«سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در دوره سوم: از انتظار تا واقعیت»
از آرشیو رشته و حرفه (۲): «سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در دوره سوم: از انتظار تا واقعیت»
به عنوان مقدمه، تاملی بر فرصت ها و آسیب های کمپین ها
در آستانه انتخابات چهارمین دوره شورای مرکزی و هیات بازرسان، کمپین هایی ایجاد شده اند تا به انتخابات بپردازند. این کمپینها فرصت های خوبی برای تبادل نظر فراهم می کنند و مهمتر از همه اینها شور و شوقی برای پیشبرد حرفه فراهم میسازند که بسیار ارزنده است. البته در این کمپین ها افراد با سبک های مختلفی به بحث و تبادل نظر می پردازند و در این میان به نظر می رسد برخی از سبک ها می تواند آسیب باشد:
1- افرادی که به صورت افراطی، صرفا و صرفا، به آسیب ها و چالش های درون و برون سازمانی می پردازند. در چنین نگاهی اقدامات ارزنده انجام شده و تلاشهایی که صورت گرفته است خواسته یا ناخواسته نادیده گرفته می شود.
2- افرادی که به صورت افراطی، صرفا و صرفا، به اقدامات و موارد مثبت می پردازند، گویا که همه چیز آرومه و سازمان و حرفه ما چقدر خوشبخته!
3- افرادی که بر اساس تعلق عاطفی و ارادتی که به استاد یا استادان خود دارند وظیفه خود می دانند که وارد میدان بشوند و از آن استاد حمایت کنند و به طور شایسته و بایسته در این خصوص تامل نمی کنند که این استاد چه برنامه ای مدنظر دارد (شخص محور بودن به جای برنامه محور بودن)
4- افرادی که از میان مشخصه های لازم داوطلبان صرفا به یک مشخصه خاص (مثلا داشتن جایگاه سیاسی) بیش از حد می پردازند و غافل از آن می شوند که آیا این مشخصه به تنهایی کافی است و به عنوان مثال اگر احیانا همین فرد در کنار جایگاه سیاسی که دارای آن هست، فردی سیاسیکار هم باشد و احتمالا ، مستقیم و یا غیرمستقیم، زمینه های رانت را هم فراهم کند بازهم منتخب شان خواهد بود یا نه؟
5- افرادی که البته تعدادشان کم است در خصوص موارد حرفه اظهار نظرهایی می کنند در حالی که اطلاعات مرتبط آنها آنسانکه باید و شاید کافی نیست و این اظهارنظرها سودمند واقع نمی شوند.
راهکاری برای رفع آسیب های کمپین ها و افزایش سودمندی آنها
برای اینکه نقدهایمان از افراط به دور بوده و هم به جنبه های مثبت، هم به جنبه های نه چندان مثبت یا منفی و نیز راهکارها پرداخته شود و هم اینکه اطلاعات در خصوص سازمان بیشتر شود شاید بهتر باشد نمونه ای از نقدهای انجام گرفته، هرچند مربوط به ۱۷ ماه قبل، رویت شود. البته بی شک خود این نقد هم می تواند نقد شود.
فکر نوشتن نقد «سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در دوره سوم: از انتظار تا واقعیت» متاثر از وظیفه عضویت در شورای مرکزی بود. این نوشته ابتدا در آبانماه ۱۳۹۳ به شکلی مبسوط تر به ریاست محترم سازمان و شورای محترم مرکزی سازمان ارایه شد و با حذف موارد عیرعمومی، در شکل تعدیل شده در دی ماه ۱۳۹۳ به عنوان بحث ویژه خبرنامه انجمن روانشناسی ایران منتشر شد. در این نوشته که به پیوست ارسال می شود، سعی شد هم جنبه های مثبت، هم جنبه های نه چندان مثبت یا منفی اقدامات بالقوه و بالفعل سازمان به همراه راهکارهایی مورد بحث قرار گیرد. بی شک بعد از انتشار این نوشته، اقدامات مثبت دیگری در سازمان انجام شده است و نباید این نقد را برای وضعیت فعلی سازمان در نظر گرفت بلکه بیشتر می تواند مبنایی برای تامل هرچه بیشتر اعضای محترم حرفه و به ویژه اعضای محترم کمپین ها باشد.
حمید پورشریفی/ ۲۸ خردادماه ۱۳۹۵
@DrPoursharifi