نگاه نکن چی میگه، ببین چرا میگه
عاطفه محمدصادق
(این متن به سفارش مرکز مشاوره زندگی تهیه و تنظیم شده است).
جملۀ معروفی وجود دارد که می گوید:"نبین کی میگه، ببین چی میگه". نگاه کردن به فرد به جای حرف یکی از مصداق های سفسطه است. برای مثال اگر شما به حرف پزشکتان مبنی بر سیگار نکشیدن گوش ندهید چرا که خودِ پزشک سیگاری است دچار سفسطه شده اید.
اما این مطلب در مورد این جمله معروف نیست. در روابط با افراد مهم زندگی می توان پا را فراتر نهاد و علاوه بر اندیشیدن به محتوای حرف شریکمان، همکارمان، والدینمان یا فرزندمان به چرایی آن نیز بیندیشیم. گاهی حرفی که میزنیم و واکنشی که نشان می دهیم به طور دقیق منعکس کننده احساس واقعی ما نیست.گاهی از فرد مقابلمان حرف هایی می شنویم(یا حرف هایی می زنیم) که عمیقا ناامید کننده و تند و تیز هستند. اما وقتی عمیق تر به چرایی چنین حرف هایی می اندیشیم در می یابیم که پشت این حرف ها احساساتی مثل رنجش یا ترس وجود دارد. مثلا زنی که با همسر خود پرخاشگری می کند وقتی عمیق تر به آن نگاه می کند متوجه می شود که دوست دارد وقت بیشتری با همسرش بگذراند اما از اینکه همسرش بیشتر با دوستانش رفت و آمد می کند رنجیده خاطر است.
وقتی متوجه احساسات واقعی و زیربنایی حرف ها و رفتارهایمان می شویم می توانیم همان هیجان ها را با طرف مقابلمان مطرح کنیم. بسیاری از ما در جریان تربیت آموخته ایم که خشم پذیرفته تر از ترس است، غم بهتر از خشم است یا سکوت و قهر بهتر از غم است و غیره. مثلا می توان ترس از دست دادن را در مردی که از حرف زدن همسرش با مردان دیگر خشمگین می شود، دید. بنابراین یکی از بهترین روش هایی که به ما در درک شرایط و بهبود رابطه کمک می کند پیدا کردن چرایی برخی حرف ها و رفتارها است.
از طرف دیگر وقتی تصمیم می گیریم خطر کنیم و احساس ناامنی را که تجربه می کنیم مطرح کنیم اثرات شگفت انگیز آن را می بینیم؛ ارتباط معنای جدیدی می گیرد و افراد به هم نزدیک تر می شوند.