تبریک خدمت آقای دکتر مرتضی کشمیری بهمن 23, 1399 0 5196 تبریک خدمت آقای دکتر مرتضی کشمیری جناب آقای دکتر مرتضی کشمیری مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی، نایل شدن به دکتری تخصصی روانشناسی بالینی را خدمتتان تبریک عرض مینماید.
پیام تسلیت خرداد 22, 1399 0 10788 پیام تسلیت مرکز مشاوره ی زندگی با نهایت تاسف و تاثر درگذشت برادر گرامی جناب آقای دکتر مرتضی کشمیری را خدمت ایشان و خانوادهی محترمشان تسلیت عرض نموده و صبر جزیل برای ایشان آرزومند است.
ساعت کاری مرکز مشاوره زندگی در خرداد ۱۳۹۹ اردیبهشت 03, 1399 0 6857 ساعت کاری مرکز مشاوره زندگی در خرداد ۱۳۹۹
پیامی کوتاه به مراجعان: مشاورههای غیرحضوری هم اثربخش هستند. فروردین 20, 1399 0 7791 پیامی کوتاه به مراجعان: مشاورههای غیرحضوری هم اثربخش هستند. دکتر حمید پورشریفی - روانشناس سلامت - مدیر مسئول مرکز مشاوره زندگی
اطلاعیه مرکز مشاوره زندگی در مورد مشاوره غیرحضوری اسفند 05, 1398 0 5670 اطلاعیه مرکز مشاوره زندگی در مورد مشاوره غیرحضوری
کارگاه های عموم مهر 19, 1396 0 21560 کارگاه های عموم فرزند پرورری - مقابله با اهمالکاری - مدیریت خشم - ارتباط موثر بین فردی - تربیت جنسی - آموزش جراتمندی - مهارت های ارتباط موثر زناشویی
Anonym / شنبه, 10 مرداد,1394 / دسته بندی ها: موج سوم رفتار درمانی چطور ماتریکس ACT را معرفی کنیم؟ کوین پولک مترجم: علی فیضی این متن به سفارش مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی ترجمهشده است. ماتریکس راهاندازی تکلیفی به نام مرتبسازی داستان (درمانجو) است. با ماتریکس میتوانید انجام تکلیف مرتبسازی را شروع کنید. رواندرمانی را نوعی فرایند تصور کنید که در آن شما از درمانجو میخواهید داستان خودش را درون ماتریکس بگوید. برای رسیدن به این هدف شما در آغاز به درمانجو را آموزش میدهید که بین تجربه 5 حس و تجربه ذهنی فرق قائل شود. همچنین به او میآموزید که تفاوت بین حرکت بهسوی ارزشها و دور شدن از تجربههای درونی را متوجه شود. همچنان که درمانجو بهتر و بهتر تتواند این افتراقها را قائل شود در مرتبسازی داستان خود بهتر عمل خواهد کرد. در پایین مبانی راهاندازی ماتریکس برای ارائه به درمانگران بهطور خلاصه بیان میشود: آغاز فرایند من اول بدون حرف اضافی و خیالپردازی درباره تجربه مبتنی بر 5 حس و اطلاعاتی از طریق آنها دریافت میشود صحبت میکنم. تا جایی که میدانیم ما از بدو تولد این کار را انجام دادهایم؛ پس من این کلمات را روی وایت برد مینویسم: تجربه مبتنی بر 5 حس در این وقت از همه میخواهم تا یک خودکار را به دست گرفته و از طریق 5 حس خود آن را تجربه کنند. این تجربه شامل نگهداشتن خودکار در مشت بسته و بعد رها کردن آن در کف دست و توجه به تفاوت این تجربهها است. همانطور که میدانید بقیه حسها تصویر، صدا، بو و مزه است. بعد از آنها میخواهم تا خودکار را زمین بگذارند و آن را در ذهن خود تجربه کنند. بعد از چند ثانیه میپرسم: آیا تفاوتی بین تجربه 5 حسی و تجربه ذهنی وجود داشت؟ اکثر مخاطبان پاسخ میدهند: بلی. پاسخ تعداد کمی هم نه است و من در فرصتهای بعدی به این نکته خواهم پرداخت. بعد از یکی میپرسم چه کسی این تفاوت را احساس کرد؟ او پاسخ میدهد: من. جواب میدهم: درست است؛ اما وقتی با شما حرف میزنم میگویم "شما" و این کلمات را روی وایت برد مینویسم: تجربه مبتنی بر 5 حس شما تجربه ذهنی بعد از دیدگاه ACT توضیح میدهم که ما به این علاقهمندیم که افراد چطور از زبان استفاده میکنند تا درباره شیوههای تجربه خود صحبت کنند و یکی از شیوههای کار در ACT این است که یاد میگیریم تفاوت بین تجربه مبتنی بر 5 حس و تجربه ذهنی را مشاهده کنیم. در همین موقع میپرسم: آیا میدانید حرکت بهسوی چیزی که برایمان ارزشمند است چه حسی دارد؟ منظورم حرکت بهسوی روابط خانوادگی، کار یا آموزش است. اساساً 100% افراد سر تکان میدهند و میگویند بلی. بعد میپرسم: در ACT ما این حرکت بهسوی چیزهای ارزشمند را حرمت بهسوی ارزشها مینامیم. بعد حرکت بهسوی ارزشها را رو وایت برد مینویسم.: تجربه مبتنی بر 5 حس ارزشها حرکت بهسوی شما تجربه ذهنی بعد میپرسم: میدانید دور شدن از یک حس درونی مثل ترس چه حالی به آدم میدهد؟ شما به معنای واقعی کلمه خود را تکان میدهید تا از چیزی که درون شما است دور شوید. باز همه سر تکان میدهند و میگویند: بلی. پس من دوباره روی وایت برد مینویسم: تجربه مبتنی بر 5 حس ارزشها حرکت بهسوی شما دور شدن از رنج تجربه ذهنی دور شدن از تجربههای درونی منجر به رنج میشود. آیا همه افراد حاضر در اینجا چیزی درونشان است که از آن رنج میبرند و تلاش میکنند که از دست آن خلاص بشوند؟ باز همه میگویند: بلی. در ACT ما بسیار علاقهمندیم که درباره کیفیت تجربه مبتنی بر 5 حس، تجربه ذهنی، حرکت بهسوی ارزشها و دور شدن از تجربههای ذهنی نامطلوب صحبت کنیم. همچنین به این نکته بسیار علاقهمندیم که چطور میتوان چسبیدن به مشکلات مربوط به دور شدن از تجربههای درونی را به حرکت بهسوی ارزشها تبدیل کرد. به همین خاطر تلاش زیاد برای دور شدن میتواند باعث دردسر و گیر افتادن ما بشود (من ماژیک را در مشت خودم نگه میدارم و به مخاطبین نشان میدهم) اما رنج هیچوقت از ما دور نمیشود بلکه همیشه در ذهن ما وجود دارد. همچنان که ماژیک را در کف دستم بهصورت باز و آسوده نگه میدارم میگویم: در ACT ما درباره حرکت بهسوی ارزشها و رها کردن مبارزه با چیزهایی که ذهن تولید میکند صحبت میکنیم. پس سمت چپ ماتریکس را رها کردن مینامیم. بخش وسط را حاضر شدن (در لحظه اکنون) و سمت راست را حرکت کردن مینامیم. پژوهشها نشان داده است که کیفیت استفاده از زبان درباره این چیزها در میزان وقت صرف شده برای هدایت زندگیمان بهسوی ارزشها تفاوت بزرگی ایجاد میکند؛ پس یکی از اولین چیزهایی که در ACT درباره آن صحبت میکنم ارزشها است. در این زمان ما مقدار کمی درباره این صحبت میکنم که ارزشها مثل جهتهای قطبنما هستند و عین رفتارهای عینی که در جهت ارزشها انجام میدهیم نیستند. من درباره ارزشهایی که در پرسشنامه ارزشهای کلی ویلسون است صحبت میکنم اما از مخاطبین هم میخواهم تا مثالهایی بزنند. همه اینها در یکچهارم پایینی سمت راست نوشته میشود چون ارزشها چیزهایی ذهنیاند. میزان صحبت دراینباره وابسته به مقدار زمانی است که دارم. بعد ما درباره چیزهای سادهای مثل (نشستن، صحبت کردن، راه رفتن و نظیر اینها) صحبت میکنیم که میتوان آنها را برای حرکت در مسیرهای ارزشمند انجام داد. اینها در قسمت بالاتر سمت راست ماتریکس نوشته میشود چون اینها رفتارند و نه فعالیتهای ذهنی. بعد من درباره ملاحظه و مشاهده کردن تفاوت بین تجربه مبتنی بر 5 حس و تجربه ذهنی صحبت میکنم. میگویم که این مشاهدهگری با بخش توجهآگاهی ACT مرتبط است و اهمیت زیادی دارد؛ چون میخواهیم آنچه را که بهوقت حرکت بهسوی ارزشها و دوری از تجربههای درونی (در درون و بیرون) اتفاق میافتد بهتر و بهتر ملاحظه و مشاهده کنیم. این نکته را خاطرنشان میکنم که هردو نوع این حرکات را در بسیاری از مواقع روز انجام میدهیم. ما فقط میخواهیم محصولات این حرکات را در درون و بیرون با دقت ملاحظه کنیم. درنهایت درباره جنبه رنج کشیدن ماتریکس صحبت میکنم. از مخاطبین میخواهم تا یک لیست رنجهای شایع نظیر اضطراب، افسردگی، خشم، فحش دادن، کابوس، درد و نظیر اینها را بنویسم. آنها در بخش پایینی سمت چپ ماتریکس نوشته میشود. بعد به تولید راهحلهایی میپردازیم که برای دور شدن از تجربههای ذهنی نامطلوب انجام میدهیم. منظورم کارهایی مثل نوشیدن الکل، داد کشیدن، خوابیدن، مصرف مواد، رواندرمانی و نظیر اینها است. بعد میپرسم که همه این راهحلها برای خلاص شدن از دست رنج یا کنترل آن در کوتاهمدت چقدر مؤثر بودهاند (معمولاً مؤثر بودهاند) و در بلندمدت چقدر کارآمد بودهاند (معمولاً کارآمد نیستند). میگویم واضح است که درمانجویان خیلی خیلی سخت تلاش میکنند تا از دست تجربههای درونی که گورشان را گم نمیکنند خلاص بشوند. راهحل جایگزینی نیاز داریم و هدف ACT کشف این راهحل جایگزین است. سخنانم را اینطور تمام میکنم که هدف ACT قدمی به عقب گذاشتن و نگاه به تصویر بزرگ حرکت بهسوی ارزشها و دوری از تجربههای درونی است. ما انسانها هردوی این کارها را انجام میدهیم پس ACT یادگیری ملاحظه و مشاهده دقیق تجربه نتایج درونی و نتایج بیرونی این حرکات است. نکات پایانی من این نکات را در طول 5 دقیقه تا یک روز ارائه میدهم و با وقتی که دارم هماهنگش میکنم. تجربهام به من یاد داده که نکته جالب برای درمانگران بخش ارزشها است. هر متخصص سلامت روان متوجه میشود که ارزشها بخش گمشده کار بالینی در طول چند دهه گذشته بوده است و بخش ارزشها را به کار بالینی خود اضافه میکنند. بسیاری از مخاطبین خواهند گفت که این شبیه ......... است که بخش ارزشها به آن اضافهشده است. پاسخ من به این سؤال این است که بله این .......... با بخش ارزشها است. میدانم که ACT آن درمان است یا نیست اما این نکته را خود پرسشگر بعدها کشف خواهد کرد. بدیهی است که بعدازاین ارائه چیزهای خیلی زیادتری برای یادگیری وجود دارد، اما بعد از اتمام این ارائهها بسیاری از درمانگران (مخصوصاً آنهایی که در بخش مراقبتهای اولیه کار میکنند) میگویند که خیلی علاقه دارند درباره ACT یاد بگیرند چون این درمان با آنچه الآن دارند انجام میدهند هماهنگ است و میخواهند بخش ارزشها را به کار خود اضافه کنند. این علاقه همان چیزی است که به دنبال آن هستم. این درمانگران احتمال بیشتری دارد که درباره ACT دانش بیشتری کسب کنند. لزومی ندارد این ارائه را دقیقاً همانطور که من نوشتهام ارائه کنید. خود من هم با آن بازی میکنم، چیزی را به آن اضافه میکنم یا روی چیز خاصی تأکید میکنم. ACT همین است. این ارائه شیوه درست یا صحیح ارائه ACT نیست. هدف ارائه علاقهمند کردن بیشتر مردم به یادگیری بیشتر درباره مدل است. به این ترتیب هدف این ارائه آن است که مخاطبین کمی مزه خوب ACT را بچشند و با آن مطابق با چیزی که میدانند ارتباط برقرار کنند. من برای بسیاری از افراد نکات بالا را ارائه کردهام و خیلی از همین افراد از ماتریکس برای معرفی ACT به دیگران استفاده کردهاند. آنها از نتایج خوب کار خود برای من گفتهاند. اصل و اساس رویکرد ماتریکس به یک ارائه این است که شما در برابر مردم نایستادهاید که به آنها اطلاعات ارائه بدهید و آنها هم به شما واکنش نشان بدهند. با استفاده از ماتریکس ما تقریباً بلافاصله از مخاطبین خود میخواهیم تا برای یک تجربه سهل و ساده به ما ملحق بشوند. آنها هم زود قضیه را متوجه میشوند چون در تمام عمر خود تجربههای 5 حسی، ذهنی، روبه بیرون و رو به درون دارند. بعد از دانستن این نکات فهمیدن موضوع رها کردن در ACT آسانتر میشود. بالاتر از همه، آنها میدانند ارزشهای زندگی چیست. مخاطبین عاشق بخش ارزشها هستند. من هم بخش ارزشها را دوست دارم. من کلاهم را به احترام استیون هِیز برمیدارم چون بخش ارزشها باعث فروش این ابزار میشود. متوجهم که شما میدانید در مقایسه با چیزهایی که اینجا نوشتم چیزهای خیلی بیشتری برای یادگیری درباره ماتریکس وجود دارد. من عمداً برای ساده فهم تر کردن این ارائه خیلی چیزها را خلاصه کردم یا نگفتم. با این نکات ساده شروع کنید و بعد دانش خودتان را گسترش بدهید. حقوق معنوی محفوظ و ذکر منبع با کتابشناسی زیر بلامانع است: پولک، کوین. (1394). چطور ماتریکس ACT را معرفی کنیم؟ علی فیضی (مترجم). برگرفته در روز ؟؟ سال؟؟ از سایت مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی HTTP://WWW.MRMZ.IR مطلب قبلی چرا درمانگران بایستی دغدغه یادگرفتن نظریه چهارچوب ارتباطی (RFT) را داشته باشند؟ مطلب بعدی راهنمای خلاصه ACT چاپ 6989 به این مطلب امتیاز دهید: 4/7 لطفا برای ارسال نظر وارد سایت شوید یا ثبت نام نمایید