در این مقاله استدلال میشود که رواندرمانی تحلیلی کارکردی (FAP) میتواند برای درمان اختلال وسواسی جبری (OCD) مفید واقع شود. FAP یک رویکرد مبتنی بر تحلیل رفتاری برای رواندرمانی است که کوهلنبرگ و سای آن را ابداع کردهاند. این رویکرد از وقوع طبیعی رفتار آماج بالینی (رآب) در رابطه درمانجو-درمانگر برای کسب و تقویت تغییر درمانی استفاده میکنند. منتخبی از گفتگوهای درمانجو-درمانگر که مشتمل بر دو درمانجوی مبتلا به OCD است مورد بحث قرار میگیرد. به علاوه بخشهایی از مقاله نشان میدهد که FAP میتواند مواجهه و بازداری از پاسخ را هم در بر بگیرد؛ بنابر این یادگیری زنده در طول جلسه آنچنان که در FAP رخ داده و تقویت میشود میتواند یاری بخش درمان مبتلایان به OCD شده و مستحق توجه در پژوهشهای درمانی است.