فرار از چرخه غذا خوردن هیجانی
جیسون
لیلیس
مترجم:
علی فیضی
این
متن به سفارش مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی ترجمهشده است.
پسر
من اخیراً احتیاج به یک عمل جراحی داشت. عمل موفقیتآمیز بود و او بهخوبی بهبود
پیدا کرد؛ بااینحال آزمایشهای پزشکی به نظر بیپایان، خود عمل جراحی و یک هفته
بعد از عمل در بیمارستان ماندن تجربه وحشتناکی بود. طوری استرس را تجربه کردم که قبلاً
نکرده بودم. بعد از مرخصی از بیمارستان نیاز بود که برای پسرم دارو بگیرم و ناگهان
خود را تقریباً ناخودآگاه مجذوب بخش آبنباتفروشی داروخانه دیدم آنهم درحالیکه
سه نوع شکلات متفاوت برداشته بودم! بسته شکلاتها را در ماشین باز کردم و مشغول
خوردن شدم. من واقعاً عاشق شکلات نیستم. در مورد من دچار سوءتفاهم نشوید، از شکلات
بدم نمیآید اما یادم نمیآید که بهطور منظم شکلات خورده باشم. این اتفاق یکی از مثالهای
بارز پدیده مشهوری به نام غذا خوردن هیجانی است.
غذا
خوردن هیجانی شکلهای مختلفی دارد. مثلاً ممکن است با یک عامل استرس شدید روبهرو
بشوید و برای مقابله با آن شروع به خوردن غذاهای لذیذ و غیربهداشتی بشوید. خوردن
شکلات به شما کمک میکند در همان زمان حالتان بهتر بشود و کمک میکند که سریعاً
استرس خود را کمک کنید.
غذا
خوردن مثالهای کمتر بارزی هم دارد. تابهحال در یک مهمانی بودهاید که فقط شما در
آن سعی میکنید زیاد غذا نخورید؟ ممکن است با خودتان فکر کنید این منصفانه نیست و
احساس محرومیت بکنید. خوردن یک کیک در این موقعیت نوعی غذا خوردن هیجانی است چون
به شما کمک میکند از احساس محرومیت فرار کنید. بهعبارتدیگر غذا خوردن شیوه
احساس شمارا در آن لحظه تغییر میدهد.
غذا
خوردن هیجانی در اصل یک جمله است: این احساسی که دارم اصلاً خوب نیست! خوشحال بودن
هیچ اشکالی ندارد اما ما در جامعه خود بهجایی رسیدهایم که حتی یکذره ناراحتی
دشمن یا چیزی به نظر میرسد که باید ریشهیابی شده و از بین برود. این دیدگاه واقعگرایانه
نیست.
انسانها
انواع هیجانات را تجربه میکنند که خارج از کنترل است. مثلاً سعی کنید تا دیوانهوار
عاشق کسی بشوید که از کنار شما در خیابان رد میشود. میتوانید؟ احتمالش خیلی کم
است؛ یا اینکه دفعه بعدی که سر کار مورد ارزیابی قرار گرفتید یا تهدید شدید سعی
کنید اصلاً مضطرب نشوید. این واکنش برای خیلی از افراد اگر غیرممکن نباشد خیلی سخت
است. هیجانات ما اغلب اوقات واکنشی به اوضاعواحوال دوروبر ما است. اینکه چطور به
هیجانهای خودمان واکنش نشان بدهیم موضوع دیگری است.
پژوهشها
نشان میدهد که تلاش مکرر برای کنترل یا تغییر هیجانها ممکن است آسیبزننده باشد.
این ضرر و زیان را بهراحتی میشود در رفتاری مثل غذا خوردن هیجانی دید. ممکن است
کسی اضافهوزن شمارا مسخره کند. شما ممکن است احساس غصه یا شرمندگی یا عصبانیت
بکنید. خوردن یک غذای دلداری دهنده مثل پیتزا، کیک یا بستنی ممکن است حال شمارا
بهتر کند؛ اما ممکن است بعداً احساس بدتری مثل احساس گناه، ناامیدی یا ناکامی به
شما دست بدهد. این احساس خودش یک چرخه باطل به راه میاندازد و شما برای رهایی از
این احساس به خوردن غذا نیاز پیدا میکنید (حتی ممکن است بیشتر از قبل بخورید!).
در این مورد تلاش برای آسوده شدن از خجالتزدگی خودش هیجان منفی و ناخواسته بیشتری
تولید میکند.
راهحل
جایگزین به نظر این است با ناراحتی کمی بیشتر راحت باشیم. همه از این راهحل میتوانیم
فایده ببریم. بهجای دور کردن احساسات ناخوشایند میتوانید به آنها مثل یکی مهمان
خوشامد بگویید. میتوانید به آنها فضا بدهید تا در سفر زندگی همراه شما باشند.
متوجه خواهید شد که وقتی دست از تلاش برای دور کردن آنها بردارید میتوانید با
انعطاف بیشتری تصمیم بگیرید که چهکاری انجام بدهید. احساس استرس اشکالی ندارد
بعدش میتوانید یک بشقاب سالاد بخورید، سر کار خود بروید یا با دوستان و خانوادهتان
وقت بگذرانید. بهعبارتدیگر میتوانید همزمان احساس خوب و بد داشته باشید. با این
نگرش آزادی بیشتری پیدا میکنید تا رفتارهای خود را بر اساس اهداف و ارزشهای
خودتان انتخاب کنید.
پژوهشگران
مداخلاتی برای مدیریت وزن طراحی کردهاند که از تکنیکهایی مثل پذیرش و توجهآگاهی
استفاده میکند. توجهآگاهی به زبان ساده به معنای توجه عمیقتر به احساس و افکار
خود در زمان حال است. توجهآگاهی مثل مراقبه است اما در آن روی تجربه لحظهبهلحظه
بیشتر تمرکز میشود. تکنیکهای پذیرش به شما یاد میدهد که
چطور به خودتان اجازه بدهید تا انواع متعارف و بهنجار هیجانهای انسان را تجربه
کنید و بدون اینکه برای تغییر و کنترل آنها سعی کنید رفتارهایی را انجام بدهید
که با اهداف و ارزشهای شما سازگار است. بهعبارتدیگر مهارتهای پذیرش به شما یاد
میدهد که با ناراحتی بیشتر راحت باشید.
مطالعات
علمی نشان میدهد که این تکنیکها مخصوصاً در کاهش وزن و نگهداشتن آن در حد
متعادل به افراد مبتلا به غذا خوردن هیجانی کمک میکند. حتی برخی پژوهشگران در
سلسلهای از پژوهشها نشان دادند که وقتی به افراد مشکوک به غذا خوردن هیجانی آموزش توجهآگاهی
و پذیرش داده شد نسبت به قبل از آموزش احتمال کمتری دارد که شکلات بخورند. همچنین
افراد چاق و دچار اضافهوزن که بیشتر در معرض غذا خوردن هیجانی هستند وقتی این
تکنیکها را یاد گرفتند وزن بیشتری کم کردند؛ اما فایده این تکنیکها فقط کاهش وزن
نیست بلکه فایدههای دیگری هم دارند و کیفیت زندگی افراد دچار افسردگی، اضطراب،
درد مزمن و بسیاری از مشکلات دیگر را افزایش میدهند.
من
نوشتهام را با یک مثال نادر درباره استرس مربوط به پسرم شروع کردم اما برایم شگفتانگیز
بود چطور چنین اتفاق نادری بهسرعت تبدیل به یک عادت شد. متوجه شدم که در هفتههای
بعد از عمل دسر بیشتری میخورم و توجه بسیاری کمتری به انتخاب غذاییام دارم. این
آگاهی باعث شد تا توجه بیشتری به آنچه احساس میکردم (استرس، ترس) بکنم و به خودم
اجازه بدهم تا این هیجانات را بدون مبارزه بپذیرم. بهاینترتیب شروع کردم به
بیرون آمدن از چرخه غذا خوردن هیجانی. اگر شما هم الگوی رفتاری مشابهی دارید
پیشنهاد میکنم که به دنبال منابع یا مشاوری باشید که به شما مهارتهای توجهآگاهی
و پذیرش را یاد میدهد. با تمرین خواهید دید با ناراحتی بیشتر راحت هستید و کمتر
درگیر غذا خوردن هیجانی میشوید.
حقوق معنوی محفوظ
و ذکر منبع با کتابشناسی زیر بلامانع است:
لیلیس، جیسون.
(1394). فرار از چرخه غذا خوردن هیجانی. علی
فیضی (مترجم). برگرفته در روز؟؟ سال؟؟ از سایت مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی
HTTP://WWW.MRMZ.IR