رسانۀ ملی در ایام اخیر از نگاه یک روانشناس
✍️ دکتر حمید پورشریفی، 3 آذرماه 1398
رسانۀ ملی در ایام اخیر از نگاه یک روانشناس
✍️ دکتر حمید پورشریفی، 3 آذرماه 1398
www.poursharifi.ir
🔸 خوشحالم که دیدن برخی از برنامههای رسانۀ ملی مرا متحول کرد! پیش از این وقتی خسته از کار سنگین حرفهایام برمیگشتم سعی میکردم از هیاهوی رسانهها دوری کنم. خود را مشغول کارهایی همچون شنیدن موسیقی، دیدن فیلم یا خواندن کتابی میکردم. با وجود اینکه نعمت رسانۀ ملی در دسترسام بود متاسفانه از آن استفاده نمیکردم!، تا اینکه دوشنبه، بیست و هفتم آبانماه، همسرم مرا مامور کرد که ببینم آیا فردایش تعطیل هست یا نه، و اینچنین بود که با توفیق جبری، دقایقی تمام هوش و حواسم را به رسانۀ ملی سپردم و خوشحالم که چنین فرصتی عایدم شد!
🔸 در رسانۀ ملی، گزارشگری مرا متقاعد کرد که گران شدن بنزین هیچ تاثیری بر قیمتها نداشته است! لحظاتی به کرایۀ اضافی که همان روز پرداخت کرده بودم فکر کردم، اما خیلی زود با خود گفتم «تجربۀ فردیات را کنار بگذار، اگر رسانۀ ملی میگوید هزینهها افزایش نیافته است حتما درست میگوید. رسانۀ ملی است میفهمی» و اینچنین بود که آرام شدم.
🔸 به اعتبار گزارش رسانۀ ملی اطمینان یافتم که گرانی رخ نداده است!، در عین حال فرضام بر این بود که ممکن است افرادی هرچند بیدلیل! نگران گرانی باشند و بهعنوان یک روانشناس انتظار داشتم با آنهایی که نگرانیهایی دارند همدلی شود. فرض من این بود که همدلی هیجانهای منفی را کاهش میدهد و از بروز خیلی از رفتارهای خشونتآمیز خودداری میکند، در آن روز و روزهای دیگر در رسانۀ ملی لحن یا محتوای همدلانهای در این خصوص نیافتم. ابتدا از این بابت از رسانۀ ملی گلهمند شدم، اما خیلی زود فرض کردم حتما در این امر منطقی به نفع ملت وجود دارد! اگر من این منطق را نمیبینم مشکل از من هست نه از رسانۀ ملی!
🔸 آموختهایم و به دانشجویان میآموزیم که در مواجه با رسانهها از تفکر نقادانه استفاده کنیم: «اینکه افراد در مواجه با رسانهها از خود بپرسند، این مطلب به استناد کدام منبع و با چه روش و هدفی تهیه شده است؟». با چنین ذهنیتی لحظاتی خواستم برنامهها و گزارشهای رسانۀ ملی را با تفکر نقادانه مورد بررسی قرار دهم. در نقادیِ روش، یافتههای روانشناسی اجتماعی از ذهنم گذشت. یادم آمد که برای مخاطبانِ متنوعی که رسانۀ ملی از آن برخوردار است، روش دوجانبه از تک جانبه موثرتر است و انتظار داشتم که در نقد طرح گرانی بنزین و رخدادهای ناشی از آن، نظرات موافق و مخالف فرصت بیان نسبتا یکسانی داشته باشند. برایم سئوال بود که چرا اکثر مطالب و گزارشها بهصورت یکجانبه تهیه شده است؟ چرا بیشتر به نظرات افراد امنیتی پرداخته میشود تا افراد دانشگاهی؟ خیلی زود به خود آمدم و فرایند نقادی را در ذهنم متوقف کردم. به خود گفتم: «چه معنایی دارد که رسانۀ ملی را با نقادی مواجه کنیم!». به همین خاطر پاراگرافهای بعدی را که نوشتهام حذف میکنم، اما اگر روزی رسانۀ ملی از نقادی دانشگاهیان استقبال کرد و صلاح هممیهنان عزیز در این گفتگوها بود از پاراگرافهای حذف شده سخن خواهم گفت.
🔸 هرچند بخش اعظم نوشتهام را حذف کردم ولی حذف یکی از پاراگرافها را ناهمخوان با وظیفۀ حرفهایام یافتم. واقعیت این است که اعتراضهایی پیشآمد و خشونتهایی دیده شد. در خصوص اینکه چه عواملی در ایجاد و گسترش اعتراضها نقش داشت جدا از جنبههای روانشناختی که قابل بحث است، مسائل سیاسی و امنیتی وجود دارد که نگارنده در خصوص آن صاحبنظر نیست. اما حدس میزنم از منظر افراد امنیتی رسیدن به وضعیت ایدهآل یعنی توقف اعتراضها و البته از منظر نگارنده بهعنوان یک متخصص که وظیفهاش تحقق سلامت جسمی و روانی انسانهاست ضمن آرزوی حذف هرگونه خشونت از ناحیۀ هر انسانی، بایستی بگویم که توقف اعتراضها به ویژه حالت افراطی آن که موجب میشود نسل جوان از هر گونه پرداختن به مسائل اجتماعی دوری جویند آسیبزاتر از اعتراض است؛ آسیبهایی که ممکن است دیده نشوند ولی خود را به صورت مشکلات روانی- اجتماعی نشان میدهند. فروغ فرخزاد در شعری میگوید «دردی که انسان را به سکوت وا میدارد بسیار سنگین تر از دردی است که انسان را به فریاد وا میدارد...».
❇️ امید اینکه با کمک اصحاب رسانه از جمله رسانۀ ملی، دانشگاهیان و مسئولان کشور شرایطی پدید آید که به ویژه دانشجویان عزیزمان در فضایی امن از دغدغهها، نگرانیها و افکارشان صحبت کنند.
@DrPoursharifi