مقالات روانشناسی: مطالب علمی روانشناسی متخصصان و عموم

ویژه مطالعه

 

مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی، در راستای بخشی از رسالت خود که همانا ارتقای دانش روانشناختی متخصصان و نیز عموم مردم به ویژه مراجعان مراکز خدمات روانشناسی و مشاوره می باشد، قصد دارد مطالبی را با عنوان ویژه مطالعه فراهم و انتشار نماید. از مخاطبان محترم سایت مرکز انتظار می رود گاه گاهی به این صفحه از سایت مراجعه نمایند و از همکاران متخصص مرکز و دیگر اعضای حرفه انتظار می رود نسبت به تهیه و ارسال مطالب اقدام نمایند تا با نام خودشان در سایت منتشر شود.

 

 

درد مزمن: همه‌‌اش در ذهن شما است اما کاملاً واقعی است!
درد مزمن: همه‌‌اش در ذهن شما است اما کاملاً واقعی است!
Anonym
/ دسته بندی ها: روانشناسی سلامت

درد مزمن: همه‌‌اش در ذهن شما است اما کاملاً واقعی است!



دکتر مل پوهل
مترجم: علی فیضی

این مطلب به سفارش مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی ترجمه‌شده است.

در مقاله قبلی من به پنج درس بسیار جالبی اشاره کردم که در طول شش سال درمان بیماران درباره درد مزمن یاد گرفته‌ام. حالا می‌خواهم درباره دو درس اول بیشتر توضیح بدهم: همه دردی که بیماران مبتلا به درد مزمن متحمل می‌شوند واقعی است و این هیجانات هستند که تجربه درد را هدایت ‌می‌کنند. این دو نکته از هم جدا نیستند و من می‌خواهم که بعضی از اشتباهات رایج درباره ارتباط این دو را تصحیح کنم.

درد بیماران مزمن واقعی است

وقتی با پزشکان و خانواده افرادی که درد مزمن دارند ملاقات می‌کنم، سؤالی که اغلب از من می‌پرسند این است: آیا او واقعاً درد می‌کشد؟ جوابی که همیشه می‌دهم این است: بله همه دردی که می‌کشد واقعی است. تجربه درد هر فردی منحصر به او است و به‌استثنای نقشه‌برداری مغزی پیچیده‌ای که توسط MRI کارکردی تهیه می‌شود نمی‌توان از بیرون آن را اندازه‌گیری کرد. ازآنجاکه به‌جز گزارشی که فرد مبتلا از میزان درد خود می‌دهد راهی دیگری برای مقدار دردی که می‌کشد نداریم من تمایل دارم آن چیزی را که بیمار به من می‌گوید باور کنم.

مغز نباشد دردی هم نیست

ازآنجاکه تجربه درد مزمن ذهنی است اغلب به آن برچسب روان‌تنی می‌زنند یعنی درد به‌صورت روان‌شناختی هدایت می‌شود. این باور منجر به این سؤال می‌شود که آیا چنین دردی کمتر از درد جسمانی واقعی است؟ آنچه می‌خواهم روشن کنم این است که این دو از هم قابل جدا شدن نیستند. درد حالا هر نوعی که باشد توسط مغز تنظیم می‌شود- حالا چه دردی که ناشی از فرورفتن سوزن در انگشت چه درد یک زخم قدیمی که باید تابه‌حال خوب شده باشد. در هر دو مورد فیبرهای عصبی پیام‌هایی به مغز می‌فرستند که باعث درد می‌شود.

درد مزمن و مغز

درد مزمن دردی است که بعد از بهبودی یک زخم یا بعد از گذشتن زمان کافی برای بهبودی زخم ادامه پیدا می‌کند. اغلب به دلایل نامشخصی زخم یا آسیب وارد به بافت بدن همان‌طوری که انتظار می‌رود بهبود پیدا نمی‌کند و به همین خاطر فیبرهای عصبی همچنان به فرستادن پیام آسیب‌دیدگی به مغز ادامه می‌دهد. با این پیام بی‌امان که از عصب نخاعی تا مغز بالا می‌رود، درنهایت عصب‌های انتقال‌دهنده در انتقال این پیام‌ها مؤثرتر عمل می‌کنند. مثل یک جاده یک‌بانده که تبدیل به جاده چهاربانده می‌شوند. تداوم ورود داده‌ها به این عصب‌ها منجر به انتقال بیشتر و بیشتر شدن درد می‌شود. در همان زمان تعداد و نظم عصب رسانه‌های درد زا در سیستم عصبی بیشتر می‌شود. در طول زمان آستانه گیرنده‌های درد برای ارسال پیام پایین‌تر می‌شود و محرک‌های ضعیف‌تری منجر به احساس درد می‌شود. آنچه در این فرایند به‌عنوان پیام از منطقه آسیب‌دیده بدن به سمت مغز ارسال می‌شود تبدیل به یک حلقه فعال سیستم عصبی می‌شود که بی‌نیاز از تحریک بیرونی برای درد است. این وضعیت نشان‌دهنده یک بیماری مغزی است.

آیا هیجانات واقعی هستند؟

در مقاله قبلی اشاره کردم که حالا این اعتقاد را دارم که هشتاد درصد تجربه درد مزمن هیجانی است. بعضی‌ها این را موضوع را بد متوجه می‌شوند و فکر می‌کنند که هشتاد درصد درد مزمن فقط در خیال بیماران مبتلا به این بیماری وجود دارد و واقعی نیست و در بالا توضیح دادم که این باور کاملاً غلط است. گفتن اینکه تجربه درد مزمن هیجانی است واقعیت و صحت یا شدت آن را تغییر نمی‌دهد. صحبت از این موضوع به معنای بحث درباره واقعیت درد مزمن نیست بلکه تلاش برای توضیح این نکته است که یکپارچگی پردازش حسی مغز و تجربه هیجانی منجر به احساسی می‌شود که آن را به نام درد می‌شناسیم.
هیجان‌ها هم مثل درد مخلوق مغز مخصوصاً مغزمیانی است. هیجان‌ها از تعامل پیچیده تکانه‌های عصبی و الکتریکی در مغز ناشی می‌شود. عصب رسانه‌ها هم در تجربه درد و هم هیجان نقش دارند. این عصب رسانه‌ها برای ارسال اطلاعات بین عصب‌هایی است که درد یا هیجان را حس می‌کنند. بخش اصلی مغز که ما در آنجا هیجان‌ها را شکل می‌دهیم و ثبت می‌کنیم سیستم لیمبیک مغز است. مجموعه‌ای از ساختارهای مغزی که دوروبر تالاموس را گرفته‌اند. تالاموس مرکز پردازش درد است و مسئول فیلتر کردن و اولویت‌بندی تکانه‌هایی است که مغز دریافت می‌کند.

درد مثل هیجان تجربه می‌شود

وقتی از بیماران می‌خواهم تا درباره درد خود صحبت کنند، از هر ده‌کلمه‌ای که به کار می‌برند هشت‌تا هیجانی است. سه هیجانی که بیشتر از همه در حرف بیماران تکرار می‌شود اضطراب و ترس و خشم است البته افسردگی، ناامیدی، از دست دادن هدف، احساس گناه و شرم هم در این حرف‌ها وجود دارد. درد خاصیتی محافظتی دارد و ما وقتی احساس درد می‌کنیم هیجانات آزارنده‌ای را تجربه می‌کنیم تا برای خلاصی از علت درد تلاش کنیم. سیم‌کشی مغز ما این‌طوری است پس منطقی هم است که نسبت به درد واکنش هیجانی داشته باشیم. همچنان که درد مزمن می‌شود مؤلفه‌های عصبی درد اهمیت کمتری پیدا می‌کنند و اهمیت مؤلفه‌های رفتاری و هیجانی بیشتر می‌شود. این اهمیت بیشتر به خاطر یادگیری است. دردمند بودن تجربه هیجانی قدرتمندی است و به رفتار و به نحوه تعامل ما با جهان شکل دوباره‌ای می‌دهد.

هیجان تجربه درد را هدایت می‌کند

بر اساس مطالعات معتبری که تاکنون انجام‌شده است می‌دانیم که هیجان‌ها نفوذ قدرتمندی روی تجربه درد دارند. با توجه به وضعیت هیجانی مغز می‌توان توضیح داد که چرا افراد متفاوت پاسخ یکسانی به آسیب‌های مشابه نشان نمی‌دهند. می‌‌توان با هشتادوپنج درصد دقت پیش‌بینی کرد که کدام فرد بعد از یک آسیب یا زخم دچار درد مزمن می‌شود یا نه. یافته دیگری که از پژوهش‌های علمی به‌دست‌آمده نشان می‌دهد که تغییر نگرش‌ها –هیجانات فرد- نسبت به درد باعث کاهش درد می‌شود.

نتیجه

من بر این باورم که یکی از کارهای مهمی که افراد مبتلا به درد مزمن می‌توانند برای کمک به خودشان انجام بدهند این است که توجه کنند چه احساسی دارند. هر فردی درد را به‌طور منحصربه‌فردی تجربه می‌کند اما در این مبحث من روی بعضی عناصر مشترک این تجربه تمرکز داشتم. در فرهنگ ما که روی خلاص شدن از درد به هر قیمت ممکن تأکید می‌شود ما دور باطلی می‌سازیم که در آن تلاش برای خلاصی از درد منجر به تشدید درد می‌شود. مبارزه علیه درد یا عصبانی شدن از درد کشیدن این تجربه را بدتر می‌کند. با پذیرش درد، کاوش کنجکاوانه در هیجاناتی که همراه با درد مزمن تجربه می‌کنیم و دوری از قضاوت درباره آن‌ها می‌توانیم کیفیت زندگی خودمان را بهتر کنیم. هیجان‌ها به‌اندازه دردی که باعث آ‌ن‌ها می‌شود واقعی‌اند و من عمیقاً معتقدم اگر افرادی که مبتلا به درد مزمن هستند با هیجانات خود درباره درد به‌خوبی سر نکنند هیچ‌وقت بهتر نخواهند شد.

منبع:
HTTP://WWW.PSYCHOLOGYTODAY.COM

حقوق معنوی محفوظ و ذکر منبع با کتاب شناسی زیر بلامانع است:
پوهل، مل. (1393). ده واقعیت بسیار جالب درباره احساس تنهایی. علی فیضی (مترجم). برگرفته در روز ؟؟ سال ؟؟ از سایت مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی HTTP://WWW.MRMZ.IR


.
چاپ
6832 به این مطلب امتیاز دهید:
4/3

دیدگاه خود را درج فرمایید

افزودن دیدگاه

x
اخبار و رویدادهای جدید
0 10725

پیام تسلیت

 

مرکز مشاوره ی زندگی با نهایت تاسف و تاثر درگذشت برادر گرامی جناب آقای دکتر مرتضی کشمیری را خدمت ایشان و خانواده‌ی محترمشان تسلیت عرض نموده و صبر جزیل  ‎برای ایشان آرزومند است.

0 21520

کارگاه های عموم

فرزند پرورری - مقابله با اهمالکاری - مدیریت خشم - ارتباط موثر بین فردی - تربیت جنسی - آموزش جراتمندی - مهارت های ارتباط موثر زناشویی

RSS
پیوستن به دریافت کنندگان پیامک های مرکز

  

قابل توجه علاقمندان دریافت اخبار کارگاه های تخصصی 

جهت دریافت اخبار و کارگاه های مرکز مشاوره زندگی به آدرس زیر مراجعه نمایید.

لینک سامانه پیامکی اخبار و کارگاه های مرکز مشاوره زندگی

 

 

 

قابل توجه علاقمندان دریافت اخبار کارگاه های ویژه عموم

جهت دریافت اخبار کلاس های مرکز مشاوره زندگی به آدرس زیر مراجعه نمایید.

لینک سامانه پیامکی اخبار کلاس های مرکز مشاوره زندگی