اگر کسی از شما بپرسد چند کیلو هستید راستش را میگویید؟
جیسون لیلیس
مترجم: علی
فیضی
این متن به
سفارش مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی ترجمهشده است.
اجازه بدهید
یک سؤال نامناسب از شما بپرسم: چند کیلو هستید؟ حالا به ذهن شما یک عدد آمده است.
بگذارید سؤال دیگری بپرسم: اگر این سؤال را یک فرد آشنا با تمسخر بپرسد آن عدد
چقدر میشود؟ اگر یک عضو خانواده بپرسد چطور؟ اگر یک پژوهشگر بپرسد چطور؟ آیا ممکن
است وزن خودتان را مثلاً سه چهار کیلو کمتر بگویید؟ کسی چه میداند؛ شاید شما مدتی
است خودتان را وزن نکردهاید و شاید از آن چیزی که فکر میکنید وزنتان کمتر است؛
اما گرایش به اینکه جلوه مناسبی از خودمان بروز بدهیم غریزی است. البته میتواند
مشکلساز هم بشود اما به دلایلی متفاوت ازآنچه فکر میکنید.
پژوهشها نشان
میدهد که طبق انتظار ما گرایش داریم تا وزن خودمان را کمتر ازآنچه هست گزارش
بدهیم، یعنی اگر هشتادوپنج کیلو باشم وزنم را 80 کیلو گزارش میدهم. این گرایش مخصوصاً
در مورد افرادی صادق است که اضافهوزن دارند و اغلب رژیم میگیرند.
یکی از تعابیر
واضح این مطالعات این است که بسیاری از افراد نمیدانند وزنشان چقدر است و دوست دارند
جلوه خوبی از خود نشان بدهند اما در حالی اینکه تعبیر بهرهای از حقیقت دارد،
بسیاری از افراد به نظر میرسد که تخمین خوبی از وزن خودشان دارند. در واقع پژوهشها
نشان داده است که وقتی افراد میدانند که بعد از سؤال وزن خواهند شد وزن خود را
دقیقتر گزارش میدهند.
پس اوضاع واقعاً
از چه قرار است؟
اخیراً یک
مطالعه سعی کرده با مرور تعدادی از مطالعات مرتبط به موضوع موردبحث ما به این سؤال
جواب بدهد و به یافتههای جالبی رسیده است: ممکن است فکر کنید که افراد دارای
اضافهوزن بیشتر احتمال دارد که وزن خود را کم گزارش بدهند چون در مورد دیدگاه
دیگران دغدغه دارند؛ اما چنین نیست. شواهد از این فرضیه حمایت میکند که کم گزارش
دادن وزن برای محافظت از خود به کار میرود. به این معنی که با لاغر پنداشتن خود
ممکن است که از قضاوتهای تندی که در مورد خود میکنیم و شرمی که از ظاهر خودمان
داریم دوری کنیم.
این نوع تفکر
در بافتار یک جامعه افراد چاق را نشاندار میکند معنی دارد. شکل بدن هنوز برای
بسیاری از افراد مایه خنده و تفریح است. وزن بدن هم بر این اساس احساسات و افکار
منفی را به راه میاندازد. اگر سعی کنید خودتان را قانع کنید که وزن کمتری دارید
در کوتاهمدت از دست آن افکار و احساسات خلاص میشوید. بهعبارتدیگر اگر کسی در
مورد وزن من بپرسد و من آن را کمتر بگویم بااینکه در اعماق وجودم میدانم صحیح
نیست باز برای مدت کوتاهی از شرم و قضاوت درونی دور میشوم.
اما چرا نباید
از خودتان به این شیوه دفاع نکنید؟ مشکل این است که این نوع دفاع از خود ممکن است
بخشی از مشکل باشد.
کم گفتن میزان
وزن به نظر میرسد که مقداری رهایی یا فرار موقتی را از خطر افکار و احساس منفی
فراهم میکند. غذا خوردن هیجانی هم این پیامد را دارد. خوردن غذاهای چرب و پرکالری
در کوتاهمدت راحتی و آرامش را به بار میآورد اما در بلندمدت سلامتی و بهزیستی
شما را به خطر میاندازد. همین رابطه اساسی بین غذا خوردن و راحت شدن است که منجر
به افزایش دور کمرها میشود.
وقتی پای
احساسات و افکار در میان است ما میتوانیم از راحت بودن با ناراحت بودن سود ببریم.
البته نه به معنای اینکه افکار و احساسات منفی خود را باور کنیم و خودمان را
تسلیم ناراحتی کنیم بلکه به این معنا که اجازه بدهیم موجهای افتانوخیزان افکار و
هیجانات مثبت و منفی درون ما بیایند و بروند و ما با رفتارهای ناسالم در این
آمدوشد آنها مداخله نکنیم.
با این کار ما
در مسیر ایجاد و تداوم سبک زندگی سالمتر قدم برمیداریم.
حقوق معنوی محفوظ و ذکر منبع با کتابشناسی زیر بلامانع است:
لیلیس، جیسون. (1394). اگر کسی از
شما بپرسد چند کیلو هستید راستش را میگویید؟ علی فیضی (مترجم). برگرفته در روز؟؟ سال؟؟ از
سایت مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی HTTP://WWW.MRMZ.IR