متخصصان آموزش دهنده به عموم

مدیر سایت
0 18803

شقایق جلالی

کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی

RSS
متخصصان آموزش دهنده به عموم
با احساس تنهایی ام چه کنم؟
مدیر سایت
/ دسته بندی ها: مطالعه برای عموم

با احساس تنهایی ام چه کنم؟


 شش گام برای آزاد کردن خودتان
 رابرت لیهی
مترجم: عاطفه محمدصادق
(این متن به سفارش مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی تهیه و تنظیم شده است)

 آیا تجربه احساس تنهایی را داشته اید، مثل زمانهایی که هیچ کس کنارتان نبوده، هیچکس با شما صحبت نکرده و شما غرق غم و اندوه، اضطراب و ترس شدید از این که نکند تنهایی هیچوقت تمام نشود؟ آیا زمان هایی بوده که گرفتار احساس پوچی شده باشید، تمایل به برقراری ارتباط با دیگران(هرکسی یا شاید فرد خاصی) داشته اید و احساس غریبی کرده اید؟
 خب، اگر احساس تنهایی می کنید(بدون اینکه خودتان بخواهید تنها باشید)، پس تنها نیستید. تنهایی یکی از شایع ترین و ناخوشایند ترین احساساتی است که میلیون ها نفر آن را تجربه می کنند. برای برخی افراد این احساس مدام تکرار می شود و برای برخی یک دوره گذرا است که عبور می کند. اما برای همه ما، تنهایی بخشی از انسان بودن است.
 تنهایی میتواند منجر به آسیب هایی مثل اعتیاد به مواد یا الکل شود صرفا به این دلیل که این احساس ناخوشایند سرکوب شود. همچنین تنهایی می تواند موجب افسردگی و نشخوار فکری و گیر کردن روی این سوال شود که "چرا من تنهام؟" شاید احساس ناامیدی کنید(من هرگز شاد نخواهم بود چون همیشه تنها می مانم). اگر برای مقابله با تنهایی راهبردی پیدا شود می توانیم از افسردگی، اعتیاد یا انتخاب های بد شریک عاطفی جلوگیری کنیم.

چطور می توانیم با احساس تنهایی مقابله کنیم؟

 1.عادی سازی احساس تنهایی
 جان کاسیوپو محقق احساس تنهایی، معتقد است در دهه 1970 و 1980  احساس تنهایی از 11درصد به 20 درصد افزایش یافته است. در مطالعات سال 2010 این رقم به %45 افزایش یافته است. پس شما در داشتن احساس تنهایی، تنها نیستید. شاید شکست در برقراری ارتباط در 40 سال گذشته را بتوان با کمرنگ شدن نقش خانواده، نرخ بالای طلاق، کاهش اعتقادات معنوی و کاهش مشارکت در انجمن های مختلف مرتبط دانست. جامعه شناس دانشگاه هاروراد رابرت پوتنام، در کتاب خود نشان می دهد که مردم قبلا در کارهای گروهی زیادی شرکت می کردند اما الان ترجیح می دهند به تنهایی تفریح کنند. میزان تنهایی به طور گسترده ای در حال افزایش است و لازم است راه های مقابله با آن را یاد بگیریم.

 2.تنهایی را به ارزشی که برای ارتباط داشتن قائل هستید ربط دهید.
شاید این حرف مسخره به نظر برسد اما می توانیم بپرسیم:"خوبی تنهایی چیست؟" من فکر میکنم احساس تنهایی به ما نشان می دهد که ارتباط داشتن، صمیمیت یا به اشتراک گذاشتن تجربیاتمان با دیگران چقدر برایمان مهم است.اجداد ما در جایی تکامل یافته اند که روزانه با افراد زیادی رو در رو می شدند. امروزه این شرایط برای بسیاری از مردم تغییر کرده است. تنهایی، شما را از این واقعیت آگاه می کند که برقراری ارتباط با دیگران چقدر برای شما ارزشمند است و این ارزش بخش مهمی از انسان بودن است. وقتی احساس تنهایی می کنید دست ار ارتباطات نکشید.

 3.برنامه ای داشته باشید.
اولین بخش برای برنامه ریزی، شناسایی "موقعیت های سخت" تنهایی است. شاید بعداز ظهر ها، اخر هفته ها و یا تعطیلات باشد. پس یک برنامه داشته باشید. در برنامه ریزی چه کاری باید انجام دهید؟ مثلا برای آخر هفته شاید برنامه بریزید با دوستان یا خانواده به موزه، کنسرت، پیاده روی، مسجد یا کلیسا(لازم نیست حتما مذهبی باشید) و یا ملاقات دوستانتان بروید. برنامه داشته باشید. فکر کنید یک صب تا شب توریست هستید. اگر شب ها احساس تنهایی می کنید با اسکایپ یا دیگر شبکه های اجتماعی با دوستانتان ارتباط برقرار کنید. یا می توانید فیلم ببینید، آهنگ گوش دهید، کلاس یوگا یا باشگاه بروید و یک سرگرمی پیدا کنید. خب، برنامه شما چیست؟

 4.لازم نیست شخص دیگری کاری انجام دهد.
 اغلب افراد می گویند"من کسی رو ندارم باهاش کاری انجام بدم". لازم نیست کسی باشد تا به سینما، پیاده روی، باشگاه، کنسرت یا پارک بروید. برخی افراد می گویند"من خجالت میکشم تنهایی این کارها رو انجام بدم". سعی کنید افکار زیربنایی این موضوع را شناسایی کنید شاید فکر کنید" مردم منو تنها می بینن و فکر می کنن من آدم کسل کننده‌ای هستم" واقعا؟ از کجا می دانید مردم چه فکری می کنند؟ و حتی اگر هم اینطور فکر کنند چرا باید اهمیت بدهید؟ شاید تنها انجام دادن کارها نشانه استقلال، قدرتمندی و ازاد بودن شما باشد. در حقیقت، انجام دادن کاری به تنهایی شاید روش خوبی برای ملاقات با افراد جدید باشد. فرض کنید در یک موزه یا کتاب فروشی هستید و شروع به صحبت درباره یک کتاب یا نقاشی با فرد بغل دستی می کنید. یا فرض کنید کلاس اشپزی یا یوگا می روید و شروع به حرف زدن با دیگران می کنید.  با بیرون رفتن از خانه خودتان را قدرتمند کنید و بدانید که لازم نیست شخص دیگری با شما باشد. شما خودتان را دارید.

 5.افکار تنهایی را شناسایی کنید.
 تعداد کمی از این افکار در ادامه آورده شده است. وقتی احساس تنهایی می کنید افکار خودتان را بنویسید. شاید افکاری مثل موارد زیر داشته باشید: 1.من همیشه تنها خواهم ماند 2.اگر تنها باشم احساس تنهایی و نارضایتی می کنم 3.من قطعا یک بازنده هستم چرا که تنهام 4.نمی توانم تنهایی رو تحمل کنم اگر شما هم این افکار یا دیگر افکار منفی را دارید، مثل میلیون ها نفری هستید که در مسیر تنهایی شان متوقف شده اند. سعی کنید به این افکار پاسخ منطقی و مفیدی بدهید: 1.شما فقط برای لحطاتی تنها هستید(دقیقه یا ساعت) و به زودی با دیگران ارتباط برقرار خواهید کرد(در محیط کار، در تاکسی، با دوستان یا جای دیگر). شما در یک جزیره دور افتاده زندگی نمی کنید. 2.فقط چون تنها هستید معنایش این نیست که باید غمگین باشید. می توانید تنها بودن را فرصتی برای انجام کارهایی که دوست دارید بدانید. مثلا شاید از این آرامش برای خواندن کتاب، گوش دادن به موزیک، پختن غذا، دیدن فیلم مورد علاقه، رفتن به موزه یا دیگر کارهای مورد علاقه تان استفاده کنید. 3.این اعتقاد که چون تنها هستید پس بازنده اید معنا ندارد. هرکسی زمان هایی تنها است و تحقیقات اخیر نشان می دهند حدود 45% از مردم تنهایی را تجربه می کنند. تنها بودن، موقعیت است نه یک شخص و موقعیت ها تغییر می کنند. 4.این باور که نمی توانید تنهایی را تحمل کنید نیز بی معناست. شاید درست باشد که شما تنها بودن را دوست ندارید اما باز هم بستگی به این دارد که چطور آن را معنا کنید. اگر به تنهایی‌تان با خشم، ناامیدی، شکست و بیچارگی برخورد کنید،  پس تنهایی ناخوشایند خواهد بود. از سوی دیگر اگر اینطور فکر کنید که تنهایی یا تنها بودن می آید و می رود و چیزی است که می توان با آن کنار آمد مفید تر خواهد بود. پذیرش آنچه که هست شاید بهتر از فاجعه سازی آنچه که تجربه می کنیم باشد.

 6.شفقت ورزیدن و مهربانی نسبت به خود
به جای اینکه فکر کنید برای عشق، پذیرش و شفقت به شخص دیگری باید تکیه کنید، شاید خودتان این احساسات را به خودتان تقدیم کنید.  این کار می تواند هر اقدام محبت آمیزی به سمت خود باشد(مثل تغذیه سالم، هدیه دادن به خود) یا می تواند افکار محبت آمیز باشد(مثل حمایت از خودتان برای اینکه کسی باشید ک واقعا هستید و بهترین دوست خودتان بودن) یا با تصور یک فرد دوست داشتنی دوران کودکی تان(مادر،مادربزرگ،پدر، عمه) که نحوۀ مراقبت از شما را یادتان می آورد. مراقبت از خود و تسکین خود، قوی ترین پادزهر برای احساس تنهایی است.

 تنها بودن به این معنا نیست که شما مجبورید تنها باشید. همچنین احساس تنهایی نیز بدان معنا نیست که شما تا ابد احساس تنهایی خواهید کرد. همه هیجان ها گذرا هستند. آنها بستگی به افکار و رفتار شما دارند.
 این بستگی به شما دارد.      

حقوق معنوی محفوظ و ذکر منبع با کتاب‌شناسی زیر بلامانع است: 
لیهی، رابرت. (1396).با احساس تنهایی ام چه کنم؟. عاطفه محمدصادق (مترجم). برگرفته در روز؟؟ سال؟؟ از سایت مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی HTTP://MRMZ.IR/                   
مطلب قبلی چرا وقتی دلیلی برای دروغگویی نیست، برخی افراد دروغ می گویند؟
مطلب بعدی زنان آسیب دیده
چاپ
7545 به این مطلب امتیاز دهید:
3/2

لطفا برای ارسال نظر وارد سایت شوید یا ثبت نام نمایید

x
پیوستن به دریافت کنندگان پیامک های مرکز

  

قابل توجه علاقمندان دریافت اخبار کارگاه های تخصصی 

جهت دریافت اخبار و کارگاه های مرکز مشاوره زندگی به آدرس زیر مراجعه نمایید.

لینک سامانه پیامکی اخبار و کارگاه های مرکز مشاوره زندگی

 

 

 

قابل توجه علاقمندان دریافت اخبار کارگاه های ویژه عموم

جهت دریافت اخبار کلاس های مرکز مشاوره زندگی به آدرس زیر مراجعه نمایید.

لینک سامانه پیامکی اخبار کلاس های مرکز مشاوره زندگی