دکتر حمید پورشریفی / ﺳﻪشنبه, 09 آبان,1396 / دسته بندی ها: مطالعه برای متخصصان, موج سوم رفتار درمانی پرسش و پاسخ با دکتر کوین پولک و بنجامین شوئندورف (ویراستاران کتابهای ماتریکس ACT) بخش اول انتشارات نیوهاربینجر: لطفا هدف و کارکرد ماتریکس ACT را به طور خلاصه بیان کنید ویراستاران: هدف ماتریکس ACT درگیر ساختن افراد و کارکرد آن افزایش انعطافپذیری روانشناختی است. وقتی با استفاده از خطوط افقی و عمودی از افراد میخواهیم به دو نوع تفاوت دقت کنند آنها به سادگی درگیر میشوند: 1. تفاوت بین تجربۀ حسی و تجربۀ ذهنی (خط عمودی ماتریکس) و 2. تفاوت بین احساس پیش رفتن به افراد و چیزهای مهم زندگی و احساس دور شدن از تجربۀ نامطلوب مثل درد یا ترس (خط افقی). «دقت کردن به تفاوت» در ذات خود اقدامی غیرکلامی است که تقریبا بلافاصله به گسلش فرد (رهایی او) از قواعد نامنعطف کلامی که مانع زندگی معنادار و ارزشمند میشوند کمک میکند. در حضور این انعطافپذیری روانشناختی افزایشیافته افراد بهتر میتوانند استنباط کنند و رفتارهای نویی که با زندگی ارزشمند سازگار است را انجام بدهند. خط افقی رفتار را بازنمایی میکند که به طور مفیدی میتوان هر سوی آن را اقدامی به سوی افراد و اهداف مهم زندگی یا اقدامی برای دور شدن از آنچه نمیخواهیم احساس یا فکر کنیم در نظر گرفت. خط عمودی ما را به سوی تفاوت بین تجربۀ مبتنی بر 5 حس و رفتار آشکار در نیمۀ بالای آن که تجربهای است که میتوانیم بلافاصله در دنیای بیرون از پوست داشته باشیم با تجربۀ درونی در نیمۀ پایینی که دنیای ذهن و هیجانات است رهنمون میسازد. چون ما انسانها در فرایندهای پیچیدۀ کلامی شنا میکنیم وقتی از تشخیص تفاوت بین اقدام پیش رفتن و اقدام دور شدن و تجربۀ عینی و تجربۀ ذهنی باز میمانیم گرفتار و در بند میشویم. ماتریکس سرنخ به ظاهر سادهای است که به افراد کمک میکند به سادگی متوجه این تفاوتها شده و به سوی زندگی ارزشمند که به نام انعطافپذیری روانشناختی هم شناخته میشود حرکت کنند. انتشارات نیوهاربینجر: چرا با الگوی ماتریکس کار کنیم؟ چرا صرفا از شش ضلع انعطافپذیری استفاده نکنیم؟ ویراستاران: ماتریکس راهنمای مفرح، پویا و درگیرکنندهای برای رفتار است در حالی که شش ضلعی انعطافپذیری نوعی بازنمایی مفهومی است. هردوی اینها اهداف متفاوتی دارند. وقتی با متخصصین دربارۀ فرایندها صحبت میکنیم شش ضلعی انعطافپذیری ابزار مفیدی است؛ برای اینکه به درمانجویان کمک کنیم کمتر گرفتار شده و به سوی کار بالینی بهتر گرویده بشوند ماتریکس سریع، موثر و کارآمد است. مرتبسازی اقدام دور شدن به سمت چپ خط افقی و اقدام به سوی راست این خط و جای گذاری رفتار قابل مشاهده در نیمۀ بالایی خط عمودی و تجربۀ درونی در نیمۀ پایینی آن، پنج دقیقه طول میکشد. معرفی شش ضلعی انعطافپذیری به همکاران حرفهای حداقل یک ساعت طول میکشد و زبان ششضلعی انعطافپذیری برای اغلب محیطهای بالینی به شدت پیچیده است؛ پس همچنان که به این سوالات پاسخ میدهم متوجه هستم که برای من مهم است که به شما بگویم که ماتریکس چقدر موثر است (بخش پایین سمت راست) و از این میترسم که نتوانم به خوبی فایدۀ آن را بیان کنم (بخش پایین سمت چپ). اگر درگیر این قلاب بشوم پرحرفی میکنم (بخش بالای سمت چپ) و انتخاب میکنم به زبان سادهای پاسخهایی کوتاه بدهم (بخش بالای سمت راست). همهاش همین است! انتشارات نیوهاربینجر: در کدام بخش از جلسه درمانگر ماتریکس را به درمانجوی نو معرفی میکند؟ ایجادکنندگان معرفی کرن این ابزار و توصیف آن به عنوان «دیدگاه انعطافپذیری روانشناختی» که در طول جلسات از آن استفاده خواهد شد را ماتریکس در همان دقایق نخست جلسه آغازین توصیه میکنند. این کار به افراد کمک میکند بلافاصله هر داستانی که در آن گیر افتادهاند را از دیدگاه منعطفتر ماتریکس بیان کنند. درمانجویان به این زبان به خوبی پاسخ میدهند و ادامۀ کار برای درمانگران راحت میشود. البته شیوههای بسیاری برای استفاده از ماتریکس وجود دارد و بسیاری از افراد آن را چند دقیقه بعد از شروع جلسۀ اول معرفی میکنند. انتشارات نیوهاربینجر: در پیشینۀ شکلگیری ماتریکس و مخصوصا در مراحل اولیۀ آن، در چه مواردی و در کدام بافتارها به کار برده شد؟ این نمودار در آغاز به کدام جمعیتها (مثلا افراد دچار PTSD، افرادی که سانحهای تکاندهنده را اسر گذرانده بودند) ارائه شد؟ و از آن زمان تا به حال کدام افراد به خوبی به آن پاسخ دادهاند؟ ویراستاران: ماتریکس در آغاز در گروههایی که شامل دو جمعیت به شدت دچار مشکل ایجاد و آزمون شد: مارک وبستر و جرالد همبریت از آن در کار با کهنه سربازان ارتش آمریکا که دچار PTSD بودند و مارک وبستر در انگلستان از آن در کار با سوءمصرفکنندگان مواد استفاده کرد. این افراد درمانجویان به شدت گرفتاری بودند که به ماتریکس به عنوان راه ساده برای درگیر کردن افراد و رسیدن به قلب گرفتاری و سپس ارائۀ دیدگاهی برای کمتر گرفتار شدن شکل دادند. کمی بعدتر بنجامین شوئندورف در فرانسه، ماری-فرانک بولدوک در کبک و بسیاری افراد دیگر از ماتریکس در کار با افراد از جمله درمانجویانی که تشخیص اختلال شحصیت دریافته کرده بودند استفاده کردند و دریافتند که به خوبی برای کار فردی هم کاربرد دارد. نحوۀ آزمون شدن ماتریکس در جمعیتهای بالینی قبل از آن که با اولین کتاب به عموم معرفی شود منحصر به فرد است. این ابزار پنج سال در پنج قاره و به زبانهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته و هم درمانگران و هم درمانجویان آن را دوست دارند. ماتریکس به سادگی قابل آموختن، به سادگی قابل استفاده و به سادگی قابل فهم است. انتشارات نیوهاربینجر: آیا ماتریکس فقط برای درمانگران ACT قابل استفاده است یا آن را با موقعیتها یا رویکردهای دیگر هم میشود تطبیق داد؟ هرکسی دارای پنج حس است و فعالیت ذهنی دارد. هرکسی به سوی فرد یا چیزی که برایش مهم است حرکت میکند و از تجربههای درونی نامطلوب دور میشود؛ پس ماتریکس از قبل راهش را به بسیاری از محیطها که فراسوی قلمرو متخصصین ACT است پیدا کرده است. مشاورین مدیریت، معلمین، متخصصین فروش و بسیاری افراد دیگر برای دقت به تفاوت دو نوع تجربۀ ذهنی و مبتنی بر پنج حس و استنباط رفتارهایی نو به سوی افراد و چیزهای مهم زندگی، در کار استفادهای پیدا کردهاند. درمانگرانی از رویکردهای متفاوت از ACT هم ماتریکس را سودمند یافتهاند. بنجامین شوئندورف و ماری-فرانس بولدوک دریافتهاند که ماتریکس به خوبی با رواندرمانی تحلیلی کارکردی (FAP)، پسرعموی متمرکز بر روابط ACT قابل تطبیق است. به طور گستردهتر، ماتریکس را به سادگی میتوان با هر نوع رواندرمانی که حرکت افراد به سوی افراد یا چیزهای مهم زندگیشان را در مرکز کار خود قرار میدهد منطبق ساخت؛ مثلا اگر در زمینۀ درد مزمن رواندرمانگر یا پزشک باشید میتوانید از آن برای سنجش اثربخشی دارو استفاده کنید؛ به این صورت که به جای سنجش کاهش تجربۀ درونی نامطلوب از ماتریکس برای سنجش میزان افزایش حرکت به سوی افراد و چیزهای مهم زندگی استفاده کرده و میزان دارو را بر اساس آن تنظیم کنید. در یاد داشته باشید که یادگیری و استفاده از ماتریکس آسان است پس به طور بالقوه توان ایجاد تغییر مثبت در حتی پزشکی را هم دارد! حقوق معنوی محفوظ و ذکر منبع با کتابشناسی زیر بلامانع است: پرسش و پاسخ با دکتر کوین پولک و بنجامین شوئندورف (ویراستاران کتابهای ماتریکس ACT) بخش اول. (1395). علی فیضی (مترجم). برگرفته در روز/ماه/ سال از سایت مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی http://mrmz.ir/ چاپ 7178 به این مطلب امتیاز دهید: 3/0 دیدگاه خود را درج فرمایید نام: لطفا نام خود را وارد نمایید. پست الکترونیک: لطفا یک آدرس ایمیل وارد نمایید لطفا یک آدرس ایمیل معتبر وارد نمایید دیدگاه: لطفا یک نظر وارد نمایید افزودن دیدگاه