دروغگویی در کودکان ... راهکارهایی برای توقف آن
نویسنده: پنلپه لیچ
مترجم: شقایق جلالی
(این متن به سفارش مرکز خدمات روانشناسی زندگی ترجمه شده است)
بچه های کوچک در دنیایی زندگی می کنند که برایشان مدیریت این دنیا سخت است ومعمولا به خاطر خراب کردن چیزها، در جایگاه متهم هستند. آن ها به خاطر انکار کردن کار اشتباهی که انجام داده اند، دست به دروغگویی می زنند و این کار معمولا آن ها را به دردسر می اندازد. کودک شما به اشتباه عروسک خواهرش را خراب می کند. وقتی از او سوال می کنید او کل اتفاق را انکار می کند. احتمالا شما از دست او به خاطر دروغی که گفته، عصبانی خواهید شد.
اگر شدیدا احساس می کنید که وقتی کودکتان کاری را اشتباه انجام داده، باید مجازات شود، بیایید و قضیه را آسان تر بگیرید. " این عروسک شکسته.من خیلی متعجب شدم که چه اتفاقی افتاده؟" احتمال اینکه او را به گفتن جمله "من آن را شکستم. ببخشید" هدایت کنید خیلی زیاد است . تا اینکه به او بگویید" تو آن را خراب کردی مگه نه؟ تو خیلی شیطونی! بچه ی بی دقت! اما اگر فرزندتان به رفتارش اقرار کند یا به خاطر اینکه شما او را مجبور کردید. مطمئن شوید که او را با خشم خودتان یا تنبیه مجبور به دروغگویی نکرده باشید. نمی شود هر دو روش را باهم داشته باشید. اگر می خواهید زمانیکه کار اشتباهی انجام می دهد، به شا بگوید، پس نباید با او با عصبانیت برخورد کنید. اگر با خشونت با او برخورد کنید او دفعه بعد به شما واقعیت را نخواهد گفت. آیا غیر از این است؟
در سال های اولیه کودکی بچه ها هنوز مفهوم واقعیت و تخیل را نمی دانند. تفاوتی بین رویا هایشان و اعمالشان نمی بینند. اما در نهایت تفاوت بین خیال و واقعیت را می پذیرند. والدین گاهی اوقات نگران این مساله می شوند که فرزندشان به هیچ عنوان اعتنایی به واقعیت نشان نمی دهد. احتمالا بارها از کودک شنیده باشند که مادر یا پدرشان فلان اسباب بازی را برایشان خریده اند در حالی که اخیرا اسباب بازی خریداری نشده است، یا زمانی که می گویند سرما خورده اند درحالیکه چنین نیست. دلایل مختلفی برای این اتفاق وجود دارد اما شاید مهم ترین آن ها، پنهان کردن واقعیت از جانب بزرگ ترهاست. بزرگترها به خاطر اینکه دیگران نرنجند یا به خاطر منافع شخصیشان یا به خاطر لطفشان ممکن است واقعیت را نگویند. کودک این دروغ را می شنود. مثلا شما به دلایلی به جلسه ی ساختمان نمی رسید اما مصلحتا به مدیر ساختمان می گویید که بیمار هستید در حالیکه واقعیت چیز دیگری است.
اگر فرزند شما در طول روز داستان های متعددی می گوید که شما نمی دانید کدامیک واقعیت دارند و کدامیک خیر، وقت آن رسیده است که مساله را برایش شفاف کنید که واقعیت چیست؟ اگر برای نگفتن واقعیت نافرمانی می کند، عقب نشینی نکنید. حتی می توانید برایش داستان چوپان دروغگو را تعریف کنید در عین حال که او از داستان لذت خواهد برد، با او در موردش بحث کنید. همه ی انسان ها نیاز دارند تا بین دروغ و واقعیت تمییز قائل شوند. اجازه دهید مطمئن شود که شما به راستگویی او توجه می کنید و هنگامی که موضوعی را راست گفت او را مورد تشویق قرار دهید. تاکید کنید که راستگویی یکی از اصول روابط اجتماعی است و دروغگویی می تواند بر تعامل ما با اطرافیانمان تاثیر بگذارد.
حقوق معنوی محفوظ و ذکر منبع با کتابشناسی زیر بلامانع است:
لیچ، پنلپه. (1397).دروغگویی در کودکان. شقایق جلالی (مترجم). برگرفته در روز؟؟ سال؟؟ از سایت مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی HTTP://MRMZ.IR/