسات با مسئولین شد صرف اصلاح سازمان نظام روانشناسی در رعایت استاندارد اخلاقی مرزهای صلاحیت حرفه ای روانشناسان و مشاوران می شد، شاید یا تهدید بیرونی متوجه حرفه نمی شد و یا اگر چنین تهدیدی وجود داشت موثر واقع نمی شد و از همه مهمتر، هیچ عضوی از حرفه، با مسائل مطرح شده همسویی نمی داشت.
امیدوارم اعضای محترم شورای مرکزی و هیات محترم بازرسان و دیگر دست اندرکاران محترم حرفه روانشناسی و مشاوره کشور به این امر توجه داشته باشند که:
هنوز هم دیر نشده است.
دکتر حمید پورشریفی
دانشیار روانشناسی سلامت
16 دی ماه 1395
@DrPoursharifi
https://telegram.me/DrPoursharifi