سه شیوه استفاده از منظر گزینی در رواندرمانی
متیو ویلیت
مترجم: علی
فیضی
این متن به
سفارش مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی ترجمهشده است.
منظرگزینی که
بر اساس چهارچوبدهی اشارت گر (نوع خاصی از چهارچوب رابطهای {نظیر
چپ-راست، من-شما، اینجا-آنجا} که رابطهها را از منظر گوینده مشخص میکند) قرار
دارد یکی از قویترین شیوههای استفاده از زبان در رواندرمانی است. وقتی ما نظرگاهی
متفاوت را برمیگیریم میتوانیم چیزها را متفاوت دیده و همچنین به چیزهای تازهاید
توجه کنیم. منظرگزینی به این دلیل به درمانجو کمک میکند تا آگاهی خود را از عناصر
کلیدی تجربه خود افزایش دهد. این مهارت همچنین به درمانجو کمک میکند تا کنجکاوتر
شده و نسبت به شیوههای جدید مواجهه با یک مسئله گشودگی بیشتری نشان بدهد. ما میتوانیم
از درمانجویان دعوت کنیم تا در سه بعد دیدگاه خود را تغییر بدهند: بین فردی (مثلاً
”اگر آنچه برای شما اتفاق افتاده برای دوست شما اتفاق بیفتد چه توصیهای به او میکنید؟“)،
فضایی (مثلاً ”اگر آنجا نشسته بودید چه میدید؟“)، زمانی (مثلاً ”دو هفته بعد وقتی
اگر کاری که در این مدت انجام خواهید داد را ازنظر بگذرانید دوست دارید چه موفقیتی
به دست بیاورید؟“).
در پایین سه
مثال استفاده از منظرگزینی در رواندرمانی ارائه میشود که شما میتوانید در حوزههای
مختلف کار بالینی خود از آن استفاده کنید:
-
افزایش آگاهی
درمانجو از تجارب روانشناختی
درمانجویان
اغلب مواقع در مشاهده یا توصیف هیجانات، حسهای بدنی و افکار خود مشکل دارند. شما
میتوانید از آنها بخواهید تا از منظر متفاوتی به این تجربهها نگاه کنند، این
کار به آنها کمک میکند تا بدون احساس فشار برای پیدا کردن سؤال به بینش برسند. مثلاً
میتوانید از آنها بپرسید ”اگر یکی از افرادی بودید که شما را در حالی دچار حمله
وحشتزدگی شدهاید میدید چه چیزی مشاهده میکردید؟ مثلاً چه حالتهای چهره یا
بدنی را میدیدید؟“ یا ”تصور کنید که سه ساعت بعد این جلسه را به یاد میآورید. به
نظرتان چه احساساتی موقع صحبت درباره این موضوع داشتید؟ چه احساساتی را به یاد
خواهید آورد؟“
-
رشد و پرورش
شفقت به خود درمانجو
موضوع شایعی
که درمانگران اغلب نیازمند پرداختن به آن هستند کمبود شفقت به خود درمانجو است. مثلاً
وقتی افراد در دوران کودکی در محیطی بسیار انتقادگر بزرگ شده باشند ممکن است آن
انتقادات را درونی سازی کرده و بنابراین برایشان مشکل باشد که احساسات مثبتی نسبت
به خود تجربه کنند. برای اینکه به ایشان کمک کنیم تا شفقت ورزی به خود را پرورش
بدهند میتوانیم از ایشان بخواهیم که نسبت به خود از دیدگاه فردی که با ایشان
مهربان است نگاه کنند (مثلاً ”بهترین دوست شما در مورد این موضوع همینالان به شما
چه میگوید؟“ یا ”اگر بهترین دوست خود –مثلاً احمد-
بودید الآن به خودتان چه میگفتید؟“). اگر درمانجو در نشان دادن مهربانی به خود
مشکل زیادی داشت میتوانید از او بخواهید تا فردی را که برایشان مهم است را
موقعیت کنونی خود تصور کرده و به او مهربانی کنند (مثلاً ”اگر دخترتان به شما
بگوید که آدم بدی است دوست دارید به او چه بگویید؟“).
-
به درمانجویان
کمک کنید تا با منبع معناداری از رضایت تماس پیدا کنند.
درمانجویان مخصوصاً
اگر افسرده باشند اغلب در شناسایی چیزهایی که برایشان در زندگی مهم است مشکل
دارند. در این موارد اگر صرفاً از آنها بپرسید که چه چیزی برایشان مهم است مؤثر
نخواهد بود چون منبع معنادار رضایت از زندگی بسیار دورتر از آن است که متوجهش
بشوند یا به یاد بیاورند. برای اینکه بتوانید به آنها کمک کنید تا چیزی را
برایشان مهم است را کشف کرده یا دوباره با آن ارتباط برقرار کنند میتوانید از آنها
بخواهید تا از منظر زمانی متفاوتی به زندگی خود نگاه کنند (مثلاً ”بیایید به عقبتر
و زمانی برگردیم که زندگی را لذتبخش تجربه میکردید، در آن زمانها چهکارهایی
انجام میدادید؟“) یا از آنها بخواهید که از نظرگاه فرد دیگری به زندگی خود نگاه
کنند (مثلاً ”اگر از همسر شما بپرسم او چه چیزهایی را در زندگی شما مهم توصیف
خواهد کرد؟“). شما همچنین میتوانید درمانجویان را ترغیب کنید با مشاهده اینکه چه
چیزی برای دیگران لذتبخش است قدمی بهسوی تشخیص چیزهایی که برای ایشان معنادار
است بردارند (مثلاً ”وقتی جوان بودید الگوی شما چه کسی بود؟ چه چیزی این فرد را
برای شما خاص و مهم میکرد؟ چهکاری میتوانید انجام بدهید تا مثل این فرد
باشید؟“).
حقوق معنوی محفوظ
و ذکر منبع با کتابشناسی زیر بلامانع است:
ویلیت، متیو.
(1395). سه شیوه استفاده از منظر گزینی در رواندرمانی. علی فیضی (مترجم). برگرفته در روز؟؟ سال؟؟ از سایت
مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی http://mrmz.ir/