سه شیوه برای تجربیتر کردن گفتگوی بالینی
متیو ویلیت
مترجم: علی
فیضی
این متن به
سفارش مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی ترجمهشده است.
درمانهای
تجربی بیشتر از توصیه به استفاده از قواعد و آموزش روانشناختی روی
استفاده از تکنیکهایی تأکیددارند که به درمانجویان کمک میکند تا تجربه خود را
مشاهده کنند. بهعبارتدیگر درمانگران تجربهگرا بهجای اینکه به درمانجویان
بگویند چهکاری بکنند (حتی اگر توصیه خوبی به نظرشان برسد) ترجیح میدهند که مهارتهای
سلسلهمراتبی مشاهده و استنتاج نتایج مفید را در درمانجویان شکل بدهند. درمانجویان
به این شیوه در مواجهه با مشکلات روانشناختی مستقلتر و منعطفتر عمل میکنند.
البته قاعده و دستور ندادن به درمانجویان به معنی حرف نزدن نیست. در این مقاله سه
شیوهای را که گفتگوی بالینی شما را تجربیتر میکند بیان میکنیم.
-
با پرسیدن درمانجو
را به مشاهدهگری دعوت کنید
سادهترین راه
برای بهبود سبک تجربی خودتان این است که بیشتر سؤال بپرسید و کمتر حرف بزنید. روی
تک سؤالی تمرکز کنید که درمانجویان را به سمت همایندیهای مرتبط (توالی
پیشایند-اقدام-پسایند) سوق میدهد. از چهارچوبدهی شرطی (نظیر اگر-آنگاه) برای جلب
کردن توجه درمانجو به رابطههای علت و معلولی و چهارچوبدهی زمانی (نظیر کی و چه
زمانی) برای توجه کردن به همبستگیها استفاده کنید. مثلاً میتوانید بپرسید ”نتیجه
کنار کشیدن و منزوی شدن چه شد؟“ یا ”وقتی مضطرب میشوید چهکار میکنید؟“ ”و بعد
چه اتفاقی افتاد؟“ با پرسیدن سؤالات بیشتر که منجر به توصیف تجاربی (نظیر یک حس بدنی،
یک احساس) میشود که نیازمند توجه ویژهای هستند روی آن تجربهها بیشتر وقت صرف
کنید (مثلاً این تجربه شبیه چیست؟).
-
بنیاد گفتگو
را در زمان حال بسازید
مشاهده کردن
چیزهایی که در لحظه حال اتفاق میافتد معمولاً راحتتر به یادآوردن یا تصور کردن
آنها است. بااینحال بسیاری رویدادهای مرتبط با مشکلات درمانجو در خارج از اتاق
درمان اتفاق میافتند و ما اغلب نیازمند کاوش در آنها از طریق گفتگو بهجای
مشاهده مستقیم هستیم. بهمنظور اینکه این کاوش را تا حد امکان تجربی کنیم میتوانید
گفتگوی خود و درمانجو را طوری پیش ببرید که انگار در زمان حال اتفاق میافتد. مثلاً
میتوانید بگوید: بیایید به آن لحظهای برگردیم که شما آن احساسات شدید را داشتید؛
انگار که همینالان آن احساسات را دارید. چه کسی آنجا با شما است؟ چه چیزی میبینید؟
چه افکاری دارید؟ چهکاری انجام میدهید؟
-
از قواعد
تجربی استفاده کنید
اگر قواعد را
طوری بیاموزیم که منجر به ایجاد مهارتهای سلسلهمراتبی مشاهده همایندیها و
استنتاج نتایج مفید بشود استفاده از آنها عملاً به رشد و پرورش مهارتهای تجربی
میانجامد. مثلاً شما میتوانید یک تمرین تجربی را اینطور معرفی کنید ”بیایید
تمرینی انجام بدهیم که شما کمک میکند مشاهده کنید که چه چیزی برای شما مؤثر است“
یا ”هدف این تمرین کمک کردن به شما برای این است که تجربههای خود را با مهارت
بیشتری مشاهده کرده و متوجه بشوید که کدام اقدامات برای شما بیشترین فایده را
دارند“. حتی اگر از آموزش روانشناختی استفاده میکنید درمانجویان را ترغیب کنید
تا آنچه از این آموزش آموختهاند را با آنچه در تجربه خود مشاهده میکنند مقایسه
کنند (مثلاً ”آیا تا به الآن چیزی مشابه با آنچه کتاب به شما میگوید مشاهده کردهاید؟
میتوانید در این مورد برایم بیشتر حرف بزنید؟“). نسبت به مشاهدات درمانجو که با
تجربه شما در تضاد است دیدگاهی باز داشته باشید و روی فرایند پیدا کردن مشترک راهحل
مؤثر برای هر موقعیت خاص تمرکز کنید.
حقوق معنوی محفوظ
و ذکر منبع با کتابشناسی زیر بلامانع است:
ویلیت، متیو.
(1395). سه شیوه برای تجربیتر کردن گفتگوی بالینی. علی فیضی (مترجم).
برگرفته در روز؟؟ سال؟؟ از سایت مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی http://mrmz.ir/