متخصصان آموزش دهنده به عموم

آقای دکتر کمیل زاهدی تجریشی
0 18806

شقایق جلالی

کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی

RSS
متخصصان آموزش دهنده به عموم
آیا توجه‌آگاهی ارزش پرداختن به آن را دارد؟
Anonym
/ دسته بندی ها: موج سوم رفتار درمانی

آیا توجه‌آگاهی ارزش پرداختن به آن را دارد؟

دکتر دنیس تیرچ

مترجم: علی فیضی

این متن به سفارش مرکز خدمات روان‌شناختی و مشاوره زندگی ترجمه شده است.

این روزها ”شیفتگی به توجه‌آگاهی“  عکس‌العمل‌های شدیدی را به شکل مقالاتی پدید آورده است که در آن‌ها به مشکلات توجه‌آگاهی یا اغراق‌آمیز بودن ادعاهای مربوط به آن پرداخته می‌شود. چه پیشرفت‌های شگفت‌انگیزی را شاهد بوده‌ایم. مطمئنم مقالاتی که در آن‌ها به توجه‌آگاهی حمله می‌شود مورد توجه زیادی قرار گرفته و بارها بازنشر خواهد شد. اگر دوست داشته باشیم می‌توانیم کناری بنشینیم و این جوش و خروش را مشاهده کنیم اما همه این اتفاقات به من یادآوری می‌کند که اوضاع چقدر تغییر کرده است و چقدر برایمان مهم است که به هدف اولیه رشد شخصی و کار درونی برگردیم.

بیست سال قبل وقتی من دانشجوی دکتری روان‌شناسی بالینی بودم پرداختن به توجه‌آگاهی از دید بسیاری به جای آن که برای سلامت روان مفید پنداشته شود کاری بود که هیپی‌ها و دیوانه‌ها انجامش می‌دادند. اگر آن دوران به من گفته می‌شد که حرفه‌ی من در سال‌های بعدی صرف ترکیب روانشناسی رفتاری و حکمت‌های مراقبه‌ای مخصوصا شفقت توجه‌آگاهانه خواهد شد باور نمی‌کردم. چنین چیزی فراتر از انتظارات من بود.

شواهد نشان‌دهنده فایده توجه‌آگاهی برای سلامت روان و رشد شخصی است و همچنان رو به افزایش است. مثلا در چند هفته گذشته پژوهشگران دریافتند پرداختن به شیوه‌های آسیب‌زای تفکر با شفقت توجه‌آگاهانه موثرتر از بی‌اعتبار سازی آن به صورت منطقی است.

منتقدین توجه‌آگاهی سریعا پاسخ می‌دهند که پژوهش‌های مربوط به این حوزه برخی اوقات در دقت و روش‌شناسی مشکل دارند. نگاه به شواهد حمایت‌کننده از روان‌درمانی و حتی پزشکی به شما نشان خواهد دارد که اکثر پژوهش‌های مربوط به حوزه سلامت روان نیازمند اصلاح جدی هستند. به علاوه اغلب پژوهش‌های مربوط به توجه‌آگاهی و شفقت حداقل به اندازه آنچه در روان‌شناسی و روانپزشکی می‌بینیم دارای مبنای علمی است.

لذت بالقوه‌ای در مسیر علم ما و در اطلاعات آینده وجود دارد. امروزه امکاناتی برای تسکین رنج بشر داریم که تا به حال در این مقیاس آن را نداشته‌ایم. امروزه هسته اغلب پیشرفت‌ها و پژوهش‌ها در رویکردهای روان‌درمانی شفقت توجه‌آگاهانه است و مسیری که در آن به پیش می‌رویم چیزی بیش از یک روند و علمی مسئولیت‌پذیر است که از داده‌های علمی برای کمک به تسکین رنج بشر تبعیت می‌کند.

در طول تاریخ آموزش ذهن برای توجه‌آگاهی بخشی از برنامه‌ای بزرگ‌تر برای کسب خردمندی، شفقت و جستجوی بیداری شخصی نسبت به ماهیت و ارزش زندگی انسانی بوده است. با این که پژوهش‌های توجه‌آگاهی نشان داده است که می‌توانیم با آموزش ذهنی شامل توجه‌آگاهی در غلبه بر عود افسردگی، اضطراب، مشکلات تنظیم هیجان و بسیاری مشکلات روان‌شناختی دیگر موفق باشیم اما توجه‌آگاهی به خودی خود هدف اصلی نیست. وقتی انگیزش خود برای کسب این وضعیت ذهنی و بدنی را بفهمیم می‌توانیم واقعاً آتش زیر تمرین خود را روشن کنیم و به سمت زندگی با معنا، هدفمند و با نشاط پیش برویم.

بیایید تا نگاهی از نزدیک به این مسئله بیندازیم که توجه‌آگاهی چطور می‌تواند به ما کمک کند تا بنیادی برای رشد شفقت برای خودمان و دیگران بسازیم و نیز چطور می‌تواند راهی به سمت زندگی با معنا و پاداش‌دهنده بسازد.

کسب توجه‌آگاهی به ما کمک می‌کند تا از این نکته آگاه بشویم که ذهن و توجه ما چقدر در اطراف احساسات و تمایلات مختلف شناور است. اگر یک لحظه آرام بنشینیم و اجازه بدهیم که تنفسمان ریتم و سرعت خود را پیدا کند، در آن تنفس ساکن شده و به ذهن خود اجازه بدهیم که درون آن تجربه تنفس مستقر بشود متوجه خواهیم شد که تمرکزمان از تنفس به سمت چیزهای دیگر می‌رود. مثلا ممکن است به این که فردا چه کار خواهیم کرد، برای شام چه خواهیم خورد، دوستمان درباره کفش جدیدمان چه گفت و نظیر این‌ها فکر بکنیم. به این حواس‌پرتی با عناوینی مثل خلبان خودکار یا ذهن میمون اشاره شده است. این رویداد کاملا طبیعی و بهنجار است و با سیستم تشخیص تهدید مغز رابطه دارد که به سادگی فعال شده و می‌تواند برای رفتار و توجه ما مسلط شده و کنترل آگاهی‌مان را به دست بگیرد.

توجه‌آگاهی شیوه‌ای برای مشاهده کشیده شدن توجهان به مسیرهای مختلف و راهی برای بازگرداندن آرام و مداوم آن به لحظه حال است. با پرورش دادن توانایی خودمان برای توجه‌آگاه شدن و یادگیری این که چطور از توجه‌آگاهی برای مقابله سالم‌تر با استرس استفاده کنیم می‌توانیم چرخه پاسخ‌های عادت‌وار و بی‌فایده خود به اضطراب را در هم بشکنیم.

اگر تا به حال در شبی سرد و خنک که حتی بارقه‌ای از نور ماه راه شما را روشن نمی‌کرد در یک جنگل راه رفته باشید می‌توانید بفهمید که بودن در تاریکی واقعاً به چه معناست. سایه درختان جلوی هر نوری را می‌گیرد. تاریکی اطرافتان ممکن است باعث بشود سرجایتان خشک بزنید یا با ناراحتی و احتیاط به جلو پیش بروید. این عدم اطمینان روی رفتار شما اثر می‌گذارد و گزینه‌های پیش رفتن به جلو را محدود می‌کند. ادراک محدودی که دارید ممکن است هیجان‌انگیز یا چالش‌برانگیز و یا ترسناک و ناتوان‌کننده باشد.

چه می‌شود اگر بتوانید در تاریکی ببینید؟ نه با روشن‌تر کردن محیط که با توانا شدن به دیدن تاریکی به شیوه‌ای که انگار از اشعه فراسرخ استفاده می‌کنید و به شما اجازه بدهد رنگ‌ها را فراتر از چیزی که تصور می‌کردید ممکن باشد ببینید. حالا می‌توانید بدوید و طوری در این مسیر به پیش بروید که انگار  یک روز بهاری آرام و روشن است. اقدامات شما دوباره تحت کنترل شما در می‌آیند و دیگر در تاریکی سرگردان نمی‌شوید.

انسان‌ها توانایی قابل توجه و منحصر به فردی برای بازنمایی دنیای اطراف در ذهنشان دارند و به این بازنمایی‌ها مثل اشیاء دنیای بیرونی واکنش نشان می‌دهند. ما همچنین قابلیت شگفت‌انگیزی برای مرتبط ساختن هر چیز به چیز دیگری داریم. این توانایی شبکه‌ای از هرچیزی که می‌دانیم را می‌سازد و به یک فکر یا هیجان اجازه می‌دهد که بی‌وقفه فکر یا هیجان دیگری را راه‌اندازی کند و وقتی این افکار و هیجانات پیش رویمان آشکار می‌شوند آن‌ها را طوری تجربه می‌کنیم که انگار واقعی و حقیقی هستند. این وضعیت به تداعی‌های تصادفی تصورات ما اجازه می‌دهد که کنترل احساسات و رفتار ما و در واقع زندگی ما را تصاحب کند. به علاوه اگر در مقابل رویدادهای روان‌شناختی مقاومت کنیم آن‌ها هم بیشتر مقاومت می‌کنند و هرچه بیشتر بخواهیم افکار و احساساتمان را از خود دور کنیم آ‌ن‌ها قوی‌تر و مسلط‌تر می‌شوند.

به این ترتیب، مثل وقتی که دیدمان با تاریکی جنگل محدود می‌شود توانایی ما هم برای دیدن روشن دنیای اطرافمان با همه امکانات و معناهایی که دارد اغلب مواقع به خاطر محتوی ذهنمان تضعیف می‌شود. گستره رفتارهایی که می‌توانیم انجام بدهیم مثل وقتی که در جنگل تاریک هستیم و کورمال و محتاطانه راه می‌رفتیم محدود می‌شود. عدم قطعیت آینده، پشیمانی‌های گذشته و کشمکش بی‌وقفه برای خلاص شدن از درد و رنج اضطراب ما را در بر می‌گیرد و محدودمان می‌کند.

اما دوباره، چه می‌شود اگر در تاریکی ببینیم؟ نه با تغییر دادن محتوی افکار که با تغییر دادن محیط درونی‌مان، نه با از بین بردن تاریکی که با تجربه کردن درد، با توجه به عمومی بودن رنج انسانی یا محدودیت زندگی و با کسب توانایی دیدن به صورت واضح و روشن که از طریق گشوده بودن و احساس چیزها همانطور که هستند حاصل می‌شود.

همچنان که توانایی بیشتری برای دیدن در تاریکی و رها کردن دلبستگی خود به داستان‌های گذشته یا شیوه قضاو‌ت‌گری درباره خودمان پیدا می‌کنیم احتمالات پیش روی خود را گسترده‌تر می‌کنیم. قادر می‌شویم که با آزادی، شوق، وقار و وارستگی بیشتری در مسیر زندگی خود به سوی چیزهایی که برایمان بیش از همه مهم هستند به پیش برویم انگار که داریم در یک روز بهاری در میان درختان راه می‌رویم.  

حقوق معنوی محفوظ و ذکر منبع با کتاب‌شناسی زیر بلامانع است:

تیرچ، دنیس. (1395). آیا توجه‌آگاهی ارزش پرداختن به آن را دارد؟ علی فیضی (مترجم). برگرفته در روز؟؟ سال؟؟ از سایت مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی http://mrmz.ir/

مطلب قبلی چرا نپرسیم چرا؟
مطلب بعدی درمان متمرکز بر شفقت و اختلال وسواس فکری-عملی
چاپ
4834 به این مطلب امتیاز دهید:
5/0

لطفا برای ارسال نظر وارد سایت شوید یا ثبت نام نمایید

x
پیوستن به دریافت کنندگان پیامک های مرکز

  

قابل توجه علاقمندان دریافت اخبار کارگاه های تخصصی 

جهت دریافت اخبار و کارگاه های مرکز مشاوره زندگی به آدرس زیر مراجعه نمایید.

لینک سامانه پیامکی اخبار و کارگاه های مرکز مشاوره زندگی

 

 

 

قابل توجه علاقمندان دریافت اخبار کارگاه های ویژه عموم

جهت دریافت اخبار کلاس های مرکز مشاوره زندگی به آدرس زیر مراجعه نمایید.

لینک سامانه پیامکی اخبار کلاس های مرکز مشاوره زندگی