آگاهی از هیجان
(تمرین 4)
توجهآگاهی نوع خاصی از توجه کردن است. توجه کردنی هدفمند، بدون داوری و در لحظۀ حال. تا اینجا به بدن، افکار و محتوای برخی افکار بدین گونه توجه کردیم. اما هنوز جنبههایی در تجربۀ حاضر ما هست که برای آگاه شدن از آنها نیازمند تمرین توجهآگاهی هستیم.
آیا تا به حال هنگام عصبانیت تصمیمی گرفتهاید که بعد پشیمان شده باشید؟ از روی شرم پیشنهاد سرنوشتسازی را رد کردهاید؟ هنگامی که برای تفریح بیرون رفته و شاد بودید کالایی خریدهاید که نیاز نداشتید؟ در این لحظات چقدر از هیجانی که داشتید آگاه و در تماس مستقیم با آن بودید؟ هیجانها چالشبرانگیزترین بخش تجربههای ما هستند. اما آنها واقعاً چه هستند؟ هیجانها پدیدههای زودگذری هستند که چهار ویژگی دارند: (الف) دارای جزئی جسمانی هستند. چنانچه هنگام تجربۀ هر یک از هیجانها به بدن خود توجه کنیم، از تغییرات مشخصی آگاه میشویم. (ب) اگر چنین لحظاتی توجه را به سمت افکار برگردانیم متوجه افکار و گفتگوهای درونی میشویم که با هیجانی که تجربه میکنیم متناسب هستند. (ج) هر هیجان، جلوۀ خاصی را در صورت ایجاد میکند. با نگاه کردن به چهرۀ افراد میتوانید هیجان آنها را حدس بزنید. (د) هیجانها پیامی را به مخاطبین منتقل کنند. با استفاده از پیام هیجان خشم متوجه میشوید که باید از آن فرد فاصله بگیرید و با ابراز هیجان شادی به مخاطب خود میفهمانید که میتواند به شما نزدیکتر شود.
اکنون بیایید به هیجانمان به صورت هدفمند و بدون داوری توجه کنیم. اين تمرین، تعادلي شگرف در هيجانها فراهم ميآورد، چنان که ديگر به صورتي منفي و عميق بر ما تأثیر نخواهند داشت. بسياري از مردم در برقراري ارتباط مستقيم با هيجانهايشان مشكل دارند. حتي وقتی ميدانيم چه هيجاني داريم، لزوماً به اين معني نيست كه با آن مستقيماً در تماس هستيم. تماس مستقيم با هيجان يعني هيجان را در بدن احساس كردن. تجربة اكثر افراد خلاف این است. آنها افکارشان را دربارۀ هيجان شرح ميدهند. مثلاً كسي از شما ميپرسد چه احساسي داري؟ پاسخ ميدهيد «عصبانيام، چون ...» و شروع میکنید به بيان دلايل عصبانیت خود. در اين مثال، تنها كلمۀ اول «عصبانيام» دربردارندة تماس مستقيم با هيجان است. بقیه توضيح مفاهيم و افکار هستند. حال اگر در تماس مستقيم با هيجانتان باشید خواهید گفت «عصبانيام. يك احساس ناراحتكنندهای تو شكمم چنگ ميزنه. اين قسمتهاي شكمم پيچ ميخوره. دستها و گلوم هم ميلرزه. انگار از بدنم گرما بيرون ميزنه ...»
در اين تمرين میخواهیم تجليهای جسماني هیجان را تا جایی که ممكن است تجربه کنیم. چنین کاری در طولانی مدت «ورزیدگی در احساس»، وضوحی ژرف نسبت به هیجانهایمان و افزایش هوش هیجانی را فراهم ميآورد. همچنين كمك ميكند تا هيجانها سريعتر و كاملتر پردازش شده و رها شوند، زيرا ديگر افکارمان دربارۀ آنها را رها كردهايم. در نتیجه بدن، هيجان را به صورتي سريع، طبيعي و كامل پردازش ميكند.
تمرین (آگاهی از هیجانها؛ Meditation on Emotions): در وضعيتی که برایت راحت است بنشین. عادي نفس بكش و توجهت را بر روي هيجانت بياور. هر هيجاني كه داري، حتي اگر خفيف باشد، احساس كن. لازم نيست دقيقاً بدانی که چه هيجاني داري، يا چرا چنين هيجاني داری. تنها اينكه بداني در حال احساس كردن چيزي هيجاني هستی، كافي است. هيجانت را حدس هم بزني، مشكلي نيست. وقتي هيجاني را كشف كردي، ببين آيا ميتواني تجلي آن را در بدنت تشخيص دهي. ممكن است احساس تنش، چنگ زدن، سفت شدن، سوزش، پيچ خوردن، گرفتگي، فشار، سبكي، گشودگي و غيره باشد. آنچه در بدنت کشف کردهای را تا آنجا كه ممكن است به طور كامل از ابتدا تا انتها احساس كن. افکار يا هر گفتگوي دروني را دربارۀ اينكه چرا اين هيجان برانگيخته شده است، رها كن. به حس جسماني هيجانت برگرد. به تماس مستقیم با هیجان تا هر زمان كه تمايل داري ادامه بده.
شاید انجام اين تمرین اين تصور را به وجود بياورد كه هيجانها شدیدتر ميشوند، و در مورد هيجانهای منفي، اين امر ميتواند طاقتفرسا به نظر برسد. دو دلیل برای آن هست. اول اينكه ما ديگر هيجانات را سركوب نميكنيم و اجازه ميدهيم تا خود را كاملاً ابراز كنند. دوم، چون آنها را با دقت مشاهده (احساس) ميكنيم، توجه مانند ذرهبین، حسهاي جسماني هيجان را بزرگتر از آنچه واقعاً هستند نشان ميدهد، با این حال مقاومت و سركوب نکردن، رنج همراه آنها را به طور چشمگیری کاهش میدهد.
در مطلب آینده به برخی مفاهیم پایه در تمرین توجهآگاهی میپردازیم.
نویسنده:
مرتضی کشمیری
مجلة موفقیت، شمارة 312