متخصصان آموزش دهنده به عموم

مدیر سایت
0 18803

شقایق جلالی

کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی

RSS
متخصصان آموزش دهنده به عموم
سه دلیل شکست خوردن زوج‌درمانی

سه دلیل شکست خوردن زوج‌درمانی

دکتر متیو مک‌کی
 مترجم: علی فیضی
 این مطلب به سفارش مرکز خدمات روانشناسی و مشاورۀ زندگی ترجمه شده است
 زوج‌درمانی کسب و کار پر رونقی است اما همیشه موفق نیست. تنها 50 درصد زوج‌ها، زوج‌درمانی را برای خود موفق می‌بینند و 25 درصد بر این باورند که اوضاعشان بعد از زوج‌درمانی بدتر شده است. نکتۀ شاید جالب‌توجه‌تر این باشد که 43 درصد زوج‌ها بعد از زوج‌درمانی طلاق می‌گیرند. این اطلاعات نشان می‌دهد ما بایستی برای بهبود کارآیی زوج‌درمانی برای زوج‌های پریشان کاری بکنیم. از دیدگاه من سه دلیل عمدۀ شکست خوردن زوج‌درمانی در فراهم کردن نتایج درمانی مثبت از این قرار هستند:
 1.     مهارت‌های حل‌تعارض و ارتباط به طور ناموثری آموزش داده می‌شود.
  به جز زوج‌درمانگرانی که از زوج‌درمانی متمرکز بر هیجان استفاده می‌کنند، اکثر زوج‌درمانگران مهارت‌های ارتباطی را در حالی به زوج‌ها می‌آموزند که ایشان به لحاظ هیجانی فعال نشده‌اند. درمانگران در طول جلسه به همسران می‌آ‌موزند که چطور از ارتباط بدون خشونت، استفادۀ فعال از پیام‌هایی که با ”من“ شروع می‌شوند و راهبردهای مذاکره استفاده کنند؛ اما وقتی زن و شوهر در خانه هستند و با تعارض و آزار، هیجاناتشان برانگیخته می‌شود اغلب هرچیزی که آموخته‌اند را فراموش می‌کنند. نظریۀ یادگیری وابسته به حالت این قضیه را تبیین می‌کند. دانشی که در حالت آرمیده و تهدید نشده آموخته می‌شود را به سختی می‌شود در حالت‌های هیجانی شدید به یاد آورد و به کار بست. اگر زوج‌درمانگران می‌خواهند که زوج‌ها در حالی که به لحاظ هیجانی برانگیخته‌اند به مهارت‌های ارتباطی دسترسی داشته باشند، آنگاه بایستی این مهارت‌ها را در همان وضعیت هیجانی موردنیاز به زوج‌ها بیاموزند. زوج‌درمانگر موثر بایستی با اجازه دادن به بروز تعارض تا حد راه‌اندازی رفتار ناکارآمد ارتباطی، هیجان را به اتاق درمان فرا بخواند. تنها در این مواقع تمرین مهارت‌های ارتباطی مجاز می‌شود و صرفا در این مواقع است که می‌توانیم به همسران بیاموزیم  که در مواجهه با درد هیجانی به صورت موثری پاسخ بدهند.
 2.     به زوج‌ها به جای رفتارهای مبتنی بر ارزش‌های ایشان، رفتارهای مبتنی بر نظریه آموخته می‌شود.
 جان گاتمن سعی می‌کند نسبت تعاملات مثبت به منفی را افزایش بدهد (بالای 5 به 1). سوزان جانسون مبدع زوج‌درمانی هیجان‌مدار، زوج‌ها را ترغیب می‌کند که ترس‌ها و نیازهای دلبستگی خود (بر مبنای نظریۀ دلبستگی جان بالبی) را بروز بدهند. مارشال روزنبرگ (روانشناس) طرفدار ارتباط مشفقانه و بدون خشونت است؛ اما آموختن پاسخ‌های نو بر اساس نظریه‌ای درباب رفتارهای زوج سالم شاید با نیازهای یک زوج خاص یا آنچه می‌خواهند انجام بدهند سازگار و متناسب نباشد. افزایش تعاملات مثبت، ابراز ترس و نیازهای دلبستگی یا ارتباط بدون خشونت ممکن است برای برخی زوج‌ها رفتار نوی مناسبی باشد اما با ارزش‌های ارتباطی منحصربه‌فرد هر همسری که وارد فرایند درمان می‌شود مرتبط و دارای ارتباط ویژه نباشد. جایگزین کردن سیستم‌ها و فرایندهای ارتباطی ناکارآمد با پاسخ ‌های موثری کاری فراتر از رویکرد راهنمایی‌های موثر برای همه را می‌طلبد. آنچه زوج‌درمانگران نیاز دارند سنجش و روشن‌سازی ارزش‌های هر همسر است و منظور از ارزش‌ها اصولی است که می‌خواهند بر اساس آن در رابطه عمل کنند و شیوه‌های مطلوب رفتار مدنظر آنها در رابطۀ صمیمانه است. این ارزش‌ها به نوبۀ خود مبنایی برای رفتار نو و موثرتر می‌سازد. این پاسخ‌های نو برای هر همسر متفاوت خواهد بود چون آنچه برای هرکدام از صمیم قلب مهم و ارزشمند می‌نماید متفاوت است. تکلیف درمانگر است است که به زوج کمک بکند الگوهای ارتباطی جدید بر اساس ارزش‌های ارتباطی و منحصربه‌فرد هر طرف رابطه بسازند. 
 3.     مفهوم‌پردازی در مورد علت تعارض زوج اشتباه بوده است
هر سیستم زوج‌درمانی نظریه‌ای در مورد این که چرا همسران درگیر تعارض می‌شوند دارد. مفهوم‌پردازی‌های شایع دربارۀ تعارض زوج‌ها از این عبارتند: ·مهارت‌های ارتباطی ضعیف
 مشکلات مربوط دلبستگی
راهبردهای آزارنده (برد-باخت) برای حل مساله
تحریف‌های شناختی
نیازها و هیجانات ابراز نشده

با وجود این که این مفهوم‌پردازی‌ها، به آسیب‌پذیری‌های منجر به تعارض برخی زوجین اشاره می‌کند اما این مسائل دلیل تعارض نیستند. دلیل اصلی تعارض ارتباطی طرحواره‌های ناسازگار اولیه و آن راهبردهای اجتنابی -رفتارهای مقابله با طرحواره- هستند که همسران برای مدیریت درد طرحواره استفاده می‌کنند.  طرحواره‌های ناسازگار اولیه باورهای بنیادینی هستند که در اوائل زندگی در مورد این که چه کسی هستیم و ماهیت روابط ما چیست شکل می‌گیرند. از جمله طرحواره‌هایی که باعث تعارض ارتباطی می‌شوند می‌توان به این موارد اشاره کرد:
رهاشدگی- این باور که افراد مهم زندگی دیر یا زود شما را رها یا طرد خواهند کرد.
نقص- این باور که شما دچار نقص‌ها و مشکلات به شدت شرم‌آوری هستید.
محرومیت- این باور که هیچگاه به آنچه در یک رابطه نیاز دارید نخواهید رسید.
اطاعت- این باور که نیازهای همسر در اولویت است و این باور منجر به غرق شدن در نیازهای طرف مقابل می‌شود.
آزاردیدگی/عدم اعتماد- این باور که دیگران به شما آزار خواهند رساند یا از شما سوءاستفاده خواهند کرد.
و پنج طرحوارۀ دیگر

 هر طرحواره وقتی با راه‌انداز مرتبطی فعال شود، هیجانات دردناکی نظیر ترس، شرم، رنجش، اشتیاق/هوس، ناامیدی و نظیر اینها می‌شود. همسران برای کنترل این درد از رفتارهای مقابله با طرحواره نظیر پرخاشگری، دوری ‌جستن، تسلیم شدن، چسبیدن و نظیر این‌ها استفاده می‌کنندو این رفتارهای مقابله‌ای آسیب‌زننده با گرفتار نگه‌داشتن زوج‌ها در چرخه‌های خودتقویت‌کننده، هم تعارض زوجی را به وجود می‌آورند و هم آن را تداوم می‌بخشند. رفتار مقابله با طرحوارۀ هر همسر به طور بی‌پایانی رفتار مقابله با طرحوارۀ طرف مقابل را برمی‌انگیزد و بالعکس. به همین دلیل است که اغلب تعارض‌ها حل نمی‌شوند. زوج‌درمانی موفق بایستی:
(1) طرحواره‌ها و درد طرحوارۀ هر همسر را روشن و مشخص کند
(2) رفتارهای مخرب مقابله با طرحواره (اجتنابی) که هر همسر برای رفع درد طرحواره انجام می‌دهد را مشخص کند
(3) پاسخ‌های ارزش‌مدار را جایگزین رفتارهای مقابله با طرحواره کند.

 دلایل ذکرشده برای شکست زوج‌درمانی ما را به سوی تدوین و آزمون رویکردی نو به زوج‌درمانی (در یک کارآزمایی کنترل‌شده تصادفی‌شده) هدایت کرد: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای زوج‌ها. این درمان نو به همسران کمک می‌کند: · آگاه بشوند که کدام یک از طرحواره‌های ارتباطی بیشترین تاثیر را روی نگرش‌ها و اقدامات ایشان در رابطه با همسرشان می‌گذارد. · در لحظۀ حال مشاهده کنند که کدام طرحواره‌ها فعال شده‌اند و از طریق مواجه شدن با درد طرحواره آن را مشاهده کرده  و با آن مدارا کنند.   در لحظۀ حال، تکانۀ استفاده از رفتارهای مقابله با طرحواره را برای اجتناب از درد مشاهده کنند.  موقع فعال شدن طرحواره‌ها، لحظۀ انتخاب بین استفاده از رفتارهای مقابله با طرحواره یا رفتارهای ارزشمند نو را تشخیص بدهند.   تعارض‌ها را با استفاده از مساله‌گشایی مبتنی بر ارزش حل و فصل کنند.  با استفاده از راهبردهای کلاسیک پذیرش و تعهد نظیر آگاهی عاری از قضاوت، گسلش و مواجهه، موانع استفاده از رفتار ارزشمند را پشت سر بگذارند. سودمندی‌های این نوع زوج‌درمانی واقعی اما همچنان در حال بروز است. جا دادن ارزش‌ها، مهارت‌آموزی وابسته به حالت هیجانی و طرحواره‌آگاهی در فرایند این سبک درمانی می‌تواند نتایج درمانی را بهبود ببخشد.   
 حقوق معنوی محفوظ و ذکر منبع با کتاب‌شناسی زیر بلامانع است: مک‌کی، متیو. (1396). سه دلیل شکست خوردن زوج‌درمانی.  علی فیضی (مترجم). برگرفته در روز؟؟ سال؟؟ از سایت مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی HTTP://MRMZ.IR/  
مطلب قبلی کارگاه های عموم
مطلب بعدی تلفیق ماتریکس ACT و رواندرمانی تحلیلی کارکردی (FAP): پنج قاعدۀ اساسی
چاپ
9139 به این مطلب امتیاز دهید:
3/3

لطفا برای ارسال نظر وارد سایت شوید یا ثبت نام نمایید

x
پیوستن به دریافت کنندگان پیامک های مرکز

  

قابل توجه علاقمندان دریافت اخبار کارگاه های تخصصی 

جهت دریافت اخبار و کارگاه های مرکز مشاوره زندگی به آدرس زیر مراجعه نمایید.

لینک سامانه پیامکی اخبار و کارگاه های مرکز مشاوره زندگی

 

 

 

قابل توجه علاقمندان دریافت اخبار کارگاه های ویژه عموم

جهت دریافت اخبار کلاس های مرکز مشاوره زندگی به آدرس زیر مراجعه نمایید.

لینک سامانه پیامکی اخبار کلاس های مرکز مشاوره زندگی