حال که کاندیدا نیستم رسالت من در آستانه دوره چهارم شورای مرکزی سازمان نظام چیست؟
حال که کاندیدا نیستم رسالت من در آستانه دوره چهارم شورای مرکزی سازمان نظام چیست؟
در آستانه دوره چهارم شورای مرکزی، چالش های جدیدی پیش روی حرفه قرار گرفته است که بحث جابجایی برخی از رشته های روانشناسی به وزارت بهداشت و ابعاد مختلف ناشی از آن، از جمله ی مهمترین آنهاست. خوشبختانه افراد زیادی در حرفه، به ویژه داوطلبان ارجمند انتخابات، در این خصوص ورود داشته اند و جدا از اینکه تلاش این افراد تا چه حد اصیل و موثر بوده و تا چه میزان با هدف حرفه انجام گرفته، مهم این که همه افراد حساس به حرفه، یکدل و یکصدا به استحکام جایگاه سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، به عنوان نهاد وحدت بخش و هویت بخش روانشناسان و مشاوران باور دارند.
در واپسین روزهای دوره سوم شورای مرکزی، ، که نویسندگان و پیگیری کنندگان چالش های مختلف حرفه کم نیستند، پرداختن به وظایف باقیمانده در نقش عضو شورای مرکزی، انتظاری است که حرفه از اینجانب دارد.
جو حاکم بر انتخابات، چالش های پیش آمده، رسانه های موجود و پویایی های حاکم بر آنها و یا مدیریت شده در آنها، همه و همه باعث ایجاد فضایی می شود که در آن گاهی به افراد، بیش از سازمان تاکید شود و قهرمان سازی ها سر بر می آورند که همیشه آسیب زا بوده اند و مانعی جدی برای رسیدن جوامع به توسعه یافتگی.
بی شک وجود ساختاری سالم در سازمان، نجات دهنده و ارتقا دهنده حرفه است نه افراد.
هرچند سازمان نیز به تعبیری چیزی جز افراد موثر در آن نیست ولی در یک ساختار سالم، افراد ناسالم و در یک ساختار ناسالم، افراد سالم ره به جایی نمی برند.
کمک به استقرار سلامت اداری در سازمان، شاید اصلی ترین رسالتی بود که ناخواسته و به واسطه مواردی که حسب ضرورت می توان بعدا در خصوص آن صحبت کرد، روح زمان در دوره سوم سازمان در جایگاه عضو شورای مرکزی، بر دوش نگارنده این متن گذاشته بود. صمیمانه بگویم زمانی که در آغازین روزهای سال جاری، یاداشت «تشکر، خداحافظی و پوزش» را برای خبرنامه انجمن روانشناسی ایران آماده می کردم و استعفا از مسئولیت اجرایی و اعلام عدم تمایل به شرکت در انتخابات دوره چهارم را مطرح می کردم، فکر غالبم این بود که «نتوانستم آنسانکه می خواستم موثر باشم و کاری از پیش ببرم»، در عین حال نگران انتقال این فکر و احساس مرتبط با آن به اعضای حرفه بودم؛ هیجان منفی ثانویه ای که بیشتر از احساس مرتبط با نتوانستن به دردم می آورد.
خوشحالم به اطلاع برسانم اینک به لطف خدا و در سایه پیگیری ها و حمایت هایی که وجود دارد نتوانستن رخت بر بسته است، و البته اینبار به عنوان کاندیدا وارد میدان نشدم نه به این دلیل که « نمی شود کاری از پیش برد» بلکه با این فکر شروع کردم که «اگر می خواهی موثر باشی، گاهی لازم است اسم و جایگاهت را رها کنی».
شدیدا امیدوارم که طی روزهای آتی، با حمایت ریاست محترم سازمان، اعضای محترم شورای مرکزی و هیات محترم بازرسان برای استقرار سلامت اداری در سازمان، و بسترسازی برای تقدمبخشی به ساختارمحوری به جای شخص محوری در سازمان، گام های سودمندی برداشته شود..
منتظر نوشته های دیگر در این خصوص باشید.
حمید پورشریفی/ ۱۰ تیرماه ۱۳۹۵
لطفا اگر:
- اگر این نوشته را سودمند یافتید آن را به دیگر اعضای حرفه ارسال کنید.
- اگر عضو کانال نیستید و علاقمند عضویت در آن هستید روی لینک زیر کلیک نموده و گزینه join را انتخاب نمایید.
@DrPoursharifi