ما
ترجیح می دهیم لذت ببریم ورای درد، شاد باشیم ورای غم و تجارب مثبت داشته باشیم
ورای منفی ها. اما تجارب منفی ممکن است واقعا در درازمدت باعث شادی ما شوند؟ برخی
تحقیقات نشان می دهند که بله، ما می توانیم به جای اینکه اجازه دهیم اتفاقات منفی
ما را غمگین کنند از آنها استفاده کنیم. در حقیقت هر تجربه ای(از مسائل کوچک مثل
دعوا با پارتنر عاطفی تا چیزهای بزرگ مثل از دست دادن رابطه عاطفی) توان این را
دارد که به ما حس معنای بزرگی از زندگی بدهد.
آدم های سخت خواه نا خواه، همه جا هستند.کاملا
بدیهی است که هرکسی در زندگی با فردی چالش برانگیز مواجه می شود و باید راهی برای
مقابله با آنها پیدا کند. شاید فکر کنید چرا وقتی باعث ناراحتی ما می شوند به
خودمان زحمت بدهیم؟ اما اینکار ساده نیست گاهی مجبوریم آدم های اطراف را تحمل
کنیم.
بسیاری از افراد به آثاری که استرس بر آن ها دارد، عادت می کنند طوری که دیگر بر علایم آن آگاه نیستند. اغلب استرس به صورت نشانه های بدنی (سردرد، مشکلات گوارشی، تنش عضلانی) یا نشانه های شناختی (همچون کاهش تمرکز یا دشواری در به خاطر آوردن اطلاعات) ، تغییر در خلق و خو (احساس ناامیدی، اقسردگی و نگرانی) و تغییرات رفتاری (پرخوری، عقب نشینی و اجتناب از انجام فعایت ها، تغییر در خواب، سو استفاده مواد) خود را نشان می دهد.
اگر
انسان باشید، زمان هایی پیش می آید که دیگران باعث ناامیدی و ناراحتی شما شوند. چه
دوستی که در لحظه آخر قرارتان را کنسل می کند، همسایه ای که رفتار بدی نشان می
دهد، اعضای خانواده به مناسبت ها اهمیتی نمی دهند، همکارتان شما را جلوی اتوبوس
هول می دهد، شریکتان خیانت می کند و خیلی از وقایع دیگر که در واقع به ما نشان می
دهد ناامیدی یک حقیقت زندگی است.