چالش های سازمان نظام روان¬شناسی و مشاوره؛ یک مشکل، یک راه حل
بحث ویژه خبرنامه بهار1397 انجمن روانشناسی ایران
بحث ویژه خبرنامه بهار1397 انجمن روانشناسی ایران
چالش های سازمان نظام روانشناسی و مشاوره؛ یک مشکل، یک راه حل
دکتر حمید پورشریفی
فروردین 1397
چقدر مسرت بخش و شعف آفرین بود که همزمان با بهار طبیعت، شاهد بهار در حرفه بودیم و همانطوری که از شکوفه های نوروز صحبت می کردیم، به دستآوردها و موفقیت ها در حرفه روانشناسی و مشاوره می پرداختیم. به چنین بهاری باور داریم هرچند الان شاهد آن نباشیم. به قول هوشنگ ابتهاج (سایه)،چنین بهاری «آرزویی دلکش است اما دریغ ...».
برای رسیدن به چنین بهاری در حرفه و سامان یافتن سازمان وحدت بخش روانشناسان و مشاوران، تنها به گفتن دریغ و لایک زدن به دریغ ها بسنده نخواهیم کرد بلکه مسئولانه برای آن تلاش خواهیم کرد، حتی اگر برای رسیدن به آن، لحظاتی از بهار نوروز و ایامی از فرصت های رشد فردی را از دست بدهیم.
اکثریت قریب به اتفاق روانشناسان و مشاوران که نیم نگاهی به مسائل حرفه روانشناسی و مشاوره در سال 96 داشتند بر این جمله وحدت نظر دارند که: «حال حرفه خوب نیست»؛ مگر اینکه همچون برخی از اطرافیان بیماران شدید، به جای مواجه شدن با واقعیت آن را انکار کنیم و یا با برداشت نادرست مان از «روانشناسی مثبت» بر این باور باشیم که روانشناسان نباید به حال بد اشاره کنند و فقط از جنبههای مثبت سخن به میان آورند، و یا اینکه همسو با آموزه «حفظ آبرو»، که «نسخه پیچ» آن افرادِ آسیب زا هستند، بر این باور باشیم که مبادا صحبت از آسیب ها موجب شود که «آبرو» و این بار «آبروی حرفه» برود.
روانشناسان که خود آموزش دهنده مهارت حل مساله هستند به خوبی می دانند تا زمانی که مشکل یا مساله به خوبی تعریف نشده باشد، در رسیدن به راه حل دچار خطا می شویم. اگرچه «عدم تعیین رئیس سازمان نظام» از جمله چالش های جدی حرفه محسوب می شود، اما تمرکز صرف بر این امر موجب این ادراک نادرست می شود که مشکل اصلی «نامشخص بودن رئیس سازمان»است. شاید همین خطا در تعریف مشکل باعث شده است که برخی افراد خوش نیت راه حل هایی را انتخاب می کنند که حکم پاشویه برای فردی دارد که به واسطه عفونت از تب می میرد؛ که از جمله آن راه حل ها، می توان به«ریش سفیدی کردن برای حل چالش های سازمان از طریق تقسیم قدرت بین افراد»اشاره کرد که نه تنها افاقه نخواهد کرد بلکه به واسطه آن آسیب ها رشد خواهند یافت.
حالِ ناخوش و «سردردِ» سازمان نظام، با تعیین رئیس از بین نخواهد رفت، چرا که این سردرد ناشی از زخمی عفونی است و تا این زخم درمان نشود، حال سازمان و حرفه خوش نخواهد شد. این زخم که در دوره چهارم و با چالش تعیین رئیس سازمان سر باز کرد، به نظر می رسد از دوره یا احتمالا دوره های قبل و به تدریج در بدنِ نهالِ نوپای سازمان نظام رشد یافته بود؛ زخمی که با آسیب های قدرت نظیر عدم شفافیت مالی و آسیب های اداری متجلی می شود.
اینکه آسیب قدرت در سازمان حرفه ای مثل سازمان نظام چه مصادیقی دارد و با چه فرایندی پدید می آید، در نوشته «زمینه های آسیب قدرت در سازمان نظام روانشناسی و مشاوره » مورد بحث قرار گرفته است.
http://poursharifi.ir/Notes/
در یک کلام، مروری بر وضعیت ارکان ششگانه سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، گویای این آنست که زخم و آسیب سازمان محصول عدم استقرار ارکان سازمان در جایگاه خودش هست:
1ـ مجمع عمومي؛
رکن مجمع عمومی که می تواند به صورت عادی یا فوق العاده تشکیل شود اصلی ترین رکن سازمان محسوب می شود. این رکن از بدو تاسیس سازمان در سال 1382 تا اسفند 1396، عملا تشکیل نشده بود. در 26 اسفند 1396 نوبت اول «مجمع عمومی فوق العاده» توسط هیات بازرسان تشکیل شده است و قرار است روز جمعه 31 فروردین 97 از ساعت 9 الی 12، مجمع عمومی فوق العاده (نوبت دوم) در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران برگزار شود.
در خصوص مجمع عمومی عادی، اخیرا مصوبه ای از شورای مرکزی در سایت سازمان درج شده است که نقدهای جدی به دنبال دارد. در این مصوبه ذکر شده است که مجمع عمومی در مهرماه با گردهمایی اعضای شورهای استانی و شورای مرکزی تشکیل خواهد شد. بنا به دلایل متعددی چنین گردهمایی نمی تواند مجمع عمومی محسوب شود. شوراهای استانی که در قانون سازمان تحت عنوان « شعب شوراي مركزي در مناطق» ذکر شده است خودش یک رکن مستقل است و مگر می شود یک رکن (مجمع عمومی) با تجمیع دو رکن دیگر یعنی شورای مرکزی و شوراهای استانی برگزار شود.
در خصوص اینکه گردهمایی شوراهای استانی نمی تواند مجمع عمومی محسوب بشود دلائل زیادی وجود دارد که نگارنده به زودی در این خصوص مطلبی را در سایت شخصی به نگارش در خواهد آورد.
2ـ شوراي مركزي نظام روانشناسي و مشاوره جمهوري اسلامي ايران؛
این رکن که البته دوام سازمان مرهون آن می باشد، به ویژه در دوره چهارم، در ایفای نقش خودش از کارآمدی لازم برخوردار نبوده است و تاکنون مستقل از مسئولان اجرایی نبوده و از بدو تاسیس سازمان، توسط رئیس سازمان مدیریت شده است؛ رئیسی که قرار است شورای مرکزی بر وی نظارت کند. هم اکنون دو نفر از اعضای شورای مرکزی معاون سازمان بوده و دیگر معاونین نیز در جلسات شورای مرکزی حضور داشته و بر تصمیم های آن تاثیر می گذارند. به عبارتی قوه مجریه و قوه مقننه در سازمان مستقل از هم نیست.
3ـ هيأت رسيدگي به صلاحيت تخصصي روانشناسان و مشاوران؛
از سال های اول تاسیس سازمان این رکن با نام «کمیسیون های تخصصی» فعالیت نموده است ولی شواهدی وجود دارد که استقلال این رکن یعنی کمیسیون های تخصصی توسط مسئولان اجرایی سازمان مورد خدشه قرار گرفته است که بارزترین این شواهد، مصوبه 14 تیرماه 1395 شورای مرکزی است که طی آن دخالت مسئولان اجرایی به ویژه یکی از معاونین سازمان در حوزه عمل کمیسیون های تخصصی تصریح شده و برای پیشگیری از تداوم آن الزاماتی تعیین شده است؛ مصوبه ای که متاسفانه ریاست سازمان به آن عمل نکرده و شورای مرکزی دوره چهارم قادر به پیگیری آن نبوده است.
4ـ هيأت رسيدگي به تخلفات صنفي و حرفه اي شاغلان در حرفههاي روانشناسي و مشاوره؛
انتظار می رود این رکن قرار است مهمی در دفاع از حقوق مراجعان روانشناسان و مشاوران داشته باشد. متاسفانه شواهدی نافی استقلال کامل این رکن از مسئولان اجرایی سازمان است.
5ـ شعب شوراي مركزي در مناطق؛
این رکن که در دوره های اول و دوم تحت عنوان مناطق و در دوره های سوم و چهارم تحت عنوان شوراهای استانی فعالیت نموده اند، مدت هشت سال است که در هفت استان انتخاباتی برای تجدید آنها صورت نگرفته است و بقیه نیز عملا بدون حمایت نرم افزاری و مالی مکفی به پیش می روند. ضمن اینکه استان تهران، با داشتن بیشترین اعضای سازمان، فاقد شورای استانی است.
6ـ هيأت بازرسان؛
این رکن با وجود تلاش های ارزنده بازرسان در دوره های قبلی، به دلیل تسلط رویکرد «حفظ آبرو» از طرفی و عدم همکاری مسئولان اجرایی از طرف دیگر، نتوانسته است آنچنانکه باید و شاید به ایفای نقش خود بپردازد، ولی در دوره چهارم شواهدی برای ایفای نقش فعال این رکن دیده می شود هرچند تاکنون مسئولان اجرایی، نه تنها نسبت به اجرای درخواست های این رکن پاسخگو نبوده اند بلکه در شرایطی مانع تراشی هایی در مقابل ایفای نقش این رکن وجود داشته است.
بدین ترتیب، یک مشکل در سازمان نظام روانشناسی و مشاوره وجود دارد آنهم «عدم استقرار ارکان سازمان در جایگاه خودش» و یک راه حل وجود دارد و آن هم « استقرار ارکان سازمان در جایگاه خودش».
برای پیشبرد چنین راه حلی، برگزاری مجمع عمومی و در شرایط فعلی مجمع عمومی فوق العاده گام ضروری، اجتناب ناپذیر و آغازین برای رفع آسیب هاست و تعیین تکلیف رکن شورای مرکزی گام بعدی خواهد بود. در صورتی که شورای مرکزی به درستی و در جایگاه خودش و به صورت مستقل از مسئولان اجرایی و به نحو با کفایتی عمل کند، با همگامی شورای مرکزی و رکن هیات بازرسان، زمینه برای ایفای نقش کامل سه رکن دیگر فراهم خواهد شد.
امید به اینکه سال 1397، سال « استقرار ارکان سازمان در جایگاه خودش» و بهبودی حال حرفه روانشناسی و مشاوره باشد.