هوشیارانه خوردن
توجه اگاهی (تمرین 8)
توجهآگاهی زیستن در وضعیت مشاهدهکننده است. پیش از انجام تمرینات خود را با افکار، هیجانها، موفقیتها یا شکستها یکی میدانستیم. اکنون تمرینها وضعیتی تازه در هوشیاری ما پدید آوردهاند تا بتوانیم تجربههایمان را بدون قضاوت مشاهده کنیم، از ناپایدار بودن آنها آگاه باشیم و آرام و مؤثر در اینجا و اکنون زندگی کنیم.
در این وضعیت تازۀ هوشیاری، نسبت به ارتباط بین رفتارمان با پدیدههایی درونی مانند افکار و هیجانها درک عمیقتری پیدا میکنیم و متوجه میشویم رفتارمان بیشتر اوقات در وضعیت خودکار قرار دارد. همزمان چند کار انجام میدهیم و در بهترین حالت تنها از یکی ازآنها آگاه هستیم. یکی از فعالیتهایی که در روز چندین بار درگیرآن هستیم خوردن است، بنابراین خوردن میتواند فرصت مناسبی برای تمرین توجهآگاهی باشد. ما اغلب به طور خودکار غذا میخوریم و آگاه نیستیم که چرا دنبال بستة بیسکوییت میگردیم یا به سراغ یخچال میرویم. شاید برای لذت غذا میخوریم، یا برای تسلی خاطر. برای پرت کردن حواسمان، یا شاید هم از روی کسالت. شاید تنها به سبب وسوسة حسی غذا میخوریم، یا فقط برای اینکه میتوانیم بخوریم و فرصت آن را داریم. ممکن است چیزی بخوریم (یا نخوریم) چون احساس تنهایی، ناکامی، خشم یا آزردگی میکنیم، یا برای اینکه آنچه را احساس میکنیم، احساس نکنیم. شاید دلیل خوردن (یا نخوردنمان) رابطهای باشد که با بدن یا با خودمان داریم. ممکن است بخوریم (یا نخوریم) تا احساس کنترل پیدا کرده یا توجه دیگران را جلب کنیم.
شاید قوانین، انتظارات یا ایدهها و قضاوتهای خاصی نسبت به غذا داریم که بر خوردنمان تأثیر میگذارند، مثلاً «هر چیزی را که در بشقاب هست باید تا آخر خورد». ممکن است باورهایی دربارۀ اسرافکاری، حرص، سالم یا ناسالم بودن غذا و غیره داشته باشیم.
وقتی خوردن هوشیارانه را تمرین میکنیم، آگاهی خود را به تمام جنبههای تجربة خوردن میآوریم: تجربة حسی، هیجانات و افکارمان، دوست داشتن یا دوست نداشتن، چگونگی انتخاب کردن غذا و کلیة آداب غذا خوردن. این کار موجب میشود به خاطر فراهم بودن غذا قدردان و سپاسگزار باشیم و از حس اتصال درونی به زمین، موجودات زنده و تمام چیزهایی که در فراهم کردن غذا دخیل بودهاند، آگاه شویم.
تمرین (خوردن آگاهانه؛ Mindful Eating): یک وعدة غذایی را انتخاب کن. مطمئن شو موبایل یا تلویزیون حواست را پرت نمیکند و سعی کن غذا را در حالت نشسته بخوری. در کنار ظروف بنشین و مشاهده کن که آمادۀ خوردن هستی. سپس به غذای خود نگاه کن. به بافت، رنگ و نحوة قرار گرفتن آن در بشقاب توجه کن. به بوهایی که از غذا برمیخیزد و پیشبینیای که نسبت به خوردن این غذا داری توجه کن. لحظهای بیندیش که این غذا چطور مقابل تو قرار گرفته است. به تلاشهایی که صرف تولید این غذا شده و به فرآیندهای شگفتانگیز طبیعی که وجود آن را میسر ساخته است دقت کن. حالا اولین لقمه را بردار. بهتر است پیش از شروع جویدن، قاشق یا چنگال را زمین بگذاری. به فرآیند گذاشتن غذا در دهان، چشیدن، جویدن و بلعیدن آن توجه کن. در طول تمرین سعی کن در هر زمان یک کار انجام دهی: نگاه کردن به غذا، برداشتن آن، قرار دادن آن در دهان، و جویدن. وقتی غذا را به سمت دهان میبری متوجه حرکت دستت باش. وقتی میجوی به عمل جویدن تمرکز کن. مانند سایر تمرینها، ممکن است ذهنت از لحظة حال منحرف شود. هرگاه احساس کردی ارتباط خود را با اینجا و اکنون از دست دادهای، به آرامی توجهت را به کاری که در حال انجام آن هستی بازگردان. توجه کن که چگونه با تمام حسهایت به غذا پاسخ میدهی. از تغییر حسها در طول غذا خوردن آگاه باش. توجهت را لقمه به لقمه روی عملیات خوردن نگه دار. به حس لذت، گرسنگی، نارضایتی یا خرسندی توجه کن. از لحظهای که متوجه میشوی باید از خوردن دست بکشی آگاه باش. وقتی خوردن تمام شد، نفسی بکش و به احساس خود توجه کن.
برای آن دسته از ما که به پرخوری گرایش داریم یا غذا را به دلایلی غیر از گرسنگی میخوریم، غذا خوردنِ هوشیارانه بسیار مفید است. همچنین ما را قادر میسازد از فرصتهای فرحبخشی که حین آماده کردن و خوردن غذا ایجاد میشود و نیز از نشانههای سیری و گرسنگی جسمانی که ما را در تصمیمگیری دربارۀ شروع خوردن یا دست کشیدن از آن راهنمایی میکند آگاه شویم.
خوردن تنها یکی از رفتارهای روزمرۀ ماست، پس تا گسترش مرزهای هوشیاری به سایر رفتارها، ادامه میدهیم.
نویسنده: مرتضی کشمیری
مجلة موفقیت، شمارة 318