نکاتی کوتاه درباره دیدگاه نظریه چهارچوب رابطهای (RFT) نسبت به زبان
متیو
ویلیت، استیون هِیز، جنیفر ویلیت و استیون هِیز
ترجمه:
علی فیضی
این
متن به سفارش مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی ترجمه شده است.
-
ما از واژه زبان برای اشاره به رفتار آموخته شده ساختن
رابطههای نمادین و پاسخ به این رابطهها استفاده میکنیم. این رفتار خاص است چون
شوه تجربه ما از جهان را تغییر میدهد، به چیزها و رویدادها معنی داده و تاثیر آنها
بر افکار، احساسات و اقدامات ما را تغییر میدهد.
-
رابطه برقرار کردن به سادگی به معنای واکنش به یک چیز بر
اساس چیز دیگری است. بعضی گونههای حیوانی ارتباطات خاصی را یاد میگیرد یا میآموزند
که چیزها را بر اساس ویژگیهای ذاتی و طبیعی آنها به هم ربط بدهد اما تنها انسانها
هستند که میآموزند رابطههای نمادین برقرار بکنند. ظرفیت ربط دادن چیزها به
همدیگر به صورت نمادین به صورت چشمگیری بهرهوری یادگیری در انسان را افزایش میدهد.
تمام شبکههای رابطهای رابطههای استنتاج شده میتواند از تنها چند عدد رابطه
آموخته شده به وجود آید.
-
رابطههای نمادین به تجربههای ما چهارچوب داده و معنا و
اثر آنها را تغییر میدهند. ما اطلاعات موجود در این رابطههای متنوع را ترکیب
کرده و شبکه وسیعی از معنا و دانش را استنتاج میکنیم. شیوههای تفکر، احساس و
اقدام ما در مورد چیزها به طور قدرتمندی تحت تاثیر ارتباطات نمادین آن چیزها با اشیا
و رویدادها قرار دارد.
-
یادگیری رابطهای یک رفتار است که از ترکیب تکامل و یک
گونه خاص از تاریخچه یادگیری عاملی حاصل میشود. توانایی موجودات انسانی برای
برقراری ارتباط بین اشیا و رویدادها صرفا وابسته به ویژگیهای ذاتی آنها چیزها
نیست بلکه این برقراری ارتباط تا حدی بر اساس سرنخهای اجتماعی ممکن میشود؛
بنابراین زبان نوعی از همکاری است که بر مبنای ماهیت گروههای انسانی ساخته شده
است و با تقویت فرهنگ رفتار اجتماعی شکوفایی و پیروزی انسان را به بار آورده است.
-
هرچند رفتار نمادین در آغاز مبتنی بر یادگیری همایندی
است اما اثر همه انواع یادگیری را تغییر میدهد چون روابط نمادین کارکرد محرک را
به عنوان پیشایند یا پیامد را تغییر میدهد.
-
انواع مختلفی از روابط نمادین یا "چهارچوبهای
رابطهای" وجود دارد از جمله روابط هماهنگی، تفاوت، تضاد، مقایسه، شرطی، سلسلهمراتبی
و چشم انداز. همه این روابط به طور بالقوه در تحلیل و درمان مسائل بالینی دخیل
هستند.
-
روابط نمادین صرفا کلمات نیستند؛ آنها عمیقا با هرچیزی
که برای انسانها معنیدار است درهم تنیدهاند. افکار و تصاویر ذهنی، خاطرات،
باورها، خلق و عاطفه، خودآگاهی و هشیاری مبتنی بر روابط نمادین هستند. درمانگران
با تفکر به این شیوه میتوانند مجموعه موجزی از اصول رفتاری را برای دسته گستردهای
از مسائل بالینی به شیوهای منسجم و موثر به کار ببندند.
-
افکار، احساسات و رفتارهای آماج بالینی در تعامل بین
روابط نمادین و دیگر فرایندهای یاد گرفته شده و یاد نگرفته شده درگیر هستند.
متخصین بالینی حتی اگر زبان نقطه تمرکز اصلی رویکرد آنها نباشد نمیتوانند از
زبان اجتناب کنند. حتی مداخلاتی که بر سکوت، استفاده از تصویرسازی و هیپنوتیزم
کردن تاکید دارند و یا از مداخلات توجهآگاهی استفاده میکنند این کار را با
استفاده از روابط نمادین انجام میدهند.
-
ظرفیت استنتاج روابط نمادین و تغییر و تحول کارکردهای
محرک که از طریق این فرایند اتفاق میافتد سطوحی از تنوع رفتاری را فعال میکند که
یک مزیت تکاملی عظیم را به ارمغان میآورد. زبان منبع بزرگتری موفقتهای بشر است
اما منبع بخش اعظم رنج ما نیز هست. در مقیاس زمان تکاملی، یادگیری نمادین سازگاری
نسبتا نویی است و ما انسانها هنوز داریم یاد میگیریم که چطور بدون ایجاد رنج
ناخواسته قدرت زبان را تحت کنترل دربیاوریم. گفتگوهایی که در رواندرمانی و دیگر
تعاملات بالینی اتفاق میافتد تا حدودی فرایند یادگیری این است که چطور چهارچوبهای
رابطهای و سرنخهای بافتاری تنظیمکننده آنها را در خدمت خوب زیستن مدیریت کنیم.
حقوق معنوی محفوظ
و ذکر منبع با کتابشناسی زیر بلامانع است:
ویلیت، متیو؛
ویلیت، جنیفر؛ هِیز، استیون. (1394). نکاتی کوتاه درباره دیدگاه نظریه چهارچوب رابطهای
(RFT) نسبت
به زبان. علی فیضی (مترجم). برگرفته در روز؟؟
سال؟؟ از سایت مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی HTTP://WWW.MRMZ.IR