اصلی ترین وجه اشتراک مخالفان و موافقان جابجایی روانشناسی بالینی و سلامت از وزارت علوم به وزارت بهداشت
موضوع جابجایی روانشناسی بالینی، مخالفانی را به دنبال داشته است. برخی کمپین راه اندازی کردند، برخی تحصن کردند و برخی دیگر به مسئولین کشور نامه نوشتند. برخلاف اظهار نظری که در آن صحبت از مخالفت 200 هزار روانشناس! با جابجایی روانشناسی بالینی شده بود (به فرض بودن این همه روانشناس)، واقعیت این است که روانشناسانی هم هستند (به ویژه در میان روانشناسان بالینی) که با جابجایی موافقند.
هرچند پیوستاری وجود دارد و برخی در دو سر طیف قرار دارند و برخی همچون نگارنده این متن، در وسط این پیوستار هستند، با این وجود به نظر می رسد وجه اشتراک خیلی محکمی همه اعضای رشته و حرفه روانشناسی، اعم از موافقان و مخالفان جابجایی را به هم پیوند می دهد و آن اینکه همه آنها به ضرورت وجودی سازمان نظام روانشناسی، به عنوان سازمان حرفه ای روانشناسان، باور عمیقی دارند.
کمااینکه بخش اعظمی از مخالفان یا موافقان جابجایی، آنهایی هستند که یا در شکل گیری سازمان و یا در دوام آن نقش های ای بسا جدی بر عهده داشته اند و حتی برخی از آنها در حال حاضر در بخش های مختلف سازمان، اعم از شوراهای استانی و یا کمیسیون های تخصصی، حضور موثری دارند. یعنی اینکه هم موافقان و هم مخالفان جابجایی در مجموع به سازمان نظام و ضرورت اقتدار آن به صورت جدی باور دارند.
برای مراقبت از وجه اشتراک مخالفان و موافقان، یعنی مراقبت از سازمان نظام و نیز وحدت روانشناسان چه باید کرد؟
1. لازم است موافقان و مخالفان که همه از اعضای یک پیکر هستند در نوشته ها و اظهارنظرهایشان، ضمن بیان نگرانی ها و دغدغه های خود از هرگونه بار هیجانی غیرضرور، هر گونه برچسب و قضاوت در خصوص دیگر اعضای حرفه و هر گونه بی احترامی به همدیگر خودداری کنند.
2. لازم است دانشجویان عزیز، قبل از آنکه به همراهی با موافقان و مخالفان بیندیشند تفکر انتقادی خود را افزایش داده و از خود سئوال بپرسند که آیا داده های من برای تصمیم گیری کافی است.
3. لازم است انجمن های علمی و دانشگاهیان عضو حرفه، با راه اندازی بحث ها و ترتیب دادن نشست های علمی، در فضایی غیرهیجانی، به بررسی ابعاد مختلف مساله بپردازند.
4. لازم است شورای مرکزی سازمان نظام، در خصوص جابجایی آموزشی گرایش های روانشناسی بالینی و سلامت از وزرات علوم به وزارت بهداشت، تامل کرده و تصمیم ها و اقداماتی را برگزیند که تامین کننده دغدغه های همه اعضای حرفه بوده و هم در کوتاه مدت و بلند مدت، به نفع رشته و حرفه روانشناسی باشد.
5. از همه مهمتر اینکه لازم است شورای مرکزی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره برای حمایت واقعی از حقوق مراجعان، به دو وظیفه باقی مانده از قبل بپردازد:
5.1. شورای مرکزی با تصریح حوزه عمل دارندگان پروانه از کمیسیون های تخصصی، گامی جدی در رعایت مرزهای صلاحیت حرفه ای بردارد. هر گرایشی از روانشناسی حوزه عمل ارزنده ای دارد که اگر صرفا به آن حوزه بپردازد نه به حوزه دیگری که در آن آموزش ندیده است، گامی بزرگ برداشته خواهد شد.
5.2. اگرچه سازمان نظام نمی تواند مانع برگزاری دوره یا آموزشی در دانشگاهها شود ولی می تواند دانشگاه های ضعیف و فاقد ملاک های کافی را تعیین کند و اعلام نماید که به دانش آموختگان این دانشگاه ها پروانه نخواهد داد. این اقدام اثر بازدارنده در توسعه نابجای گرایش های مختلف، از جمله روانشناسی بالینی و سلامت، در دانشگاه ها خواهد شد.
پیشگامان حرفه و به ویژه اعضای محترم شورای مرکزی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره به خوبی می دانند که اعتراض به دیگران راحتترین کار و تغییر خود سخت ترین کار است.
دکتر حمید پورشریفی
دانشیار روانشناسی سلامت
30 آذرماه 1395
@DrPoursharifi
https://telegram.me/DrPoursharifi