کمکهای مردمی در بحران: نگاهی روانشناختی به کاستیها و راهکارها
اولین شماره از سری نوشتههای «شمع ما و سهم ما»
کمکهای مردمی در بحران: نگاهی روانشناختی به کاستیها و راهکارها
اولین شماره از سری نوشتههای «شمع ما و سهم ما»
✍️ دکتر حمید پورشریفی، 27 اردیبهشتماه 1398
https://t.me/DrPoursharifi
💠 سیل همچون موجودی خشن و گرسنه، خانههای گلی همسایهها را یکی پس از دیگری میبلعید و پیش میرفت. با این وجود آنها راهی به جز پناه بردن به پشت بامِ خانهی گلی خود نداشتند. سیل بیرحمانه بر پایههای خانهی سست بنیانشان شلاق میزد و با نعرهای دلخراش از رخداد بسیار تلخی در لحظات آتی خبر میداد. خبری که همه خانواده از آن آگاه بودند ولی کسی جرات بیانش را نداشت. خشکشان زده بود. نفسهایشان در سینه حبس شده بود، با وجود غرش سیل، صدای تپش قلب یکدیگر را میشنیدند. با اینکه در کنار همدیگر بودند حتی نتوانستند با هم خداحافظی کنند و در یک چشم به هم زدن، همگی با هم، به همراه خانه و خاطراتشان، توسط سیل بلعیده شدند و از آنها تنها و تنها فیلمی باقی ماند که یکی از دوردستها گرفته بود. کلیپی که خیلیها را متاثر کرد و به زودی همچون هزاران کلیپ دیگر فراموش شد.
🔸 بحرانهای طبیعی همچون سیل و زلزله هر از چندی ناخوانده از راه میرسند. چه تلخ که بحران طبیعی نیز همچون گرانی، زورش فقط به افراد آسیبپذیر میرسد. در لحظهای کوتاه خانههای سست را بر سر ساکنانش فرو میریزد و اگر زنده بمانند ماهها و گاهی حتی سالها زندگی سخت آنها سختتر میشود و تلختر اینکه، چه دولت و چه مردم، به زودی سرگرم رخدادهای جدیدی میشوند و به نوعی افراد بحران زده به بوته فراموشی سپرده میشود.
🔸 افراد تحت بحران و به ویژه افراد آسیبپذیر، به شدت نیازمند حمایت مداوم هستند. آسیب بحرانها معمولا وسیع و ماندگار است و برطرف کردن آثار آن در همهی کشورها به تنهایی از توان دولت خارج است و اگر در همراهی و اعتماد مردم و دستگاههای حاکمیتی خدشهای وجود داشته باشد کار سختتر هم میشود.
🔸 قدرت و توان مردم در همه امور و به ویژه در حمایت از افراد آسیبدیده وصفناپذیر است. به مصداق ضربالمثلهایی میتوان نیروی مردم را شبیه نیروی سیل دانست، با این تفاوت که سیل ویران میکند و نیروی مردم به ویژه در بحرانها التیام بخش است. شباهت دیگر سیل و نیروی مردم در ناگهانی بودن و یکباره بودن آن است. رسانهها مردم را برمیانگیزند و یکباره حمایتهای مردمی به شدت و تا حدودی کور جاری میشود و کمی بعد افتی جدی در آن پدید میآید. باید از مدل سیل کمک گرفت. اگر سیلبند باشد، نیروی سیل برای آبادانی در ماههای بعدی به کار گرفته میشود، اما راستی چگونه قدرت وصفناپذیر مردم میتواند ذخیره شود تا موثرتر و با دوامتر عمل کند؟
🔸 تنها راه تجمیع قدرت مردم برای یاریرسانی موثر و با دوام به افراد آسیبپذیر و به ویژه آسیبدیدگان بحرانها، پدیدآیی تشکلهای مردمی است. تشکلها از ظرفیتهای روانشناختی در خور توجهی برخوردارند. میتوان از مدلها کمک گرفت. به عنوان مثال، تبریز به عنوان شهر بدون گدا معروف شده است ولی علت آن به ندرت مورد بحث قرار گرفته است. به نظر میرسد وجود تشکلهای مردمی نظیر «صندوق حمایت از مستمندان» و یاریرسانی مردم به افراد آسیبپذیر تنها و تنها از مسیر این تشکلها، باعث شده است که هم افراد آسیبپذیر بخوبی مورد حمایت با دوام قرار گیرند و هم از کمکهای کور که در مواردی نظیر مساله «گدایان» موجب آسیبهای شهری میشود خودداری شود. به نظر میرسد راهاندازی تشکلهای جدید یا فعال شدن مجدد تشکلهای موجود و نیز ائتلاف کشوری تشکلها میتواند قدرت بینظیری را ایجاد کند.
🔸 البته راهاندازی و نگهداری تشکلهای مردمی آسان نبوده و چالشهای خاص خود را دارد که لازم است توسط صاحبنظران به آن پرداخته شود، اما امر مسلم اینکه کشوری که در آن تشکلهای مردمی در همه عرصهها نقشآفرینی نکنند، مردمانش آسیبها و تلخیها را با شدت بسیار زیادی تجربه خواهد کرد.
منتظر نوشتههای بعدی با عنوان «شمع ما و سهم ما» باشید.
💠 در سری نوشتههای«شمع ما و سهم ما» سعی میشود با نگاهی روانشناختی، به مسائل و رفتارهای اجتماعی پرداخته شود با این امید که «به جای لعنت فرستادن به تاریکی، شمعی روشن کنیم» و «سهم موثرمان را در کاهش رنج انسانها و اعتلای کشورمان ایفا کنیم».
در صورت مفید یافتن، لطفا به مخاطبان که عموم است نشر دهید.
@DrPoursharifi