آیندۀ درخشان روانشناسی (4):
پژوهشها بر هزینهها و عوارض محیطهای ناسالم کاری متمرکز میشوند
آمی نووتنی
مترجم: علی فیضی
این مطلب به سفارش مرکز خدمات روانشناسی و مشاورۀ زندگی ترجمه شده است
مقدمه
در جوامع انسانی قدر تخصصهای روانشناسی -از جمله پژوهشهایی که برای شناسایی رفتار انسان و درمان آن و بینشهایی که برای بهبود سلامتی و بهزیستی ارائه میکنند- امروز بیش از همیشه دانسته میشود؛ اما قابلیتهای این حوزه فراتر از پژوهش و کاربست است. خردحوزههای در حال افزایش روانشناسی با هر جنبهای از زندگی انسان در تماس هستند. روانشناسان امروزی محصولات و خدمات آمریکایی از خودروهای خودران گرفته تا برنامههای نظارتگر بر سلامتی در گوشیهای همراه را بهبود میبخشند. آنها رهبران فکری هستند که مدافع جنبشهای مهم از حقوق زنان گرفته تا سیاستگزاری عمومی هستند. در گزارش ویژۀ APA Monitor، 10 روند قابل توجه در روانشناسی» به این نکته میپردازیم که رشد و توسعههای چشمگیر علم و حرفۀ روانشناسی چگونه این حوزه و همراه با آن جامعه را تا حد زیادی دگرگون میکنند. در چهارمین مطلب به این مساله میپردازیم که روانشناسان در حال مستندسازی ضررهای مالی آن شرکتهایی در آن هنگامی هستند که نمیتوانند محیطهای کاری همراه با ایمنی روانشناختی را بسازند.
به نظر بدیهی میآید: به کارمندان، تکالیف کاری معقولی بدهید، بر شغل آنها کنترل داشته باشید و به وقت نیاز از آنها حمایت کنید و شرکتهایی که این کارمندان در آنها مشغول به کار هستند کامیاب خواهند شد ؛ اثبات این ایده -مخصوصاً نشان دادن هزینههای اقتصادی نادیده گرفتن چنین عواملی- کاری سخت بوده است. اکنون، روانشناسان با پژوهش دربارۀ مفهوم «جو ایمنی روانشناختی» تمرکز اقتصادی بسیار موردنیاز را به سلامت شغلی معطوف کرده و هزینۀ اقتصادی نادیده گرفتن بهزیستی هیجانی کارکنان را مستند میسازند. روانشناسان این حوزه میگویند این همان چیزی است که برای جلب توجه صاحب کارفرمایان و ایجاد و توسعۀ تغییر در محیط کار لازم است. «اگر بتوانید پول یا جان افراد را حفظ کنید، همه به این نتایج علاقهمند میشوند»؛ این گفتۀ دکتر مو وانگ استاد کالج تجارت وارینگتون در دانشگاه فلوریدا است.
روانشناسان استرالیایی و دولت استرالیا، پیشروان این قلمرو پژوهشی هستند. کار ایمن استرالیا، که سازمانی دولتی که قوانین ایمنی محیط کار را تدوین و ارزیابی میکند در گزارشی که در سال 2016 منتشر کرد نشان داد کارفرمایانی که بهرهوری را بر بهزیستی کارکنان در اولویت قرار میدهند به خاطر سطوح بالاتر غیبت کارکنان و سطوح پایینتر فعالیت و تعهد کاری آنها در سال به طور متوسط 6 میلیارد دلار استرالیا -معادل 4.5 میلیون دلار آمریکا- ضرر میکنند.
به گفتۀ دکتر مورین دالارد که یکی از نویسندگان گزارش و استاد روانشناسی سازمانی و کار در دانشگاه مرکز آسیا-اقیانوسیه جنوب استرالیا برای ایمنی و سلامتی کار است، این گزارش بر اساس مصاحبه با 4200 کارمند و کارگر از صنایع گوناگون تدوین شده و مخصوصا بر جو ایمنی روانشناختی متمرکز بود؛ معیاری که نشان میدهد یک سازمان به چه میزانی برای سلامتی روانشناختی کارکنان خود ارزش قائل است.دکتر دالارد توضیح میدهد: «برای نظام سرمایهداری، تمرکز مداوم بر رشد و بهرهوری ضروری است، اما بایستی برخی محدودیتها وجود داشته باشد چون انسانها ظرفیت محدودی برای میزانی که میتوانند در روز تولید کنند دارند». به گفتۀ او: «جو ایمنی روانشناختی به تعادل سلامت روانشناختی کارکنان در برابر بهرهوری او دارد و اولویتی که مدیریت باید قائل شود سلامت روانشناختی کارکنان است».
محیط کارهایی که سطح بالایی از ایمنی روانشناختی دارند، دارای مدیرانی هستند که بهزیستی کارکنان خود از جمله سلامتی هیجانی آنها را در اولویت قرار میدهند. این مدیران به علاوه نقشهای کارکنان را نوعی طراحی میکنند که بیش از حد سختگیرانه نباشد و فرصتی برای خودمختاری و حمایت اجتماعی فراهم کند.
سازمانهایی که چندان به ایمنی روانشناختی اهمیت نمیدهند اغلب نقشهایی با مطالبۀ زیاد و کنترل پایین به کارکنان خود میدهند. پژوهشی که دکتر دالارد و همکارانش انجام دادند نشان میدهد که کارکنان در چنین محیطهایی به طور معناداری بیشتر احتمال دارد که مریض شده و غیبت کنند یا حاضر باشند اما به اندازۀ کارکنان محیطهای دارای ایمنی روانشناختی زیاد، بهرهوری نداشته باشند. بنا به گزارش یاد شده، کارکنان محیطهای دارای ایمنی روانشناختی کم، در ماه به خاطر بیماری 43 درصد بیشتر مرخصی میگیرند و هنگامی که سر کار حضور دارند به طور چشمگیری کمتر بهرهور هستند، این شرایط باعث میشود به ازای هر کارمند/کارگر هزینهای معادل 1400 دلار آمریکا بر کارفرمایان تحمیل شود.
دکتر دالارد و همکارانش در مطالعهای جداگانه، شواهدی مبنی بر افزایش یافتن زخمیشدن در سر کار در کارکنان مراقبت بهداشتی شاغل در کارگروههای دارای ایمنی روانشناختی کم پیدا کردند (مجلۀ استرس و سلامتی، ژانویۀ 2017). بخش زیادی از این افزایش را میتوان به خستگی هیجانی کارکنان در تیمهای دارای ایمنی روانشناختی کم نسبت داد.
دکتر دالارد میگوید: «ما تلاش میکنیم از این حقایق اقتصادی استفاده کرده و به سازمانها نشان بدهیم که اگر واقعا به بهرهوری علاقهمند هستند، دارند در مسیر اشتباهی به پیش میروند چون اگر واقعاً به کارکنان خود اهمیت ندهید آنها فرسوده خواهند شد».
دکتر دالارد میگوید پژوهشها نشان میدهد برای افزایش ایمنی روانشناختی و بهبود سلامت روان کارکنان، کارفرمایان بایستی شغلهایی طراحی کنند که به کارکنان کنترل بیشتری روی کارشان بدهد و مدیران ارشد بایستی ترغیب شوند مطالبات و ساعات کاری قابل مدیریتی را برای کارکنان طراحی کنند. به علاوه نکتۀ کلیدی دیگر این است که مدیران به کارکنان برنامههای یاری کارکنان و دیگر خدمات را یادآوری کرده و در محیط کار مدیران ارشدی وجود داشته باشد که از کارکنان دارای مشکلات روانشناختی حمایت کنند.
با این که در زمینۀ برپاسازی تلاش ملی برای بهبود سلامت روانشناختی کارکنا، اغلب کشورهای دنیا از استرالیا عقب ماندهاند، در نقاط دیگر نیز پژوهشگران به این مساله میپردازند. در ایالات متحدۀ آمریکا، روانشناسان سازمانی مطالعات خود را گسترش دادهاند تا به این موضع بپردازند که استرس شغلی چطور بر دیگر جنبههای زندگی کارکنان شامل رفتارهای تغذیهای، کیفیت خواب و پرخاشگری اثر میگذارد. در مطالعهای که به صورت برخط در مجلۀ روانشناسی کاربردی منتشر شد (2017) وانگ و تیم او این مساله را بررسی کرد که استرسورهای مرتبط با کار چطور بر عادتهای تغذیهای کارکنان در چین اثر میگذارد. آنها 125 کارمند فناوری اطلاعات را به صورت روزانه و به مدت سه هفته در مورد مطالبات شغلی و مصرف غذا بررسی کرده و دریافتند که وقتی کارکنان مطالبات شغلی بیشتری در صبح داشتند، شب هنگام غذای سالم کمتری در شب مصرف میکنند.
به گفتۀ دکتر جیمز گروش – روانشناس پژوهشگر ارشد در موسسۀ ملی ایمنی و سلامت شغلی- ترویج یافتن گستردهتر چنین پژوهشهایی توجهات زیادی را به خود برانگیخته است: «ما دانش خوبی دربارۀ این مسائل داریم اما واقعاً نیاز داریم که این دانش و اطلاعات چاپ شده در مجلات پژوهشی را به سازمانها انتقال بدهیم تا آنها به نحو بهتری تصمیم بگیرند».
این اتفاق تا حدودی در حال روی دادن است. دکتر گروش به برنامههایی نظیر جوایز محیط کاری دارای سلامتی روانشناختی و جایزۀ مزیت سازمانی مرکز APA برای مزیتهای سازمانی اشاره میکند که همگی از کارفرمایانی تقدیر میکنند که مداخلاتی را که منجر به ارتقای بهزیستی کارکنان و عملکرد سازمانی میشوند را در محیط کار را به اجرا در میآورند.
به گفتۀ دکتر گروئش: «واقعاً نیاز داریم از این دست توصیههای کاربردی را به مردم بیشتر ارائه بدهیم این هدف نهایی کاری است که انجام میدهیم».
منبع:
Monitor on Psychology
حقوق معنوی محفوظ و ذکر منبع با کتابشناسی زیر بلامانع است:
نووتنی، آمی. (1397). آیندۀ درخشان روانشناسی (4): پژوهشها بر هزینهها و عوارض محیطهای ناسالم کاری متمرکز میشوند. علی فیضی (مترجم). برگرفته در روز/ ماه/سال از سایت مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی http://mrmz.ir/