اعتبارگذاری شاغلان در حرفۀ روانشناسی: معرفی اولیۀ «مدل پنج رنگی»
دکتر حمید پورشریفی، بحث ویژۀ خبرنامۀ انجمن روانشناسی ایران، تابستان 1399
اعتبارگذاری شاغلان در حرفۀ روانشناسی: معرفی اولیۀ «مدل پنج رنگی»
دکتر حمید پورشریفی
دانشیار روانشناسی سلامت دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و بازرس انجمن روانشناسی ایران
❇️ بحث ویژۀ خبرنامۀ انجمن روانشناسی ایران، تابستان 1399
http://iranpa.org/اخبار-و-رسانه/بحث-های-ویژه/اعتبارگذاری-شاغلان-در-حرفۀ-روانشناسی-معرفی-اولیۀمدل-پنج-رنگی
چکیده
به منظور سالمسازیِ حرفۀ روانشناسی، لازم است گامهایی برای اعتبارگذاری شاغلان در این حرفه برداشته شود. نوشتۀ حاضر در این راستا، به معرفی اولیۀ «مدل پنج رنگی» بر اساس طیف خطر- سلامت پرداخته است و ضمن بیان کوتاه وضعیت موجود در حرفۀ روانشناسی، به توصیف ویژگیهای پنج گروهِ شاغلان در حرفه؛ گروه قرمز (روانشناسنماها و روانشناسانِ آسیبرسان)، گروه نارنجی (روانشناسانِ بالقوه آسیبرسان)، گروه زردرنگ (روانشناسانِ نیازمند رشد)، گروه سبز (روانشناسانِ موثر) و گروه آبی (روانشناسانِ فرا استاندارد و خودشکوفا)، به همراه اقدامات لازم در خصوص هر کدام از این گروهها پرداخته است. این نوشته با چهار پیوست (1- چه کسی روانشناس محسوب میشود؟ 2- تمرین عامدانه چیست؟ 3- هفت پرسش و تامل برای روانشناسان و مشاورانی که میخواهند موثر باشند و 4- هفت باور نادرست و هفت واقعیت در سالمسازیِ حرفۀ روانشناسی) کامل شده است.
***
روانشناسی در ایران، چه به مثابه رشتۀ علمی و چه به مثابه حرفه، از اقبال زیادی برخوردار شده است.
http://poursharifi.ir/Notes/روانشناسی-در-ایران-رشته-ای-علمی-و-جذاب-حرفه-ای-تخصصی-و-کارآمد
این اقبال، اگرچه یک فرصت تلقی میشود، در عین حال، مشکلاتی را به همراه داشته است که در دو طبقۀ درونی (آسیبها) و بیرونی (چالشها) طبقهبندی میشود. یکی از آسیبها این است که متاسفانه وقتی از روانشناسی به عنوان یک رشته صحبت میشود بیشتر روانشناسی بالینی مطرح میشود؛ گاهی دانشجویان و دانشآموختگان گرایشهای دیگر روانشناسی، از ارزشمندی گرایش خود غافل میشوند و دوست دارند خود را روانشناس بالینی بنامند و وقتی که به عنوان یک حرفه صحبت میشود بیشتر بر نقش مداخلات روانشناختی برای کاهش مشکلات روانشناختی تاکید میشود و حتی برخی پیشتر رفته و هر روانشناس را معادل رواندرمانگر میدانند. در حالی که مداخلات روانشناختی به مراجعان، تنها یکی از حوزههای کاربردی روانشناسی است و حوزههای تخصصی زیادی در روانشناسی وجود دارد که بدون پرداختن به «رواندرمانی و مشاوره» از اهمیت وافری برخوردارند.
یکی از دلائلی که موجب شده است در ایران روانشناسی بیشتر در «رواندرمانی و مشاوره» خلاصه شود، این است که بر خلاف اکثر کشورهای توسعهیافته، نام سازمان حرفهای روانشناسان، از دو کلمه روانشناسی و مشاوره تشکیل شده است و وجود واژۀ مشاوره باعث شده است که در حرفۀ روانشناسی فقط گرایشهای خاصی به ذهن متبادر شود. همچنین، عدم تمایز جدی در حوزۀ عمل گرایشهای مختلف روانشناسی در سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، که در ادامه در خصوص آن صحبت خواهد شد، بر این شرایط دامن میزند.
در خصوص تنوع گرایشهای روانشناسی، شاید اشاره به وجود 54 بخش در انجمن روانشناسی آمریکا کفایت کند که تقریبا هر کدام از آنها، بیانگر یکی از گرایشهای روانشناسی است (https://www.apa.org/about/division/). در عین حال، روانشناسی از زمینههای حرفهای متنوعی برخوردار است که در کشورهای مختلف، برخی از حوزههای کاربردی، به حرفهای دارای مجوز تبدیل شدهاند. نمونه از استرالیا در لینک زیر ارایه شده است:
https://www.psychology.org.au/for-the-public/about-psychology/types-of-psychologists
با توجه به اینکه حرفۀ روانشناسی در هر کدام از حوزههای کاربردی آن، از حساسیت زیادی برخوردار است و در صورت حضور افرادِ بدون صلاحیت، ممکن است آسیبهای انسانیِ در خور توجه و گاهی ماندگاری پدیدآید، بر این اساس لازم است اشتغال افراد در این حرفه، بر اساس معیارها و ملاکهای دقیقی صورت پذیرد. مطابق تبصرۀ 3 مادۀ 4 قانون تشکیل سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، برای اشتغال در حرفههای روانشناسی و مشاوره در ایران، اخذ پروانه از سازمان و عضویت در آن الزامی است، اما روانشناسانِ زیادی در حال حاضر گاهی با مجوز سازمان بهزیستی و گاهی حتی با استفاده از مناقشههای موجود بین سازمان نظام روانشناسی و مشاوره و سازمان بهزیستی کشور، بدون هیچ مجوزی، به ارایۀ خدمات روانشناختی مشغول هستند. این آشفتگی، امکان نظارت بر عملکرد شاغلان در حرفۀ روانشناسی را با چالشهای جدی مواجه میسازد. در چنین آشفته بازاری، افرادی که حتی روانشناس نیستند، فضا را مناسب دیده و با استفاده از القاب یا روشهایی مردمپسند شروع به ارایۀ خدمات روانشناختی میکنند.
شاید این تصور وجود داشته باشد که اگر افراد پروانۀ اشتغال بگیرند نگرانیها مرتفع میشود. اما شواهدی گویای این است که گاهی حتی در مورد افرادی که موفق به اخذ پروانه میشوند چالشهایی وجود دارد. عمدهترین مورد در این زمینه، به مشکلات در کمیسیونهای تخصصی بر میگردد. علیرغم نوشتهها و تاکیدهای فراوان در خصوص ضرورت رعایت مرزهای صلاحیت، که خود مانعی جدی برای بیمۀ خدمات روانشناختی محسوب میشود،
http://iranpa.org/بیمه-ی-روان-درمانی-و-چالش-هایی-چند-از-حرفه-ی-روان-شناسی-1
متاسفانه تاکنون در خصوص تصریح حوزۀ عمل کمیسیونهای تخصصی اقدام لازم صورت نگرفته است و این امر باعث شده است که افراد بررسی شده توسط کمیسیونهای تخصصی مختلف، به ارایۀ خدمات نسبتا یکسانی مبادرت میکنند. در واقع کمیسیونهای تخصصی اسم با مسمایی ندارند چرا که وقتی از یک تخصص صحبت میشود، انتظار میرود که از حوزۀ عمل اختصاصی برخوردار باشد و اگر قرار است دارندگان پروانه از کمیسیونهای مختلف، خدمات واحدی را انجام دهند، در واقع تخصصی شدن اتفاق نیافتاده است. بخش دیگری از این نگرانیها، به این امر برمیگردد که در خصوص روایی و پایایی ارزیابی در کمیسیونهای تخصصی سازمان نظام تردید جدی وجود دارد:
http://poursharifi.ir/Notes/پروانۀ-سازمان-نظام-روانشناسی-فرصت-یا-چالش
اتفاق آسیبزایی که اخیرا در سازمان نظام روانشناسی و مشاوره رخ داده است اینکه برای برخی از کمیسیونهای تخصصی نظیر روانشناسی بالینی، دو کمیسیون موازی با دو سبک سادهگیرانه و سختگیرانه و شاید خودی و ناخودی! اجرا میشود؛ این امر ضمن اینکه روایی و پایایی را با چالش جدیتری مواجه ساخته است، در عین حال بر احتمال فساد اداری افزوده است. بخش دیگر از این نگرانیها، معطوف به این امر است که حتی در صورت وجود روایی و پایایی در روند ارزیابی، از آنجا که ویژگیهای شخصیتی و روانشناختی متقاضیان بررسی نمیشود، این امر باعث میشود که گاهی افرادی موفق به اخذ پروانه میشوند که خودشان از مشکلات روانشناختی رنج میبرند و احتمال آسیبرسان بودنِ آنها وجود دارد. همۀ این موارد زمانی حادتر میشود که سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، به دلیل عدم برخورداری از ظرفیتهای دستگاههای دولتی، عملا از توان لازم برای نظارت بر عملکرد روانشناسان و مشاوران برخوردار نیست.
«مدل پنج رنگی»، با هدف سالمسازیِ حرفه و بر اساس منطقِ جهانیِ چراغ راهنمایی رانندگی و البته با استفاده از پنج رنگ قرمز، نارنجی، زرد، سبز و آبی، در یک پیوستار خطر- سلامت، به اعتبارگذاری شاغلان در حرفۀ روانشناسی میپردازد؛ اینکه به کدامیک از شاغلان بایستی ایست داد و برای فعالیت کدامیک لازم است تسهیلات فراهم نمود. در این مدل بر همۀ شاغلان در حرفۀ روانشناسی و نه صرفا افرادی که به اصطلاح مشاوره و رواندرمانی ارایه میدهند تمرکز شده است. در ادامه گروههای پنجگانۀ این مدل، مشتمل بر ویژگیهای اعضای هر گروه و اقدامات لازم معرفی میشود. اگرچه مدل پنج رنگی میتواند توسط سیاستگذاران و مسئولان ملی و منطقهای سازمان حرفهای روانشناسان و مشاوران مورد استفاده قرار گیرد، اما اساس کار بر فرهنگسازی، حساسسازی و افزایش آگاهی روانشناسان و مخاطبان آنها استوار شده است.
گروه قرمز : روانشناسنماها و روانشناسانِ آسیبرسان
از آنجا که حوزۀ روانشناسی از جذابیت خاصی برخوردار است، گاهی افرادی از رشتههای مختلف، بدون احراز شرایط لازم برای روانشناس شدن (پیوست یک) وارد این حوزه میشوند و به دلیل شگردهای تبلیغاتی و گاهی غیراخلاقی که به کار میبرند مخاطبان زیادی را جلب میکنند و گاهی بخاطر بیدقتیهای صدا و سیما و یا دعوت بیملاحظۀ آنها توسط برخی از دانشگاهها برای سخنرانی، آنقدر مطرح میشوند که وقتی حتی از دانشجویان روانشناسی خواسته میشود نام چند روانشناس برتر را نام ببرند از افرادی نام برده میشود که روانشناس نیستند. اگرچه این افراد ممکن است حرفهای جذاب، مثبت و مفیدی بزنند اما با توجه به حساسیتهای حوزۀ روانشناسی، هر فردی که تحصیلات دانشگاهی معتبر را نگذرانیده باشد اگر کار حرفهای انجام دهد بالقوه از ظرفیت آسیب به مراجعان و مخاطبان برخوردار خواهد بود.
همچنین، گاهی روانشناسانی دیده میشوند که به لحاظ دانش و مهارت مورد تایید هستند اما دلائلی نظیر مشکلات شخصیتی و سلامت روان و یا عدم رعایت مسائل اخلاقی باعث میشود که به «روانشناسانِ آسیبرسان» تبدیل شوند.
ویژگیها
- روانشناسنماها که:
- فاقد تحصیلات روانشناسی هستند، یا صرفا دورههای کوتاهمدتی را گذراندهاند. خود را روانشناس مینامند و با روشهای نادرست (تجاری یا زرد) به انسانها آسیب میزنند.
- یا روانشناسان دارای تحصیلات معتبر که:
- مشکلات «شخصیتی» یا «سلامت روان» دارند.
- یا آگاهانه اخلاق حرفهای را نقض میکنند.
اقدامات لازم توسط اعضای حرفه و سازمانهای حرفهای و نظارتی
- افزایش آگاهی مردم برای شناخت روانشناسنما
- افزایش مطالبهگری صلاحیت (مدرک و سوابق)
- ارتقای فرهنگ نقد و مقابله با سوءاستفاده
- معرفی افراد آسیبرسان به مراجع حرفهای و قانونی
- افزایش نظارت بر عملکرد شاغلان در حرفه
- پاسخگویی روانشناسان علمی به نیازهای عموم
- ارزیابی شخصیتی و سلامت روان افراد متقاضی پروانۀ اشتغال
اقدامات لازم توسط فرد
- متاسفانه اعضای این گروه یه دلیل مشکلات «شخصیتی» و «سلامت روان» یا قصدهای عمدی، از ظرفیت خوداصلاحی برخوردار نیستند و تنها، اقدامات بازدارندۀ بیرونی راهگشا خواهد بود.
گروه نارنجی : روانشناسانِ بالقوه آسیبرسان
اگرچه، حتی در کشورهای توسعهیافته، آموزش دانشگاهی به تنهایی پاسخگوی نیازهای حرفهای نیست اما در ایران، مساله فراتر از این است و آموزش روانشناسی در بسیاری از دانشگاهها با مشکلات جدی مواجه است؛ دانشگاههایی که فاقد هیات علمی کافی و یا امکانات آموزشی و فضای کارورزی مناسب هستند نسبت به جذب تعداد بالای دانشجویان اقدام میکنند و این امر باعث میشود که بسیاری از دانشآموختگان دانشگاهها، فاقد حداقلهای لازم برای ورود به حرفه باشند. ضعف دانش، فقدان مهارت، نگرشهای غیرعلمی، عدم آگاهی از اصول و استانداردهای اخلاقی از طرفی و مشکلات جدی در عدم تصریح مرزهای صلاحیت حرفهای توسط سازمان نظام روانشناسی و مشاوره و نظارت ضعیف بر عملکرد روانشناسان از طرف دیگر، احتمال رشد روانشناسانی را رقم میرند که بالقوه از ظرفیت آسیبرسانی برخوردار هستند.
ویژگیها
- روانشناسانِ دارای تحصیلات معتبر یا پروانه ولی واجد یکی از ویِژگیهای زیر:
- بیتوجه به مرزهای صلاحیت حرفهای (به عنوان مثال، درمان فرد افسرده توسط یک روانشناس صنعتی- سازمانی، یا هر گرایشی که فاقد آموزشهای مرتبط بوده است)
- استفاده کننده از روشهای غیرحرفهای و تجاری یا محتواهای شبهعلمی یا غیرعلمی
- دارای ظرفیت آسیب به مراجعان و مخاطبان به دلیل عدم آشنایی با استانداردهای اخلاق حرفهای
- یا روانشناسانِ فاقد دانش و مهارت حداقلی برای شروع کار حرفهای و بیتوجه به آسیبهای کوشش و خطا
اقدامات لازم توسط اعضای حرفه و سازمانهای حرفهای و نظارتی
- تصریح مرزهای صلاحیت توسط سازمان نظام روانشناسی و مشاوره
- آگاهیبخشی به جامعه در خصوص تخصصهای روانشناسی و تفاوت در حوزۀ عمل آنها
- افزایش نظارت موثر بر عملکرد روانشناسان و الزام آنها به رعایت مرزهای صلاحیت
- آسیبزدایی در فرایند صدور و تمدید پروانۀ اشتغال حرفهای
- دانشافزایی مراجعان در خصوص ویژگیهای روانشناس علمی
- ارتقای فرهنگ نقد و بازخورد
اقدامات لازم توسط فرد
- با وجود آگاهانه بودن اکثر اقدامات آسیبرسانِ اعضای این گروه و ضرورت استفاده از بازدارندههای بیرونی، در عین حال، احتمال خودنظارتی در این گروه صفر نیست، بر این اساس از آنها درخواست میشود:
- تامل در خصوص پیامدهای انسانی عدم رعایت اصل اخلاقیِ «نیکوکاری و عدم آسیبرسانی»
- تمایز محبوبیت از صلاحیت و تامل در مورد صلاحیتِ خود
گروه زرد : روانشناسانِ نیازمند رشد
همۀ روانشناسان نیازمند رشد هستند و در این میان برخی نیاز بیشتری دارند. اعضای گروه «روانشناسانِ نیازمندِ رشد»، که تعداد زیادی از شاغلان در حرفۀ روانشناسی را شامل میشوند، در مرز بینابینی قرار دارند. آنها از ظرفیت اثربخشی برخوردارند اما برای اینکه این ظرفیت نمود پیدا کند لازم است بر دقت نظرشان در کاربست استانداردهای اخلاقی و نیز بر دانش و مهارتهایشان افزوده شود. در عین حال، اعضای این گروه، بالقوه ظرفیتِ آن را دارند که در صورت عدم رفع کاستیها، ناخواسته به مراجعان آسیب برسانند.
ویژگیها
- دارای پروانه یا تحصیلات معتبر، ولی کاستیهایی در آموزش و مهارت مورد نیاز برای حرفه و البته آگاه به کاستیها و در صدد ارتقاء
- یا دارای تحصیلات، آموزش و مهارت مطلوب ولی حساسیت ناکافی به استانداردهای اخلاق حرفهای
اقدامات لازم توسط اعضای حرفه و سازمانهای حرفهای و نظارتی
- پیشگیری از فعالیت مراکز دانشگاهی فاقد صلاحیت
- تلاش برای رفع مشکلات آموزشی دانشگاهها
- بهبود و تسهیل بازآموزی و آموزشهای حرفهای
- بهبود و تسهیل فرایند کارورزی
- حفظ نظارت حرفهای
- بهبود فرایند صدور پروانۀ اشتغال حرفهای
اقدامات لازم توسط فرد
- بازآموزیها و افزایش صلاحیت حرفهای
- افزایش حساسیت به استانداردهای اخلاق حرفهای
- خودپایی
- در صورت اشتغال به رواندرمانی و مشاوره، دریافت نظارت (سوپرویژن) و نیز تمرین عامدانه (پیوست دو)
گروه سبز : روانشناسانِ موثر
روانشناسانِ موثر، روانشناسانی هستند که ضمن داشتن تحصیلات و صلاحیت لازم، به واسطۀ ویژگیهایی، میتوانند یک رابطۀ حرفهای امن و اثربخشی را پدید آورند. متون تخصصی بیشتر ویژگیهای رواندرمانگران موثر را مورد بررسی قرار داده است که در پیوست سه، تحت عنوان «هفت پرسش و تامل برای روانشناسان و مشاورانی که میخواهند موثر باشند» به این موارد پرداخته شده است.
ویژگیها
- فعالیت در حوزۀ تخصصی خودشان
- برخوردار از تحصیلات دانشگاهی معتبر و آموزش حرفهای استاندارد
- دارای تجارب حرفهای لازم
- جدیت در رعایت اخلاق حرفهای
- توجه جدی به رشد فردی
- در صورت اشتغال به رواندرمانی و مشاوره، برخوردار از اکثریت ویژگیهای رواندرمانگران موثر (پیوست سه).
اقدامات لازم توسط اعضای حرفه و سازمانهای حرفهای و نظارتی
- حمایت از حقوق روانشناسان
- رفع موانع شغلی و اقتصادی فعالیت روانشناسان
- تسهیل اقدامات روانشناسان از طریق تصویب بیمۀ خدمات روانشناختی
اقدامات لازم توسط فرد
- حفظ صلاحیت حرفهای
- تداوم رعایت مرزهای صلاحیت حرفهای
- تداوم خودپایی
- در صورت اشتغال به رواندرمانی و مشاوره، تداوم تمرین عامدانه و سعی در تحقق ویژگیهای رواندرمانگران موثر
گروه آبی : روانشناسانِ فرا استاندارد و خودشکوفا
گروه آبی، به معرفی روانشناسانی میپردازد که از استانداردها فراتر رفته و به عنوان یک «روانشناس ایستاده»، در بالاترین سطح اخلاقی معرفی شده توسط کلبرگ عمل میکنند.
ویژگیها
- واجد ویژگیهای روانشناسِ موثر
- اولویتبخشی به نیازهای حرفه بجای نیازهای فردی
- حساسیت بالا به مسائل اخلاق حرفهای
- حساسیت بالا و پاسخگو بودن در مقابل مسائل جامعه
- در صورت اشتغال به رواندرمانی و مشاوره، دارای اکثریت ویژگیهای رواندرمانگر ایدهآل (پیوست سه)
اقدامات لازم توسط اعضای حرفه و سازمانهای حرفهای و نظارتی
- تقویت این ویژگیها و الگوسازی
اقدامات لازم توسط فرد
n n n
یادآوری
اگرچه اجرای سالم سازیِ حرفه نیازمند عزم ملی روانشناسان است، در عین حال، بخش مهمی از این امر نیازمند اقدامات سازمان نظام روانشناسی و مشاوره است، بر این اساس لازم است در گام اول برای سالمسازی سازمان نظام تلاش کنیم.
تقدیر و تشکر
از خانم دکتر شیوا دولتآبادی، خانم دکتر لادن فتی، آقای دکتر بهروز دولتشاهی و آقای دکتر حمید یعقوبی که با خواندن دقیق نوشته و ارایۀ نظرات اصلاحی و ارزندۀ خودشان، امکان ارایۀ نسخۀ اول مدل «پنج رنگی» را فراهم نمودند تقدیر و تشکر به عمل میآید.
پیوستها
پیوست یک : چه کسی روانشناس محسوب میشود؟
❇️ آیا یک دانشجوی کارشناسی و یا حتی کارشناسی ارشد روانشناسی، روانشناس محسوب میشود و آیا میتوان به فردی که رشتهای غیر روانشناسی دارد و صرفا دوره ها یا کارگاههایی را گذرانیده است روانشناس نامید؟
حقوق مراجعان ایجاب میکند که آنها به توانایی تشخیص روانشناس، از افراد غیرروانشناس یا روانشناسنما دست یابند، بر این اساس لازم است تعریفی دقیق را ملاک قرار دهیم. در این خصوص قانون راهگشاست:
🔸 براساس تبصره 1 ماده 4 قانون تشکیل سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، منظور از روانشناس کسی است که در یکی از رشتههای روانشناسی درسطح کارشناسی ارشد فارغ التحصیل شده باشد و بر اساس تبصره 3 ماده 4 این قانون، برای اشتغال در حرفههای روانشناسی و مشاوره، اخذ پروانه از سازمان و عضویت در آن الزامی است.
🔸 همچنین بر اساس مصوبه بهمنماه 1393 شورای مرکزی سازمان نظام، افرادی که بعد از آن تاریخ شاغل به تحصیل شدهاند به شرطی میتوانند پروانۀ اشتغال در حرفۀ روانشناسی و مشاوره دریافت کنند که از سه دوره تحصیلی دانشگاهی (کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی)، حداقل دو دوره را گذرانیده باشند.
🔸 البته داشتن تحصیلات مرتبط و پروانۀ فعالیت، ملاک حداقلی است و یک روانشناس کسی است که در کنار احراز صلاحیت، سعی میکند ضمن رعایت مرزهای صلاحیت حرفهای، بهطور مستمر برای حفظ صلاحیت تلاش کند.
پیوست دو : تمرین عامدانه چیست؟
تمرین عامدانه، سازهای است که کی. اندرس اریکسون و همکارانش در حیطۀ علم خبرگی ارائه کردهاند (اریکسون، کرمپ و تش-رامر، 1993). تمرین عامدانه شامل فرایند آموزشی شدید با تمرینهای مکرر مهارتسازی است که با بازخورد متخصص همراه شده و اصلاح میشود و نتایج آن در طول پیشۀ حرفهای به عمل در میآید. اسکات دی.میلر اولین روانشناسی بود که فواید بالقوۀ تمرین عامدانه برای آموزش در زمینۀ سلامت روان را مدنظر قرار داد (میلر، هابل، چو و سیدل، 2013؛ میلر، هابل و دانکن، 2007). اخیرا دیگر پژوهشگران نیز به بررسی این نکته پرداختهاند که تمرین عامدانه چگونه میتواند اثربخشی نظارت بالینی و آموزش رواندرمانی را بهبود ببخشد (به عنوان مثال، چو و همکاران، 2015؛ رومنیز، گودیر، میلر ومپولد، 2016؛ تریسی، ومپولد، لیختنبرگ و گودیر، 2014). در ایران، تمرین عامدانه توسط ترجمههای دکتر علی فیضی و در مواردی خانم عاطفه محمدصادق، معرفی شده است و برخی از آنها در لینک (http://www.mrmz.ir/TA/) در دسترس هستند.
براساس متون ذکر شده، تمرین عامدانه از آنجا برای رواندرمانگران اهمیت مییابد که نیازمند پنج فرایند است که در ساختارهای آموزش مداوم (کارگاه، سوپرویژن سنتی، وبینارها و کنفرانسها) معمولا غایباند: مشاهدۀ عملکرد خود، بازخورد گرفتن از یک خبره، هدفگزینی برای فراررفتن از سطح کنونی توانایی، تمرین رفتاری مکرر مهارتهای خاص و ارزیابی مداوم عملکرد.
پیوست سه: هفت پرسش و تامل برای روانشناسان و مشاورانی که میخواهند موثر باشند[1]
دکتر حمید پورشریفی
پرسش ۱- آیا از اصول و استانداردهای اخلاق حرفهای روانشناسان و مشاوران اطلاع کافی داشته و آنها را به کار میگیرم؟ اخلاق حرفهای در تمامی رشتههای علمی به ویژه علوم کاربردی، مورد توجه قرار گرفته است. با این وجود، حساسیت روانشناسی و مشاوره ایجاب میکند که توجه خاصتری به این مساله وجود داشته باشد. اصول اخلاقی و نظامنامه رفتاری انجمن روان شناسی امریکا، دارای دو بخش بارز است: اصول عمومی و استانداردهای اخلاقی (انجمن روانشناسی آمریکا، ۲۰۱۰). سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران نیز در برهههایی با تشکیل کمیتهای به این امر مهم، به ویژه جنبههای فرهنگی موثر بر آن پرداخته است که منشور اخلاقی روانشناسان و مشاوران، یکی از ثمرات این تلاشهاست.
اگرچه شاید اخلاق[2] قابل آموزش نباشد ولی خبر خوب اینکه اخلاق حرفهای[3] قابل آموزش است. همچنین خبر بد اینکه متاسفانه اخلاق حرفهای در بسیاری از دانشگاهها تدریس نمیشود و گاهی دیده میشود که افرادی اگرچه به لحاظ بالینی و مهارتهای مشاورهای از وضعیت خوبی برخوردار هستند ولی نمیتوانند از پنج اصل عمومی و ۱۰ مجموعه استاندارد اخلاقی مواردی را نام ببرند چه برسد به اینکه بتوانند آنها را به کار بگیرند. به عنوان مثال، بررسیهای اولیه نگارنده نشان میدهد که در خصوص اصل مهم رازداری و نحوه به کار گرفتن این اصل کاستیهایی در برخی از همکاران دیده میشود. برخی از آنها از محدودیتهای رازداری و اینکه این محدودیتها را چگونه و کی به مراجع بیان کنند و اینکه در جمعهای حرفهای و غیرحرفهای ملاحظات لازم در خصوص رازداری را چگونه به کار بگیرند یا اطلاع کافی ندارند یا آن را با مشکلاتی به کار میگیرند، همکار گرامی، شما در این خصوص در چه وضعیتی هستید؟
پرسش ۲- آیا مرزهای صلاحیت را رعایت میکنم؟ یکی از موارد مهم در استانداردهای اخلاقی روانشناسان، رعایت مرزهای صلاحیت است که به دلیل اهمیت خاص آن، نیازمند توجه ویژه است. روانشناسی، رشتهای با دهها گرایش محض و کاربردی است و متخصصی نمیتواند ادعا کند که در همۀ گرایشهای کاربردی آن واجد صلاحیت است. اینکه فرد در حوزۀ مورد نظر آموزش های لازم و قابل قبول را دریافت کرده[4] و در بکار بستن دانش و مهارتها، کارورزی مورد نیاز را کسب کرده باشد[5]، ملاکهای اصلی تعیین کنندۀ صلاحیت وی است. توجه به این امر بسیار مهم است که اگر مرزهای صلاحیت را رعایت نکنیم و به حوزههایی که آموزش و کارورزی لازم را دریافت نکردهایم ورود پیدا کنیم، ناخواسته اصول عمومی اخلاق حرفهای، به ویژه اصل «نیکوکاری و عدم آسیبرسانی» را نقض خواهیم کرد. آنچه کار را سخت نموده و بر حساسیت امر میافزاید این است که برخلاف رشتههایی نظیر پزشکی که ممکن است آسیب پدید آمده عینی و قابل رویت توسط خود متخصص باشد، ممکن است روانشناس و مشاور، متوجه نباشد که چه آسیبی به مراجع وارد کرده است.
پرسش ۳- تا چه حد از موانع ارتباطی دوری میکنم؟ به جرات میتوان گفت که در حوزۀ مصاحبه بالینی، نمیتوان کتابی را یافت که به اهمیت گوش دادن فعال نپرداخته باشد. در برخی از کتابهای مصاحبه بالینی (به عنوان مثال، سامرز فلنگن و سامرز فلنگن، ۱۳۸۹)، در مثالهایی از مراجعان، اهمیت گوش دادن فعال در حدی بیان شده است که گاهی اگر هیچ مداخلهای انجام ندهیم و صرفا خوب گوش بدهیم، در واقع مداخله مهمی انجام دادهایم. بیشک برای اینکه گوش دادن فعال را به معنای واقعی انجام دهیم لازم است از موانع گوش دادن دوری کنیم. برخی از موانع گوش دادن عبارتند از: دستور دادن و هدایت کردن؛ اخطار یا تهدید کردن؛ توصیه کردن، اظهار نظر کردن، یا ارایهی راه حل؛ ترغیب کردن از طریق منطق، سخنرانی یا بحثکردن؛ اخلاقی کردن یا گفتن به مراجع که ”شما باید...“؛ عدم موافقت، قضاوت کردن، انتقاد یا سرزنش کردن؛ موافقت کردن یا تایید کردن؛ شرمنده کردن و برچسب زنی؛ توجه را مختل کردن، شوخی کردن یا تغییر موضوع.
پرسش ۴- تا چه حد از توصیه کردن و ارایۀ راه حل استفاده میکنم؟ شاید وقتی در فهرست موانع گوش دادن به مورد « توصیه کردن، اظهار نظر کردن، یا ارایهی راه حل» به عنوان یک مانع گوش دادن برخوردید تعجب کردید. شاید برایتان این پرسش مطرح شود که مگر میشود توصیه را از مشاوره و رواندرمانی حذف کرد؟ بله، حق با شماست. توصیه به کلی نمیتواند از مشاوره حذف شود ولی شواهدی در حوزۀ مصاحبه انگیزشی گویای این است که توصیه به ندرت سودمند است به ویژه اگر به گونهای انجام شود که خودمختاری مراجع، نقض شود و به مراجع گفته شود که چه کار را باید انجام دهد و چه کاری را نباید انجام دهد. بیشک ارایۀ توصیه به مراجع، به ویژه هنگامی که او بیشتر از راهحل نیازمند همدلی است، به عنوان یک مانع ارتباطی عمل میکند. متاسفانه شواهدی در دست است که درصد قابل توجهی از روانشناسان و مشاوران تازه کار، فکر میکنند که اگر مشاور شدند بایستی برای مشکل فرد راه حل ارایه دهند. اگر مراجعی فاقد مهارتهای حل مساله و تصمیمگیری است که در این صورت هم ما راه حلی ارایه نمیکنیم، بلکه مهارت مورد نظر را آموزش میدهیم. روانشناسان و مشاورانی که از ارایۀ راه حل استفاده میکنند به خودی خود در جلسه بیشتر از حد متعارف فعال بوده و حرف میزنند؛ یک روانشناس و مشاور موثر، پرسشهای باز و سقراطی مناسبی میپرسد، بیشتر از حرف زدن، گوش میدهد و البته به خوبی گوش میدهد، به طرز صحیحی انعکاس میدهد و به خوبی و به موقع خلاصهسازی میکند.
پرسش ۵- تا چه حد از ویژگیهای یک رواندرمانگر ایدهآل برخوردارم؟ در کتابهای مختلف روانشناسی بالینی، گاهی به توصیفی از ویژگیهای رواندرمانگر ایدهآل بر میخوریم. قبل از اینکه به ویژگیها نگاهی داشته باشیم واژه ایدهآل را فراموش نکنیم، یعنی لازم نیست حتما و حتما همۀ این ویژگیها را داشته باشیم و دیگر اینکه ممکن است در خصوص این ویژگیها الزاما در بین روانشناسان اتفاق نظر وجود نداشته باشد. بیشک مرور این ویژگیها صرفا فرصتی خواهد بود برای تامل بیشتر بر خودمان و ویژگیهایی که داریم و تغییراتی که بهتر است در خودمان ایجادکنیم. برخی از ویژگیهای یک رواندرمانگر ایدهآل (کرسنر، به نقل از فیرس و ترال، ۱۳۹۳) عبارتند از: پخته، سازگار، اهل همدردي، بردبار، صبور، مهربان، وقتشناس، غيرقضاوتگر، پذيرا، گرم، خوشايند، انسان دوست، علاقمند به برقراري روابط ميان فردي دموكراتيك، فاقد تعصبات مذهبي و نژادي، داراي اهداف متعالي، مشوق، خوشبين، كنجكاو، خلاق، هنرمند، دانشمندمآب، قابل اعتماد، الگو، پرتوان، خودآگاه، واقف بر مسائل خود، خودانگيخته، شوخ طبع، داراي اعتماد به نفس، واقف بر پيشداوريهاي خود، غيرمتملق، فروتن، قابل اتكا، بري از تناقض، صادق، رك و متخصص.
پرسش ۶- تا چه حد از خصوصیات و اعمال یک درمانگر موثر برخوردارم؟ ومپولد[6] (۲۰۱۵، ترجمه فیضی، 1394) در مقاله خویش تحت عنوان «خصوصیات و اعمال درمانگران موثر»، از ۱۴ خصوصیت و عمل درمانگران موثر صحبت میکند که این ویژگیها در جدول ۱ ارایه شده است. آنچه مقالهی ومپولد را حائز اهمیت میسازد مبتنی بر شواهد بودن موارد مطرح شده است. برای مطالعه جزییات و توضیح این خصوصیات و اعمال درمانگران موثر، بهتر است متن اصلی مقاله مطالعه شود.
جدول ۱. خصوصیات و اعمال درمانگران موثر (ومپولد، ۲۰۱۵)
- درمانگران موثر دارای مجموعهای پیچیده و سطح بالایی از مهارت ها هستند: خوب و روان حرف میزنند؛ دیگران را خوب میفهمند؛ هیجان های خودشان را خوب و متناسب و متعادل بروز میدهند؛ گرم و پذیرا هستند؛ همدلی دارند و روی دیگران خوب تمرکز میکنند.
- درمانجویان یک درمانگر موثر احساس میکنند درمانگر آنها را خوب فهمیده، به درمانگر اعتماد میکنند و باور دارند که درمانگر خواهد توانست به آنها کمک کند.
- درمانگران موثر میتوانند با دستهی گستردهای از درمانجویان اتحاد درمانی[7] ایجاد کنند.
- درمانگران موثر تبیین سازگار و قابل قبولی از پریشانی درمانجو به وی ارائه میدهند.
- درمانگر موفق طرح درمانی[8] را به گونه ای ارائه میکند که با تبیین های ارائه شده برای درمانجو متناسب باشد: طرح درمان باید برای درمانجو معنیدار باشد. طرح درمان بایستی شامل اقدامات سالم باشد یعنی درمانگر موثر درمانجو را ترغیب میکند تا کاری را انجام بدهد که مطابق با علاقهی او باشد.
- درمانگر موثر، نافذ و متقاعد کننده است: درمانگر موثر تبیین و طرح درمان را به گونهای ارایه میدهد که مراجع قانع میشود تبیین صحیح است و پیروی از درمان برایش سودمند است.
- درمانگر موثر به طور مداوم و به شیوهای اصیل بر پیشرفت درمانجو نظارت میکند.
- درمانگر موثر منعطف است و اگر مقاومت در برابر درمان آشکار باشد و یا درمانجو پیشرفت کافی نشان ندهد درمان را تعدیل میکند.
- درمانگر موثر از موارد دشوار در درمان اجتناب نمیکند و از چنین دشواریهایی استفاده درمانی میکند.
- درمانگر موثر با مراجع تعاملی مبتنی بر امید و خوش بینی دارد.
- درمانگر موثر از خصوصیات و بافت زندگی درمانجو آگاه است: خصوصیات درمانجو اشاره به فرهنگ، نژاد، قومیت، معنویت، گرایش جنسی، سن و سال، سلامت جسمانی، انگیزش برای تغییر و نظیر اینها دارد. بافت زندگی شامل منابع موجود (جایگاه اجتماعی)، خانواده و شبکه حمایتی، وضعیت شغلی و محیط فرهنگی است.
- درمانگر موثر از فرایندهای روانشناختی خودآگاه است و باورها و مسائل و مشکلات خودش را در فرایند درمان داخل نمیکند مگر اینکه چنان اقداماتی آگاهانه و حاوی خصوصیات درمانی باشد.
- درمانگر موثر از بهترین شواهد پژوهشی مرتبط با مراجع خاص خود، از لحاظ درمان، مشکلات، بافت اجتماعی و نظیر آن آگاه است. مهمتر از همه، فهم و آگاهی درمانگر از مبانی زیستی، اجتماعی و روانشناختی اختلال یا مشکلی است که توسط مراجع تجربه می شود.
- درمانگر موثر به دنبال بهبود و پیشرفت مداوم است.
|
پرسش ۷- به چه میزان از رفتارهای غیراحترام آمیز اجتناب میکنم؟ یک روانشناس و مشاور موفق و موثر لازم است از فهرست رفتارهای غیراحترام آمیز آگاهی داشته و از آنها دوری میکند. برخی از رفتارهای غیراحترام آمیز در رابطه با مراجعان توسط میلر (۱۹۹۰، به نقل از لینهان، ۱۹۹۳) مطرح شده است که با تعدیلهایی در جدول ۲ ارایه شده است.
جدول ۲. برخی از رفتارهای بیاحترامانهی درمانگران
- عدم حضور در جلسه مشاوره / رواندرمانی و یا فراموش کردن وقت آن
- لغو وقت جلسه مشاوره / رواندرمانی بدون ارایۀ برنامهی جایگزین
- تغییر خودسرانۀ در سیاست های خود با مراجع (به عنوان مثال تغییر سیاست تلفن، هزینه، زمان ملاقات)
- عدم پاسخ یا تاخیر در پاسخ به پیامها و تماسهای تلفنی
- گم کردن کاغذها، فایلها و یادداشتها
- نخواندن یادداشتها و نوشتههایی که مراجع داده است
- دیر رسیدن به جلسه مشاوره / رواندرمانی
- داشتن ظاهر یا پوشش غیرحرفهای
- داشتن بهداشت فیزیکی ضعیف
- کثیف بودن فضای دفتر مشاوره / رواندرمانی
- کشیدن سیگار در جلسه مشاوره / رواندرمانی
- خوردن / جویدن آدامس در جلسه مشاوره / رواندرمانی
- بسته نبودن در اتاق به هنگام جلسه مشاوره / رواندرمانی
- اجازه دادن روانشناس به وجود موارد مزاحمی نظیر تماس تلفنی یا پیام
- بیتوجهی یا درگیر فعالیتهای دیگر شدن به هنگام جلسه و یا تماسهای تلفنی با مراجع
- فراموش کردن اطلاعات مهم مراجع (نام، اطلاعات و تاریخچه مرتبط)
- تکرار حرفهای خود و اغلب فراموش کردن آنچه مراجع گفته است
- به طور بارز خسته به نظر رسیدن
- چرت زدن در حضور بیمار
- اجتناب از تماس چشمی
- صحبت کردن در مورد سایر مراجعان
- نگاه کردن به ساعت در جلسه مشاوره / رواندرمانی
- اتمام زودهنگام جلسه
- مخاطب قرار دادن مراجع با لحنی پدرسالارانه یا مادرسالارانه و غیر متناسب با اصول رواندرمانی
- رفتار با مراجع به گونهای که پایینتر از درمانگر است.
|
میلر، ۱۹۹۰ (به نقل از لینهان، ۱۹۹۳)
اگرچه وزن هر کدام از رفتارهای غیراحترام آمیز مطرح شده در جدول ۲ یکسان نیست و برخی از آنها اثر سوء بیشتری دارد ولی شاید بتوان گفت که انجام حتی یک مورد از آنها میتواند بر رابطه مشاور- مراجع و نتایج درمانی اثرات منفی درخور توجهی داشته باشد و روانشناس و مشاوری موفق خواهد بود که حتی موردی از این رفتارها را انجام ندهد. در اینکه جواب دادن به تلفن و یا پاسخ به پیامک در جلسه یک رفتار توام با بیاحترامی و مضر جلسه است شکی نیست و امید بر این است که روانشناس یا مشاوری درگیر این امر نباشد، اما آنچه مهم است اینکه حتی اگر جوابی به تلفن داده نشود گذاشتن تلفن همراه روی میز مشاوره و جلوی دید و دیدن تلفنهایی که زنگ میخورند و پیام هایی که واصل میشوند نیز مخل توجه بوده و اثرات منفی بر فرایند جلسه مشاوره خواهد داشت؛ امری که متاسفانه گاهی رعایت نمیشود. شما همکار گرامی در خصوص این موارد چگونه عمل میکنید؟
منابع پیوست سه
پورشریفی، حمید (۱۳۹۴). بیمه رواندرمانی و چالشهایی چند از حرفهی روانشناسی. خبرنامه الکترونیکی انجمن روانشناسی ایران، ۳۲، ۲۵-۱۹.
حسینیان، سیمین. (۱۳۸۸). اخلاق در مشاوره و روانشناسی: مبانی و اصول. تهران: کمال تربیت.
سامرز فلنگن، جان و سامرز فلنگن، ریتا. (۱۳۸۹). مصاحبه بالینی. فرید براتی سده، نیسان گاهان، هامایک آوادیسیانس و داوود عرب قهستانی (مترجمان). تهران: رشد. تاریخ انتشار اثر به زبان اصلی ۲۰۰۳.
فیرس، جری و ترال، تیموتی. (۱۳۹۳). روانشناسی بالینی: مفاهیم، روش ها و حرفه . مهرداد فیروزبخت (مترجم). تهران: رشد. تاریخ انتشار اثر به زبان اصلی ۱۹۹۷.
نوابی نژاد، شکوه. (۱۳۹۰). اصول اخلاقی و ارزش های فرهنگی در مشاوره. تهران: رضایی.
American Psychological Association. (2010). Ethical Principles of Psychologists and Code of Conduct. Retrieved September 4, 2015, from http://www.apa.org/ethics/code/.
Linehan, M. M. (1993). Cognitive-Behavioral Treatment of Borderline Personality Disorder. USA: Guilford Press
Wampold, B. E. (2015). QUALITIES AND ACTIONS OF EFFECTIVE THERAPISTS. American Psychological Association: Education directorate. Retrieved September 4, 2015, from https://www.apa.org/education/ce/effective-therapists.pdf
پیوست چهار: هفت باور نادرست و هفت واقعیت در سالمسازیِ حرفۀ روانشناسی
❇️ برای سالمسازی حرفه و اجرای بهینۀ این مدل لازم است نسبت به شناسایی و برطرف کردن موانع اقدام شود. در ادامه هفت باور نادرست (موانع شناختی) معرفی می شود.
🔶 باور نادرست 1: مقابله با «گروه قرمز» مقدور نیست آنها مافیا و بسیار قدرتمند هستند.
🔷 واقعیت: با بهرهگیری مستمر آحاد حرفه از ظرفیتهای قانونی و افزایش فرهنگ نقد و نظارت عمومی، در درازمدت «روانشناسنماها و روانشناسانِ آسیبرسان» نمیتوانند در حرفه قد علم کنند.
🔶 باور نادرست 2: اگر سازمان نظام نتواند با «گروه قرمز» مقابله کند، نمیتوان بر اعضای این گروه غلبه کرد.
🔷 واقعیت: البته که برای سالمسازی حرفه، نیاز به اقدامات یک سازمان حرفهای سالم وجود دارد، با وجود این، لازم است به مسئولیتهای خود واقف باشیم و ضمن تلاش برای بهبود عملکرد سازمان نظام و همراهی با آن، از ایفای نقش اجتماعی و شهروندی خود در سالمسازی حرفه غافل نشویم. بدانیم قلمها و قدمهای اخلاقی و قانونی هر کدام از ما، هرچند کوچک باشد، در کنار و همراهی همدیگر بسیار موثر و تعیینکننده خواهد بود.
🔶 باور نادرست 3: برای مقابله با «گروه قرمز»، بدون یک قهرمان و سیمرغ نمیتوان کاری پیش بُرد.
🔷 واقعیت: فارغ از اینکه روانشناس هستیم یا نه، فرهنگ ما ظرفیت قهرمانسازی دارد و حتی روانشناسان هم ظرفیتِ افتادن در تلۀ قهرمان شدن را دارند. اگر بهدنبال قهرمان باشید و کسی هم دوست داشته باشد قهرمان باشد، کمی بعد همان قهرمان تبدیل به یک آسیب میشود (از چاله درآمدن و به چاه افتادن). به دنبال سیمرغ نباشیم اعضای حرفه خود همان سیمرغ هستند.
🔶 باور نادرست 4: فقط بزرگان رشته و استادان، توانایی سالمسازی حرفه را دارند.
🔷 واقعیت: البته، اقدام از ناحیۀ بزرگان و استادانِ سالم، از اثربخشی بالایی برخوردار است. اما گاهی صحبتِ یک دانشجوی حتی کارشناسی، با استادی که در سالمسازی حرفه فعال نیست، یا ناخواسته با روانشناسنماها همراهی میکند، یا صحبت یک علاقمند حرفه با دوستی که به نیروی فرد آسیبرسان تبدیل شده است، گامی بسیار موثر خواهد بود. برای سالمسازی حرفه، لازم نیست کاری بزرگ انجام دهیم. یادمان باشد که سنگهای بزرگ را سنگهای کوچک نگه میدارد. چه افراد سالمساز و چه افراد آسیبرسان، بدون همراهیها، نمیتوانند قدمی بزرگ بردارند.
🔶 باور نادرست 5: سالمسازی حرفه با چند اقدام حل میشود.
🔷 واقعیت: نه «دستگیریِ یک روانشناسنما» به تنهایی حلال مشکلات خواهد بود و نه «شروع به فعالیت مجدد یک روانشناسنما بعد از دستگیری» به معنای بیفایده بودن اقدامات برای سالمسازی حرفه است. سالمسازی حرفه، نه یک اقدام موقتی بلکه فرایندی طولانی است و نیازمند خویشتنداری و تلاش مستمر و هماهنگ است.
🔶 باور نادرست 6: آسیبِ اصلی در بیرون از حرفه است.
🔷 واقعیت: البته که آسیبهایی از بیرون، حرفه را تهدید میکند اما واقعیت تلخ این است که «روانشناسانِ آسیبرسان» در درون حرفه هستند و گاهی دیده میشود که برخی از «روانشناسنماها» از درون حرفه، تغذیه و حمایت میشوند. اگر آسیبهای درون حرفه و آسیبهای سازمان نظام برطرف شود، آسیبرسانان بیرون از حرفه ره به جایی نخواهند بُرد.
🔶 باور نادرست 7: اگر با «گروه قرمز» مقابله شود حرفه سالم خواهد شد.
🔷 واقعیت: اگرچه فرمان ایست به گروه قرمز شاغلان در حرفۀ روانشناسی (روانشناسنماها و روانشناسانِ آسیبرسان) بسیار راهگشا خواهد بود، در عین حال و گامِ مهمتر از آن خودارزیابی (بازنگری در صلاحیتحرفهای و میزان بکارگیری اصول اخلاقی) توسط تک تک اعضای حرفه است.
نحوۀ استناد به مقالۀ اصلی (مدل پنج رنگی)
پورشریفی، حمید. (1399). اعتبارگذاری شاغلان در حرفۀ روانشناسی: معرفی اولیۀ «مدل پنج رنگی»، خبرنامه انجمن روانشناسی ایران، 51، 16-4.
[1] - این پیوست خلاصۀ مقالهای که در سال 1394 در فصلنامه سلامت روان (سال 6، شماره 12 و 13) چاپ شده است.