X

یادداشت های دکتر حمید پورشریفی

یاداشت های اجتماعی - حرفه ای دکتر حمید پورشریفی
سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره؛ از چاله‌ها تا چاه‌ها
مدیر سایت
/ دسته بندی ها: یادداشت

سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره؛ از چاله‌ها تا چاه‌ها

برای حالِ خوبِ حرفه چه باید کرد؟

سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره؛ از چاله‌ها تا چاه‌ها

برای حالِ خوبِ حرفه چه باید کرد؟

دکتر حمید پورشریفی

رئیس انجمن روان‌شناسی سلامت ایران

نایب‌رئیس انجمن روان‌شناسی ایران

7 فروردین 1402

 

سخنِ آغازین

  • هدفِ نوشتۀ حاضر آگاه‌سازی و ایجاد نگرانیِ سالم و کارساز است. لازم است از حساسیتِ امور آگاهی داشته و به‌واسطۀ این آگاهی‌ها برای بهبود حالِ حرفه، در حد توان شمعی روشن کنیم.
  • اگرچه رشته و حرفۀ روان‌شناسی طی سال‌های گذشته در میهن عزیزمان منشاء آثار ارزنده‌ای بوده و از مقبولیتِ در خورِ توجهی برخوردار بوده است، اما متاسفانه طی همین سال‌ها، سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره به‌عنوان سازمان حرفه‌ای روان‌شناسان، روند نگران‌کننده‌ای داشته است و حالِ آن، هر روز بدتر از دیروز شده است. از چند سالِ قبل، این سازمان دورانِ چاله‌ها را تجربه کرده بود و این اواخر متاسفانه واردِ عصرِ چاه‌ها شده است؛ امری که اگر اقدام فوری توسط همۀ آحاد حرفه صورت نپذیرد، با آسیب‌های ماندگاری مواجه خواهیم شد. امیدوارم در سایۀ همتِ جمعی، دوباره درختِ سازمان جان بگیرد و از رسیدنِ روزِ تلخی پیشگیری شود که در آن نبودنِ سازمانی را آرزو کنیم که بیست سال قبل با سعی و تلاش شخصیت‌های حقیقی و حقوقی، همچون انجمن روان‌شناسی ایران، پا به عرصۀ حرفه نهاده و هویت مستقلی را برای روان‌شناسان کشور رقم زده است.

 

چالۀ اول: عدم نظارت و آسیب‌های مالی

  • قدرت آسیب می‌آورد، به‌ویژه زمانی که در یک سازمان، ارکان استقرار نیافته و سازمان از ابزارهای نظارتی خود استفاده نکند. تا دورۀ چهارم، رئیسِ سازمان، در عینِ حال رئیسِ شورای مرکزی بود، قدرت یکجا جمع شده بود؛ رکنِ مجمع عمومی برگزار نشده بود و رکن بازرسان، وضعیتِ سازمان را به اطلاعِ اعضای سازمان نرسانده بود. در ابتدای دورۀ چهارم، پرسش‌هایی توسط هیات بازرسان، در خصوص آسیب‌های مالیِ منسوب به مدیریتِ دورۀ سوم، نظیر اختصاص بودجۀ سازمان به «خریدِ باغ رستوران در جاده چالوس» مطرح شد. رئیسِ باقیمانده از دورۀ سوم، به‌جای پاسخ‌گو بودن در مقابل بازرسان و اعضای سازمان، با پول سازمان، شکایتی را علیه بازرسان و چند نفر از دلسوزان حرفه در دادگاه مطرح نمود. اگرچه متشاکیان تبرئه شدند و تداوم پیگیری‌ها چند سالِ بعد به برگزاری مجمع عمومی منجر شد و در مقابله با چالۀ آسیبِ قدرت تلاش‌های ارزنده‌ای انجام گرفت، اما در فرایندِ احیای سازمان، چالش‌هایی نظیر ضعف‌هایی در قانون سازمان مشاهده شد که روندِ مقابله با آسیبِ قدرت را با دشواری مواجه می‌ساخت.

 

چاهِ اول: اصلاحیۀ قانون و سیاسی کردن سازمان

  • ضعف‌های قانونِ سازمان آشکار است،  اما اینکه تجدیدنظر در قانونِ تشکیلِ سازمانِ نظام کی و چگونه انجام شود نقش مهمی در آیندۀ حرفه دارد. در حالی که دلسوزانِ سازمان در خصوص مناسب بودن زمان طرح اصلاح قانون سازمان تردیدهایی داشتند، اخیرا اصلاحیه‌ای برای قانون سازمان، گویا توسط انجمن مشاورۀ ایران یا رئیس آن در اختیار مجلس قرار گرفته است. اگر ضعف‌های قانون سازمان یک چاله بود، اصلاحیۀ پیشنهادی که گویا همچنان در کمیسیون‌هایی از مجلس مورد بررسی قرار می‌گیرد برای حرفه یک چاه محسوب می‌شود. چرا که اهداف و وظایف ذکر شده در اصلاحیه، بیشتر حاوی اهداف سیاسی و حاکمیتی است تا اهدافِ صنفی و حرفه‌ای؛ به‌عنوان مثال یکی از اهداف ذکر شده عبارتند از «همراهی با مراجع ذیصالح در مقابله و خنثی سازی عملیات روانی ... دشمنان علیه هویت و مبانی فکری ایرانیان».
  • هر اقدامی برای تبدیل شدنِ یک سازمانِ صنفی و حرفه‌ای به یک سازمانِ حاکمیتی و سیاسی، آسیب‌های جدی را متوجه حرفه خواهد کرد. البته پاسخگو بودنِ سازمانِ صنفی در خصوصِ مسائلِ اجتماعیِ کشور امر دیگری است. اگر حساسیتِ امر را در نیابیم و قانونِ سازمان با متنی آسیب‌زا اصلاح شود، با چاهی مواجه خواهیم شد که خلاصی از آن به‌راحتی مقدور نخواهد شد.

 

چالۀ دوم: آسیب‌های اداری، به‌ویژه در صدورِ پروانه

  • مشکلات در فرایندِ صدورِ پروانه، از چالش‌های جدی و دیرینۀ سازمان نظام است. در دورۀ سوم، معاونتی تحتِ عنوانِ «نظارتِ حرفه‌ای و امورِ کمیسیون‌ها» پدید آمد؛ معاونتی که انتظار می‌رفت بررسیِ صلاحیتِ تخصصیِ متقاضیانِ پروانۀ تخصصی را به روندی علمی و مطابقِ استانداردهای جهانی تبدیل نماید، اما بیشتر به یک قدرت و امکانِ رانت تبدیل شد؛ به‌گونه‌ای که در انتهای سال 1393، در شورای مرکزی استیضاح معاونِ وقت «نظارتِ حرفه‌ای و امورِ کمیسیون‌ها» کلید خورد.
  • در دورۀ چهارم که معاونِ وقتِ «نظارتِ حرفه‌ای و امورِ کمیسیون‌ها» به‌عنوانِ چهارمین رئیسِ سازمان شروع به‌کار کرد، انتظار می‌رفت با بهره‌گیری مناسب از آیین‌نامه‌های وضع شده در دورۀ سوم و دیگر تمهیدات، ضمن حفظ استانداردها، از طولانی بودن صفِ متقاضیانِ پروانه کاسته شود. نه‌تنها این انتظارات محقق نشد، بلکه دوام آسیب‌های اداری و نداشتنِ عزمِ مسئولانِ سازمان برای برگزاریِ مجمعِ عمومی، بازهم نقدهایی را از طرفِ دلسوزانِ حرفه متوجه مسئولانِ سازمان کرد و این‌بار نیز، مسئولان سازمان به‌جای پاسخدهیِ مسئولانه به این نقدها، با پول اعضای سازمان، شکایت‌هایی را علیه آنها تسلیم دادگاه کردند. در هرحال، آسیب‌های علمی و اداری در فرایندِ صدور پروانه، چالۀ دیگری را در مسیر تحقق اهداف سازمان پدید آورد و برای مقابله با آن هزینه‌هایی داده شد.  

 

چاهِ دوم: هم‌سطح کردنِ حرفه با صنوفِ غیرحساس

  • اینکه برخی افراد در زمانِ کم به دریافت پروانه نائل می‌شدند و برخی دیگر سال‌ها در صف انتظار بودند نارضایتی‌هایی را پدیدآورد و در چنین شرایطی ورودِ هیاتِ مقررات‌زدایی به امرِ صدورِ پروانه اشتغال هوادارانی پیدا کرد.
  • اگر ضعف‌های علمی و اداریِ مرتبط با صدورِ پروانه یک چاله بود، این‌که پروانه صرفا در برابر مدارک ارایه شود یک چاه است. قرار نیست چرخ را دوباره اختراع کنیم. در سطح جهانی، صدورِ مجوزِ اشتغال به حرفه، استانداردهایی فراتر از داشتنِ مدرک دانشگاهی را شامل می‌شود. به‌ویژه در ایران، با وضعیت اسفبار آموزشِ روان‌شناسی در برخی از دانشگاه‌ها، صِرف داشتنِ مدرکِ دانشگاهی، صلاحیتِ لازم حرفه‌ای را ایجاد نمی‌کند.
  • انتظار می‌رفت مسئولانِ سازمان، ضمنِ تلاش برای رفعِ آسیب‌ها در فرایندِ صدورِ پروانه، در مقابلِ هیاتِ مقررات‌زدایی همان مسیری را طی کنند که وکلا طی کرده‌اند، اما مسئولانِ سازمان بدون بهره‌گیری از توانِ حرفه، ابتدا نقش قهرمان را ایفا کردند و بعد تسلیم شدند و با صدورِ پروانه در ازای مدارک موافقت کردند و صرفا به نظارت پسینی رضایت دادند که در عمل و  به‌ویژه با ظرفیتِ سازمان شدنی نیست.
  • اگر سازمان ابتدا در آسیب‌های صدورِ پروانه سهیم بود (یعنی در چاله‌ها)، این‌بار در ورودِ حرفه به چاهی سهیم شد که آسیب به حقوقِ مراجعانِ روان‌شناسان را رقم خواهد زد.

 

چالۀ سوم: تاخیرِ سی‌ماهه در انتخابات

  • در برگزاریِ انتخاباتِ دورۀ پنجم شورایِ مرکزی و هیاتِ بازرسان بیش از سی ماه تاخیر وجود داشته است. تاخیرِ بی‌حدِ و اندازۀ انتخابات، جدا از اینکه چه کسانی از آن سود برده‌اند، از نمونه‌های اخیر ناکارآمدیِ شورایِ مرکزی دورۀ چهارم است. هم رئیسِ شورا و هم اعضایِ شورا بایستی در خصوصِ همۀ ضعف‌ها پاسخگو باشند.
  • جدا از ناکارآمدیِ شورایِ مرکزی، عواملِ متعددی در تاخیرِ انتخابات نقش داشته است: اگر جلساتِ شورای مرکزی در این اواخر به حدنصاب می‌رسید (امری که ناشی از مقاومت‌های رئیسِ سازمان در جایگزینی اعضای علی‌البدل و نیز به‌دلیل عدم حضور نمایندگان وزرا و دبیر شورای مرکزی در جلسات چندماه گذشته بود)؛ چنانچه رئیسِ سازمان تن به مصوبات و دستورالعمل‌های هیات نظارت مرکزی انتخابات می‌داد و از رفتارهایی که شائبۀ تخلف انتخاباتی دارد دوری می‌جست، شاید الان در اوایل دورۀ پنجم شورای مرکزی بودیم و از بار آسیب‌های تاخیر انتخابات رها شده بودیم.
  • تاخیر در انتخابات، به‌عنوان یک چاله، جدا از اینکه موانع جدی در مسیر تحقق حقوق روان‌شناسان و مراجعان آنها ایجاد کرده است، در عین حال راه را برای چاهی دیگر، یعنی ِاعمال مدیریتِ سازمان از طریق نهادهای حاکمیتی فراهم کرده است.

 

چاهِ سوم: حاکمیتی کردنِ سازمان

  • اخیرا (12 اسفند 1401)، برخلاف روالِ دوره‌هایِ قبل، آیین‌نامۀ انتخاباتِ شورای مرکزی و هیاتِ بازرسان، توسط هیاتِ وزیران تصویب و از طریق معاونِ اولِ رئیس جمهور به وزارت علوم ابلاغ شده است. اگرچه وجود این آیین‌نامه راهی برای خروج از تاخیر 30 ماهۀ انتخابات و آثار منفی آن بوده و از منظری ممکن است نویدبخش باشد، اما چه به لحاظ شکلی و چه به لحاظ محتوایی نگرانی‌هایی جدی را پدید آورده است.
    • سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره یک سازمان غیردولتی و مستقل است. اگر دولت به مسائل سازمان با نگاه حمایتی ورود کرده و سعی کند با کمک به ارکان سازمان، گامی در جهتِ رفعِ مشکلات آن بردارد امری پسندیده است اما اینکه دولت به صورتِ مستقیم سعی در مدیریتِ امورِ یک سازمانِ غیردولتی داشته باشد، اقدامی در مسیرِ حاکمیتی کردنِ سازمانِ صنفی تلقی می‌شود و  نگران‌کننده است.
    •  به لحاظ محتوایی نقدهایی به این آیین‌نامه مطرح است که از جملۀ مهم‌ترین آنها می‌توان به بندِ 3 مادۀ 4 اشاره کرد؛ وجود استعلام‌ از نهادهایی نظیر وزارت اطلاعات برای یک سازمانِ صنفیِ غیردولتی ممکن است مسیری برای ِاعمالِ نگاهِ حاکمیتی محسوب ‌شود و از این منظر نگران‌کننده است.

 

برای حالِ خوبِ حرفه چه باید کرد؟

  • لازم است از طریق برگزاری جلسات هم‌اندیشی درونِ حرفه با حضور انجمن‌های علمی و صاحب‌نظران در سطح ملی و استان‌ها،
    • از همدیگر انرژی بگیریم و راه را بر ناامیدی و بی‌عملی ببندیم.
    • از چاله‌ها و چاه‌ها آگاه شویم و حواس‌مان باشد که برای رهایی از چاله‌ها، در افتادن به چاه‌ها سهیم نشویم.
    • از قدرتِ عملِ خود حتی در سطحِ یک عضوِ سازمان واقف باشیم که حداقلِ آن تشویق دلسوزان سالم برای حضور بیشتر در حرفه است.
    • بررسی کنیم که چگونه می‌توان برای اصلاح سازمان گام برداشت و در عین حال از لغزیدن به آسیب‌هایی نظیر سیاسی شدن سازمان پیشگیری کرد؟
    • بررسی کنیم که چگونه می‌توان ضمن کاهش آسیب‌ها در صدور پروانه، از هم‌سطح شدن حرفۀ روان‌شناسی با صنوفِ غیرحساس پیشگیری کرد؟
    • بررسی کنیم که چگونه می‌توان بدون از دست دادن استقلالِ سازمان، معضلاتی مثل تاخیر انتخابات سازمان را پشت سر گذاشت؟

 

 

مطلب قبلی در مسیر جهانی بدون خشونت
مطلب بعدی داستان‌های «من و سازمانِ نظام»
چاپ
328 به این مطلب امتیاز دهید:
هیچ امتیازی موجود نیست

دیدگاه خود را درج فرمایید

افزودن دیدگاه

x