تکیه زدن بر اتحاد درمانی(قسمت سوم)
تکالیف درمان
بری دانکن
ترجمه از عاطفه محمدصادق
(این متن به سفارش مرکز مشاوره زندگی تهیه و تنظیم شده است)
اتحاد درمانی فیلتر مرکزی همه حرف ها و اقدامات ما است: آیا در حال حاضر حرفی که می زنم و کاری که انجام می دهم به ایجاد اتحاد درمانی کمک می کند یا آن را به مخاطره می اندازد؟ بوردین (1979) اتحاد را با سه مولفه تعریف می کند: الف)پیوند بین شما و درمانجو(ادراک درمانجو از همدلی، توجه مثبت و اصالت شما) ب)توافق روی اهداف درمان؛ و ج)توافق روی تکالیف درمان یا نحوۀ دستیابی به اهداف.
تکالیف درمان عبارتست از تکنیک ها یا نظرات، موضوعات بحث، فرایند مصاحبه، تعداد جلسات و همه فوت و فن های کار. اهمیت موضوعات به ظاهر ساده ای مثل زمان بندی، کنسلی ها، پرداخت حق الزحمه و ارتباط مابین جلسات را دست کم نگیرید. همه اینها ابعادی از کار هستند و می توانند به نفع یا به ضرر اتحاد درمانی حساب شوند.همه رفتارهای شما باید از فیلتر اتحاد عبور کند(هر اقدام شما تجلی اتحاد است).مطالعات ما نشان داد که بالاترین دسته شکایات درمانجویان فقط به بُعد اتحاد مربوط بود.
کمک گرفتن از درمانجو برای تنظیم تکالیف درمانی علاوه بر اینکه احترام به توانایی درمانجو است، تلاش ما برای تشریک مساعی را نیز نشان می دهد. این موضوع احتمالا بزرگترین نقطه کور اتحاد درمانی برای ما است. با این وجود، ما قرار است که متخصص باشیم، درست است؟ قسمت زیبای تنظیم تکالیف درمان به صورت مشارکتی این است که نه تنها مطمئن می شویم اتحاد درمانی لازمه کار است، بلکه این فرایند انگیزه ای مداوم برای بسط افق های نظری مان فراهم می کند. مذاکره در مورد تکالیف درمانی گامی برای یادگیری چیزهای جدید، گسترش دانش های مفهومی و وسعت بخشیدن به دانش نظری شما است.
اتحاد به ارائه فنون یا درمان مشخص بستگی دارد(چارچوبی برای درک یا حل مشکل). اگر درمانجو در کارها و تکالیف درمانی مشارکت داده نشود یا در انجام آن شکست بخورد، درمان موثر نخواهد بود و لازم است تغییری صورت گیرد. در اصل، تکنیک ها، اتحاد در عمل هستند؛ ارائه توضیحی برای مشکلات درمانجو و چاره جویی برای آنها(بیان عقیده درمانگر به امید اینکه چنین پاسخ هایی در درمانجو ایجاد کند). درواقع شما نمی توانید اتحاد بدون درمان(توافق بین درمانجو و درمانگر درباره نحوۀ رسیدن به اهداف درمانی) داشته باشید. همینطور شما نمی توانید بدون یک روش مناسب (هم برای درمانگر و هم درمانجو) در خصوص درک نحوۀ وقوع تغییر، انتظار مثبتی برای تغییر داشته باشید.
در اینجاست که انواع مدل ها و تکنیک ها برجسته می شوند. سوال این است: آیا این مدل یا تکنیک تقویت کننده اتحاد است یا نه؟ آیا این تکنیک مناسب درمانجو است یا نه؟ آیا کاربست این تکنیک به اتحاد درمانی کمک می کند یا مانع آن می شود؟ آیا این فن چیزی هست که شما و درمانجو از پس آن بر بیایید؟ شما هم اینجا مهم هستید. اگر به رویکردی که در پیش گرفته اید اعتقاد ندارید پس رویکرد خوبی نخواهد بود. آیا می توانید نظرات درمانجو در مورد اینکه دوست دارد چطور به او کمک شود بپذیرید؟ اینجا است که مهارت های شما در برقراری اتحاد نقش دارد:توانایی بین فردی شما برای کشف نظرات درمانجو، گفتگو در مورد گزینه های موجود، تشریک مساعی برای طرح ریزی و گفتگو در مورد هر تغییری که درمانجو سودمند دانسته است.
مقیاس درجه بندیی جلسات(SRS) به شما کمک می کند در مسیری درست تکالیف درمان را پیگیری کنید و مطمئن شوید که رویکرد شما مناسب درمانجو است.
نکته پایانی: اکثر درمانگران در دو مولفه اصلی اتحاد درمانی عملکرد خوبی دارند اما توافق در مورد تکالیف درمان همچنان یک نقطه کور است. شما بدون توافق در مورد نه تنها اهداف درمان بلکه نحوه ای که درمان مسائل را مورد بررسی قرار می دهد نمی توانید اتحاد درمانی خوبی داشته باشید. اتحاد مانند چهارپایه است. اگر یکی از پایه ها نباشد یا لق بزند احتمالا سقوط خواهید کرد...
حقوق معنوی محفوظ و ذکر منبع با کتابشناسی زیر بلامانع است:
محمدصادق، عاطفه. (1398). تکیه زدن بر اتحاد درمانی.برگرفته در روز/ ماه/سال از سایت مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی http://mrmz.ir/