راهی جدید برای زندگی
مارتا
بک
مترجم:
علی فیضی
این
متن به سفارش مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی ترجمه شده است.
من دارم
تمرینی را انجام میدهم که روانشناسان طراحی کردهاند تا با انجام آن و رها کردن
نرم ذهنم عقلم را به دست بیاورم. تلاشهای رایج برای به دست آوردن شادی تا حد
زیادی وابسته به کنترل کردن رویدادها و احساسات هستند اما فرایندی که به آن اشاره
کردم کاملا متفاوت است.
به مشکلی فکر
کنید که مدت زمان زیادی است شما را گرفتار خودش کرده؛ وزنتان یا ترس از وقوع
اتفاقات بد یا حسرت گذشته را خوردن. بدون شک به شدت تلاش کردهاید تا این مشکل را
کنترل کنید اما آیا تلاشهای شما موثر بوده است؟ جواب باید نه باشد وگرنه مشکلتان
را مدتها قبل حل کرده بودید. چه میشود اگر دردسر اصلی شما نه خود مشکل که تلاش
برای حل کردن آن مشکل باشد؟
روانشناسانی
که از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) استفاده میکنند
درد ”تمیز“ را آن احساسی میدانند که وقتی اتفاقی دردناک برایمان میافتد احساس میکنیم.
درد ”کثیف“ نتیجه شیوه تفکر ما درباره آن اتفاق و این که چرا زندگی با ما اینجوری
تا میکند است. این دو نوع رنج به دو بخش مختلف از مغز مرتبط هستند: بخشی که صرفا
رویدادها را ثبت میکند و بخشی که جریان مداومی از افکار درباره آن رویدادها تولید
میکند. بخش اعظمی از ناشادی ما از پاسخ دوم یعنی نه از واقعیت دردناک که از افکار
دردناک درباره آن واقعیت ناشی میشود. روانشناسی مدرن دارد چیزی را که قرنها
عرفانی و رازآلوده تصور شده را میپذیرد: رنج تنها وقتی پایان مییابد که از ذهن
متفکر خود جدا بشویم.
قضاوت
نکنید...
یادگیری جدا
شدن با مشاهده افکار قضاوتگرانهمان شروع میشود. وقتی داریم از کلماتی مثل باید
و حتما استفاده میکنیم در واقع داریم به درد کثیف فرصت حضور میدهیم. با وسواس
پیدا کردن درباره آنچه باید باشد به جای پذیرفتن آنچه هست ما شروع به کنترل کردن
دیگران به شیوهای بیفایده و ناکارآمد میکنیم. حتی ممکن است بیاراده بر ضد
طبیعت عمل کنیم مخصوصا اگر طبیعت خودمان باشد.
چنین کارهایی
به خودکشی ذهنی میانجامد. با پافشاری برای کنترل کردن آنچه نمیتوانیم کنترل کنیم
از واقعیت دور میافتیم و هیجانات، شرایط و افراد محبوب را آنچنان که هستند نمییتوانیم
ببینم. نتیجه پوچی وحشتناکی است که در میان آن خود را برای شکست در رسیدن به
چیزهای مطلوب سرزنش میکنیم. در واقع این بدبختی حاصل خودداری از پذیرفتن آنچه است
که داریم.
پیروزی با رها
کردن کشمکش
رها کردن
کشمکش به حقیقت اجازه میدهد که ما را رها کند؛ اما چطور کشمکش را رها کنیم؟ اخیرا
مصاحبه دو خانم بازیگر را میدیدم که هردو در اواخر دهه پنجم عمرشان بودند. از
هرکدام پرسیده شد که آیا چیز خوبی در پیر شدن پیدا کردهاند. هر دو جواب داند که
”نه. هیچچیز. وحشتناک است“ اما چه میشود اگر یاد بگیریم که به گوشت و فکر خودمان
نچسبیم و بدانیم که خود حقیقیمان از اینها ساخته نشده است؟
میوههای
پذیرش
جدایی از
داستانهای ذهن آسودگی زیادی به بار میآورد اما بنا به تجربه من نتایج
این کار فراتر از احساسات است. پذیرش مستقیما منجر به این میشود که واقعاً زندگی
کنیم و تمایلات قلبی خودمان را بشناسیم. هر وقت که میتوانم داستانهای ترسناک
ذهنم را رها کنم و واقعیت زندگیام را بپذیرم به میزانی شادمان میشوم که حتی نمیتوانستم
در رویاهایم آن را تصور کنم.
حقوق معنوی محفوظ و ذکر منبع با کتابشناسی زیر بلامانع
است:
بک، مارتا.
(1395). راهی جدید برای زندگی. علی فیضی (مترجم).
برگرفته در روز؟؟ سال؟؟ از سایت مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی http://mrmz.ir/